اعتراضات خیابانی علیه محور عبری، سعودی، امریکایی ناکافی است

روز چهارشنبه دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا موضع خود را در باره قدس روشن کرد و گفت که این شهر مقدس وقبله گاه اول مسلمانان جهان پایتخت اسراییل است. این موضع گیری امریکا اگر چه از سوی کشورهای اسلامی و حتی متحدان غربی و منطقه ای امریکا محکوم شد ودر خیابان های کشورهای اسلامی تظاهراتی هم علیه این اقدام برگزار شد اما تجربه نشان داده است که فقط با  اکتفا کردن به تظاهرات و اعتراضات خیابانی  نمی توان توسعه طلبی رژیم صهیونیستی را سد کرد و چنانچه پیش از این هم با وجود انتفاضه اول و دوم مردم فلسطین و پشتیبانی معنوی کشورهای اسلامی از این حرکت اعتراض آمیز، همچنان رژیم صهیونیستی به توسعه طلبی خود ادامه داده وشهرک های صهیونیست نشین را در کرانه باختری گسترش داده است.  
روز جمعه در میان اعتراضات گسترده فلسطینی ها به تصمیم ترامپ در انتقال سفارت امریکا به قدس شریف، پایگاه اینترنتی روزنامه الشرق الاوسط به نقل از یوآف گالانت وزیر مسکن رژیم صهیونیستی نوشت طرح ساخت چهارده هزار واحد مسکونی را در منطقه « قدس بزرگ» از جمله هفت هزار واحد مسکونی در شهرک‌های (صهیونیست نشین) موجود در بخش شرقی قدس اشغالی و مناطق کرانه باختری کلید زده است.
گالانت گفت: «در پی اقدام تاریخی ترامپ، تصمیم گرفتم ساخت و ساز را در تعدادی از محله های قدس افزایش دهم.» نفتالی بنیت رئیس حزب شهرک نشینان یعنی حزب خانه یهود و وزیر علوم اسرائیل نیز گفت: «پس از امروز دیگر عذری وجود ندارد تنها عذری که قبلا مانع ساخت و ساز در قدس بود امروز دیگر وجود ندارد و تا زمانیکه رئیس جمهور آمریکا قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت می شناسد این عذر و مانع از بین رفته است.»
حالا چه بسا همانطور که برخی تحلیلگران نیز اشاره می کنند ممکن است سستی جهان اسلام در برابر توسعه طلبی رژیم صهیونیستی ، این رژیم را به سوی حرکت در مسیر تشکیل دولت واحد نژادی اسراییل و اخراج فلسطینی های ساکن سرزمین های 1948 هم تشویق نماید و از  فلسطینی ها خواسته شود به فکر وطن جایگزین در صحرای سینا یا اردن باشند.
روند تحولات همانگونه است که سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان نیز در سخنرانی اخیر خود به خوبی تحلیل کرد و گفت  پس از 100 سال وعده،  بالفور دومی در راه است.
سید حسن نصرالله با تاکید بر اینکه صداهایی که در جهان عرب شنیده می شود که گفته می‌شود اقدامی که ترامپ انجام داده ارزشی ندارد. در واقع آنها این سخنان را مطرح می‌کنند تا خطرات این اقدام ترامپ را ناچیز جلوه دهند.
نصرالله افزود: در حال حاضر و پس از موضع اخیر آمریکا، دولت اسرائیل هیچ مانعی در برابر خود نمی‌بیند و اینجاست که وارد خطرات می‌شویم وسرانجام روزی خواهد رسید که ترامپ بگوید چیزی به نام فلسطین وجود ندارد.
دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه سخنرانی خود خاطر نشان کرد که به‌حسب ظاهر همه کشورهای جهان این تصمیم ترامپ را رد کرده و آن را تأیید نکردند و این بدان معناست که کشورها به ترامپ می‌گویند که "ما این اقدام را رد می‌کنیم."، این در حالی است که ترامپ برای هیچ کسی چه همپیمانانش و چه جامعه بین‌الملل احترامی قائل نیست. احترام آمریکا به جامعه بین‌الملل کجاست؟ آن چیزی که شاهد آن بودیم توهین به همه دولت‌های جهان بود. ترامپ به‌خوبی می‌داند که در این اقدام، به احساسات یک میلیارد و نیم مسلمان و صدها میلیون مسیحی توهین و تجاوز کرده است.
سید حسن نصرالله در ادامه هم خاطر نشان کرد شنیدیم که تحلیلگران برجسته اسرائیلی درباره واکنش‌ها به اقدام ترامپ گفتند که این واکنش‌ها هیچ ارزشی نداشته و اتفاقی در جهان عرب و اسلام نخواهد افتاد.
تردیدی نیست که تحلیلگران برجسته اسراییلی درست می گویند و واکنش نمایشی کشورهای عربی به اقدام ترامپ هیچ ارزشی ندارد. چگونه می توان باور کرد سعودی ها این اقدام  ترامپ را محکوم کرده اند اما در عین حال به دنبال برقراری رابطه با اسراییل می دوند و 500 میلیارد دلار به ترامپ رشوه می دهند و از محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان می خواهند به ریاض بیاید و در آنجا اورا تحت فشار قرار می دهند تا توافق قرن را بپذیرد که یکی از بندهای آن صرف نظر کردن از قدس است.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز همین چند روز پیش فاش کرد که عربستان به محمود عباس دو ماه فرصت داده است تا با طرح پیشنهادی آمریکایی- سعودی برای صلح با اسرائیل موافقت کند، در غیراینصورت مجبور به استعفا خواهد شد. این روزنامه افزود: محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به محمود عباس پیشنهاد کرده است ابودیس پایتخت فلسطین باشد.
حال سوال اینجاست در چنین وضعیتی آیا می توان بدون اقدامات عملی چون قطع رابطه با امریکا و رژیم صهیونیستی وقطع روابط اقتصادی با امریکا و ملحق شدن به محور مقاومت به حقوق فلسطینی ها و آزادسازی قدس شریف دست یافت؟
اکنون دو تجربه در پیش روی جهان اسلام قرار دارد: نخست تجربه محور سازشکار که نتیجه عملکردش از دست رفتن تدریجی سرزمین های اسلامی و گسترش حوزه جغرافیایی رژیم صهیونیستی و انتقال تنش با این رژیم به تنش در داخل جهان اسلام و جنگ به نیابت از رژیم صهیونیستی با محور مقاومت بود.
دوم، تجربه محور مقاومت که با ایستادگی و رویارویی و جنگ مسلحانه با رژیم صهیونیستی توانست نوار غزه و جنوب لبنان را آزاد نماید و چه بسا اگر توطئه محور صهیونیستی در منطقه نبود و برخی کشورهای عربی به نیابت از اسراییل با این محور وارد نبرد نمی شدند اکنون تمامی قدس آزاد شده بود.   

 

-------------------------------------

رضا محمدمراد