یادداشت//
وقتی عشق حقیقی و متعالی در «ماه عسل» معنا می شود
با گذشت 6 برنامه از ماه عسل 95 می توان گفت این برنامه تا به امروز راوی قصه عشق های حقیقی و متعالی صاحبانش بوده است.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما؛ عشق برای افراد مختلف تعاریف متفاوتی دارد. از این واژه برداشت های مختلفی هم می شود که
گاهی افراد را به بیراهه می کشاند.
به گفته بسیاری از روانشناسان عشق واقعی اتفاق بسیار خوبی در زندگی هر فرد به حساب می آید اما در این روزها افراد بیشتر با عشق های مجازی رو به رو می شوند که در صورت شکست آنها را به تباهی کشانده و به زندگیشان رنگ پوچی می پاشد. در دادگاه های خانواده، مراکز مشاوره و مطب های روانشناسان افرادی که در عشق های بیهوده غرق شده و زندگی خود و خانواده هایشان را به خطر کشانده اند به وفور دیده می شود.
آگاه کردن اقشار مختلف جامعه به ویژه گروه سنی نوجوانان و جوانان از ابعاد مختلف عشق و تفاوت عشق های حقیقی و مجازی از مسائل مهمی است که رسانه های مختلف باید به آن بپردازند تا به معضلی برای آینده تبدیل نشود.
رسانه ملی نیز به عنوان جامع ترین و گسترده ترین رسانه کشور در این زمینه خوش درخشیده است. برنامه تلویزیونی«ماه عسل» که امسال 10 ساله شد در 6 برنامه امسالش در این زمینه بسیار پر قدرت ظاهر شده است.
قسمت اول این برنامه داستان برادرانی را روایت کرد که طبق وصیت پدرشان قرآنی نفیس تهیه کرده بودند و تصمیم داشتند بر اساس خواسته مادرشان هدیه فروش این قرآن را صرف ساختن شیرخوار گاهی برای کودکان کنند. 18 سال تلاش برای کتابت قرآنی نفیس بدون عشق الهی و توکل به خالق جهان امکان پذیر نیست. این عشق تا جایی می رود که استاد فرشچیان درباره حضور آن قرآن در برنامه «ماه عسل» خطاب به تهیه کننده اش می گوید: «خوش به سعادت شما که افتخار چنین میزبانی را دارید. تصویر قرآن را دیدم واقعا تحسین بر انگیز است. این یک اثر ملی محسوب میشود و اساتید و کسانی که دراین اثر همکاری داشتند، به نظرم مورد لطف خدا هستند و این اثر جاودانه خواهد بود.»
در قسمت دوم این برنامه زوجی حضور داشتند که پس از طی کردن فراز و فرودهای زندگی اکنون به آرامش رسیده بودند. افرادی که با عشق و توکل سرطان را به زانو در آوردند و نگذاشتند روزگار آن ها را مغلوب خود کند.
در قسمت سوم «ماه عسل95» بانویی را دیدیم که خود از کودکان سر راهی بود اما با عشق از پدر و مادرش صحبت می کرد. آرزو افشار بانویی مجرد بود و نمی توانست کودکی را به فرزندی بگیرد اما حس همزاد پنداری و عشقی که به یکی از کودکان شیرخوارگاه آمنه داشت سبب شد با تلاش بی وقفه اش آن کودک را به فرزندی بگیرد و لقب اولین بانوی مجرد ایرانی که کودکی را به فرزندی گرفته به خود اختصاص دهد.
در قسمت چهارم برنامه «ماه عسل»یکی از زیبا ترین عشقهای جهان به تصویر کشیده شد. عشق مادر به فرزند که با گذر زمان نه کم می شود نه فراموش.
در این قسمت مادری را دیدیم که بعد از 36 سال فرزندش را دید. مادری که در این 36 سال لحظه ای قرار نداشت و با دیدن امیدش به تمام آرزوهایش رسید. در مقابل مادر ؛ فرزندش پس از سالها فراغ به وصال مادر می رسید. در این قصه شخصی هم وجود داشت که یک تصویر بی نظیر از انسانیت ارائه داد. همسر مادر امید که همواره در پی او بود و یک قاب زیبا از عشق، مروت و انسانیت خلق کرد.
در قسمت پنجم تصویری از قهرمانان تپه های برهانی دیدیم. افرادی که به عشق وطن و ناموسشان به جبهه رفتند و با توکل 14 روز را در سخت ترین شرایط گذراندند.
قسمت ششم هم روایت گر قصه رسیدن ها و نرسیدن های عمو سبحان بود. فردی که سه بار با شکست عشقی رو به رو شد اما دست از تلاش برنداشت و از آن ناکامی ها سه کتاب نوشت که سبب ماندگاریش می شوند.
قصه 6 شب نخست ماه عسل می گوید؛ عشق حقیقی همواره انسانها را به کمال می رساند و با وجود سختی های راه در پایان حلاوت می بخشد.