همه پرسی تجزیه عراق به نفع یا زیان کردها؟
شرایط اقلیمی کردستان عراق و نگرانی های منطقه ای و بین المللی از تجزیه عراق، چشم انداز ناخوشایندی را از وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی کردها در صورت تجزیه این کشور به نمایش می گذارد.
روز دوشنبه بیست و پنجم سپتامبر، بالاخره با اصرار مسعود بارزانی رئیس حزب دموکرات کردستان عراق همه پرسی تجزیه این کشور در اقلیم کردستان برگزار شد. این همه پرسی در شرایطی برگزار شد که دولت مرکزی بغداد برگزاری آن را غیرقانونی اعلام کرد و پارلمان عراق نیز بر غیر قانونی بودن آن صحه گذاشت. در سطح منطقه هم ترکیه به همراه ایران و سوریه که مرز مشترک با کردستان عراق دارند مخالفت خود را با همه پرسی اعلام و برحفظ یکپارچگی عراق تاکید کردند. در سطح فرامنطقه ای هم، همه کشورها خواستار صرف نظر بارزانی از برگزاری همه پرسی شده بودند اما با این حال این همه پرسی برگزار شد و صرف نظر از نتیجه آن حالا باید دید مقام های کرد با این دستاویز چه خواهند کرد؟ آیا از این اهرم برای تحت فشار قرار دادن دولت مرکزی بغداد برای گرفتن امتیاز بیشتر استفاده خواهند کرد ؟ یا اینکه پس از مدتی پروسه اعلام جدایی از عراق را اعلام خواهند کرد؟
اگر هدف از این همه پرسی رسیدن به وضعیت سیاسی، اجتماعی واقتصادی و امنیتی بهتر برای کردهای عراقی باشد با بررسی وضعیت فعلی کردها در این چهار حوزه و مقایسه آن با شرایط احتمالی پس از جدایی می توان تا حدودی به پاسخی روشن در این باره رسید.
در حال حاضر و بر اساس بودجه بندی سال 2017، حدود 17 درصد از بودجه عمومی عراق به اقلیم کردستان اختصاص یافته است. در داخل اقلیم از نظر سیاسی کردها دارای اداره و پارلمان محلی هستند و از نظر اجتماعی و امنیتی هم که در طول 50 سال گذشته شرایط فعلی کردها در عراق جدید شریط بسیار ممتازی بوده است.
اما آیا این وضعیت پس از همه پرسی بهبود خواهد یافت یا اینکه کردها بیشترین ضرر را از آن خواهند برد؟ در پاسخ به این سوال به چند نکته می توان اشاره کرد که جمع بندی آنها مارا به واقعیت ها رهنمون خواهد کرد. نخست اینکه در داخل اقلیم کردستان دو دستگی و اختلافات شدیدی وجود دارد که برای نمونه می توان به اختلافات دو تشکیلات اتحادیه میهنی در سلیمانیه و تشکیلات حزب دموکرات در اربیل اشاره کرد. علاوه بر این سکونت ایزدی ها، مسیحی ها و اعراب سنی در اقلیم و مخالفت آنها با تجزیه عراق از مواردی است که می تواند پس از همه پرسی به نزاع داخلی کردیی- کردی یا نزاع کردی با دیگر اقوام منجر شود و در مرحله بعد فرصت طلبی جناح بارزانی در گسترش قلمرو خود حین مبارزه ملت و دولت عراق با داعش در استان نینوی و همچنین ادعاهای این جناح در مورد کرکوک و در مقابل مخالفت ملت و دولت عراق با تجزیه این کشور می تواند به درگیری ها و جنگ داخلی منجر شود.
دوم اینکه در حال حاضر ترکیه، ایران و سوریه هم نگرانی هایی در مورد تحولات داخل عراق وسرایت آن به دیگر مناطق غرب آسیا دارند و از این رو با تاکید بر حفظ یکپارچگی عراق می کوشند با برخی تدابیری که به درخواست دولت قانونی بغداد صورت می گیرد از پیامدهای منفی اقدام جناح بارزانی بکاهند.
