شهید نریمیسا از شهدای مدافع حرم خوزستان

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان، داوود نریمیسا در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۲ در اهواز متولد شد، از کودکی اهل مطالعه و خواندن کتاب بود و برنامه دعا خواندن و زیارت عاشورا را همراه با صبحانه برپا می‌کرد.

وی در ۱۸ سالگی دیپلم گرفت، بسیجی بود، همیشه بیشتر از سنش می‌فهمید و خیلی اندیشه‌های بزرگی در سر داشت و خیلی خوب هم توانست مسیر زندگی خود را انتخاب کند.

شهید نریمیسا در ۲۱ سالگی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۲ فرزند به نام‌های فاطمه و محسن است.

در سال ۱۳۹۴ داوطلبانه به سوریه اعزام شد و در ۱۲ اسفند همان سال در عملیات آزاد سازی نبل و الزهرا با اصابت تیر به دست و سرش به درجه رفیع شهادت نائل شد.

خاطره‌ای از این شهید والامقام به نقل از مادرش در ادامه آمده است:

پسرم داوود زمانی که شروع به قرائت زیارت عاشورا می‌کرد، حین خواندن به تمام پهنای صورتش اشک می‌ریخت، بطوریکه بعضی دوستان یا اقوام که پای مداحی او می‌نشستند، گاهی می‌آمدند و به من می‌گفتند: «چرا پسرت زمانی که زیارت عاشورا را می‌خواند آنقدر گریه می‌کند!»

من جواب می‌دادم علت این گریه‌ها عشق به ابا عبدالله (ع) است. بعد خودم از داوود علت گریه هایش را می‌پرسیدم می‌گفت: «مادر انسان زمانی که زیارت عاشورا را قرائت می‌کند روحش به پرواز در می‌آید و این احساس برای همه قابل درک نیست!»

به خوبی به خاطر دارم در سال ۱۳۹۳ داود گفت: «مادر نمی‌خواهی به کربلا بروی؟» با خوشحالی گفتم: «چرا که نه!» و با هم عازم شدیم و در سامرا خیلی زیارت عرفانی بود. بعد از شهادت داوود سال ۱۳۹۵ مجدداً قسمت شد به همراه دامادم علی به کربلا بروم.
 
در مرز چزابه بعد از اذان مغرب بود که پشت سر علی در حال رفتن بودم که موکب شرکت لوله سازی نفت در حال برپایی تصاویر شهدا بودند، من هم نمی‌دانستم که کدام شهدا هستند، در حال گذشتن بودم که یکی صدایم کرد و گفت: «مامان نگام کن ...»
 
برگشتم دیدم داوود است که به صورت چهار زانو روی عکسی نشسته است، علی را صدا کردم که صبر کن و به سمت عکس رفتم دیدم یک بنر بزرگ از عکس داوود است که هنوز آن را به دیوار نصب نکرده بودند.

یکی از صمیمی‌ترین دوستان داوود وقتی متوجه شد که من عکس شهید را قبل از نصب کردن پیدا کردم، متعجب شد که به او شرح ماجرا را گفتم.