سفر آسمانی با حمید باکری در جزیره مجنون

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، زمانی که از عملیات‌های لشکر ۳۱ عاشورا و حمید و مهدی باکری یاد می‌کنیم. نام آشنای دیگر که برای پیروزی نیرو‌ها در عملیات‌های تلاش زیادی کرد نیز به گوش می‌رسد. او «مرتضی یاغچیان» معاون لشکر عاشورا است که پا به پای فرمانده این لشکر و نیرو‌ها تلاش کرد و سرانجام پاداش مجاهدت‌هایش را در جزیره مجنون گرفت. پس از شهادت پیکرش در منطقه جا ماند. سال ۷۵ گروه‌های تفحص بقایای پیکر شهید یاغچیان را کشف و به تبریز منتقل کردند.
به مناسبت سی و دومین سالگرد این شهید بزرگوار مروری بر زندگی‌نامه وی داریم.
مرتضی یاغچیان در سال ۱۳۳۵ در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. پس از تحصیل در دوره ابتدایی، تحصیلاتش را در دوره متوسطه، در رشته مدلسازی هنرستانی صنعتی تبریز ادامه داد و در سال ۱۳۵۶ موفق به گرفتن دیپلم فنی شد، دوران خدمت سربازی وی که مقارن با حرکت حق‌طلبانه ملت سرافراز ایران علیه رژیم طاغوت بود، به انگیزه اطاعت از فرمان حضرت امام (ره) اقدام به فرار از خدمت کرد.

یاغچیان جزو نخستین افرادی بود که به عضویت سپاه درآمد و در مقابله با حرکت ضدانقلاب حزب خلق مسلمان، مسئولیت‌های مختلفی را به عهده گرفت. در سال ۱۳۵۹ دوره چتر بازی سپاه را در شیراز آموزش دید و با شروع جنگ تحمیلی، با عنوان معاون گروه اعزامی سپاه آذربایجان شرقی، به «بستان» اعزام و در منطقه عملیاتی سوسنگرد، پس از نبرد قهرمانانه با دشمن بعثی، مجروح شد.

پس از انتقال وی به پشت جبهه، با نظر آیت الله شهید مدنی (ره) به فرماندهی عملیات سپاه مراغه منصوب شد و پس از هشت ماه خدمت در این سمت، با شروع عملیات بیت‌المقدس، دوباره عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد و با مسئولیت فرمانده محور تیپ عاشورا انجام وظیفه کرد. در عملیات رمضان، مسلم‌بن عقیل، محرم، والفجر مقدماتی، والفجر ۱، ۲ و ۴ و عملیات خیبر، به عنوان جانشین لشکر در کنار شهید مهدی باکری، به نبرد با متجاوزان پرداخت. زمانی که شهید حمید باکری در جزیره مجنون به شهادت رسید. روحیه نیرو‌ها تضعیف یافت. در این زمان بحرانی شهید مرتضی یاغچیان خطاب به نیرو‌ها گفت: «برادران، زیر این آتش دشمن غم و اندوه برای ما فایده ندارد، حمید مسلماً دوست نمی‌داشت که خود را به غم و اندوه و ناامیدی بسپاریم و از آن هدف مقدس و متعالی عقب بمانیم چرا که همیشه خودش با ناراحتی‌ها و سختی‌ها به مقابله می‌پرداخت و بر آن‌ها غلبه می‌کرد، ما چگونه می‌توانیم در اینجا آرام و غمگین بنشینیم و خود را بدست غم و اندوه بی‌جا و بی‌ثمر بسپاریم، در حالی که خدا ما را به سوی خود می‌خواند و اسلام بزرگ در انتظار خدمتگزاری و ایثار ماست او بدین خاطر جان خود را نثار کرد و ما هم باید بخاطر همین هدف مبارزه کنیم و اگر لازم شد همانند آن‌ها تکه تکه بشویم اکنون ۲۴ ساعت است که شما مردانه می‌جنگید، اما حمید ۷۲ ساعت سرسختانه و پی در پی جنگید. او دینش را به انقلاب و اسلام ادا کرد و عاشقانه جامه شهادت را در بر گرفت از جای برخیزید تا ارواح معلمان شهیدمان آرام گیرد». مرتضی یاغچیان در عملیات خیبر از ناحیه سینه و پا مجروح شد. نیرو‌ها می‌خواستند تا وی را به عقب بازگردانند، ولی او در آخرین لحظات زندگی‌اش گفت: «من بخاطر این شب به دنیا آمده‌ام. آنقدر مقاومت می‌کنم تا به دنیای استکبار جهانی بفهمانم که می‌میریم، اما امام و انقلاب‌مان را زنده نگه می‌داریم.»

در فرازی از وصیت‌نامه شهید مرتضی یاغچیان آمده است: «ای مسلمان‌های جهان امروز تمامی کفر به سرکردگی آمریکا با تمام قوا در مقابل اسلام صف کشیده و اسلام و انقلاب اسلامی امروز به خون و جان ما نیاز دارد تا ریشه‌اش محکم شود و اگر ما در این امر قصور کنیم فردای تاریخ هم در مقابل خدا و رسول خدا و هم نسل آینده مسئول خواهیم بود و «هل من ناصر ینصرنی» جوابگو، و بر ماست که به ندای امام عزیزمان لبیک گفته و به یاری او بشتابیم که یاری او یاری اسلام و پیامبر است.»