این اقدامات نظیر بستن مرزهای زمینی وهوایی و لغو قراردادهای همکاری های سیاسی، اقتصادی وامنیتی است و حتی در صورت احساس تهدید می تواند به مداخله نظامی منجر شود که باز هم به ضرر کردها تمام خواهد شد. در کنار این مولفه ها باید به این نکته مهم نیز اشاره کرد که اقلیم کردستان در صورت جدایی محصور در مرزهای عراق، ایران، ترکیه وسوریه است وبه هیچ یک از آبهای بین المللی راه ندارد و هر گونه رفت وآمد زمینی وهوایی و انتقال مواد غذایی وسوخت وغیره بدون داشتن روابط با این کشورها امکان پذیر نخواهد بود بنابر این می توان پیش بینی کرد که تحت این شرایط چه آینده تیره ای از وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وامنیتی در انتظار کردها باشد. اینکه ساعتی پس از برگزاری همه پرسی در برخی مناطق کردشنین از جمله سلیمانیه، مردم به جایگاههای سوخت و فروشگاهها هجوم بردند تا برای خود ذخیره ای تهیه کنند در راستای همین نگرانی هاست.
البته به نظر می رسد جناح بارزانی به حمایت رژیم صهیونیستی و امریکا چشم دوخته است غافل از اینکه بعید است امریکایی ها به خاطر او ریسک کنند و با چند کشور که برایشان موضوع وحدت ارضی عراق حیاتی است در بیفتند. هر چند به نظر می رسد امریکایی ها در پس سیاست های اعلام نشده خود به همراه رژیم صهیونیستی بطور پنهانی بارزانی را بازی داده اند.
در چنین شرایطی سوال اینجاست اگر این چشم انداز درست است چرا از سوی بارزانی به همه پرسی اصرار شد؟ در پاسخ به این سوال به چند نکته می توان اشاره کرد نخست اینکه دوره ریاست بارزانی براقلیم دو سال است که به اتمام رسیده و تحت سیاست های اومنطقه کردستان عراق با بحران های سیاسی واقتصادی وامنیتی روبرو شده است . گفته می شود اقلیم کردستان در حال حاضر حدود 80 میلیارد دلار بدهی دارد و با قطع خطوط انتقال نفت این منطقه به بندر جیحان ترکیه هیچ امیدی برای درآمدزایی وجود نخواهد داشت بنبار این همه پرسی می تواند فضایی برای گرفتن امتیاز از بغداد و نجات بارزانی تلقی شود.
دوم اینکه گزارش هایی وجود دارد که بارزانی با داعش برای رسیدن به اهداف خود همکاری داشته و راه پیشروی این گروه تروریستی را برای کنترل بر سنجار در استان نینوی همواره کرده که به کشته شدن هزاران شهروند ایزدی واسارت هزاران زن وکودک ایزدی منجر شده است . او در همین فرصت از این فرصت به جای همکاری با دولت بغداد در مبارزه با داعش به فکر گسترش قلمرو خود بوده و خارج از سه استان دهوک، سلیمانیه واربیل مناطقی از نینوی را نیز تحت کنترل خود در آورده است. و به احتمال زیاد پس از پایان کار داعش، تعقیب و محاکمه کسانی که با این گروه همکاری داشته اند در اولویت خواهد بود و بارزانی در این مقام در مقام متهم اول است و می توان او را به عنوان یک جنایتکار جنگی که در قتل هزارن ایزدی واسارت هزارن زن وکودک دست داشته محاکمه کرد.بنبار این همه پرسی راهی برای بازسازی چهره او از یک جنایتکار به یک قهرمان وفرار از محاکمه است. "هه لو ابراهیم احمد» برادر همسر جلال طالبانی رئیس جمهوری سابق عراق در مقالهای که در سایتهای کردی به چاپ رسیده در این باره نوشته است «بارزانی از همان ابتدا به صورت مستقیم با همکاری طارق الهاشمی، اسامه النجیفی، ترکیه، قطر و عربستان در تقویت داعش دخیل بوده و به همین دلیل در تخریب و نابودی کردستان و عراق و ریختن خون هزاران نیروی پیشمرگ و مردم عادی سهیم است. خون هزاران نفر از نیروهای امنیتی و دهها هزار هموطن عراق بر گردن وی و متحدانش است.
البته دراین میان فشار لابی صهیونیستی و وعده های پشت پرده امریکایی ها نیز می تواند انگیزه دیگری برای بارزانی باشد هر چند آنها می دانند که به خاطر مخالفت ها، عملا چنین اتفاقی در منطقه رخ نخواهد داد اما پیامدهای امنیتی آن که می تواند به جنگ و خونریزی و ناامنی منجر شود برای امریکا و به حاشیه امن بردن اسراییل کافی است.
-----------------------------------------------
رضا محمدمراد