ناتوي عربي بازوي نظامي طرح معامله قرن
ناتوي عربي بازوي نظامي طرح معامله قرن براي نابودي آرمان فلسطين و حفظ موجوديت رژيم صهيونيستي تحت پوشش مقابله با نفوذ ايران است.
پس از طرح معامله قرن از سوي دونالد ترامپ رئيس جمهور امريکا و اجراي مقدمات اين طرح مبني بر انتقال سفارت کشورش از تل آويو به قدس، از طرح جديد دولت ترامپ براي تشکيل ائتلافي نظامي متشکل از هشت کشور عربي به همراه امريکا سخن گفته مي شود.
بر اساس گزارش ها دولت امريکا قرار است ژانويه مقام هاي عربستان، امارات، کويت، بpرين، قطر، عمان به همراه مصر و اردن را به واشنگتن فرا بخواند و در آنجا اين ائتلاف تشکيل شود. البته بهانه امريکايي ها براي تشکيل چنين ائتلافي نيز جلوگيري از نفوذ و مداخله ايران در کشورهاي عربي است. به زعم مقام هاي امريکايي ايران از طريق حزب الله در لبنان، حوثي ها در يمن، حماس در فلسطين، گروههاي حشدالشعبي در عراق و سوريه نفوذ دارد و اين مداخله تهديدي براي کشورهاي عربي است!
بر اساس گزارش ها، مقدماتي نيز براي رسيدن به اين هدف آماده شده که نشست اخير امنيتي منامه، ديدارهاي محرمانه و علني مقام هاي رژيم صهيونيستي با مقام هاي کشورهاي عربي نيز بخشي از اين مقدمات است.
صرف نظر از برخي گمانه ها در خصوص اهداف طرح ناتوي عربي که به انگيزه هاي اقتصادي دولت امريکا براي فروش سلاح و دوشيدن آنها به بهانه تامين امنيت اشاره مي کند و چه بسا دولت امريکا همانگونه که اکنون به کشورهاي اروپايي فشار مي آورد که دو درصد از توليد ناخالص خود را به ناتو اختصاص دهند چنين حق اشتراک نيز از سوي امريکا براي کشورهاي عربي وضع شود.
ترديدي نيست که چنين ائتلافي با هرهدفي که تشکيل شود به نفع منافع اقتصادي امريکا خواهد بود اما به نظر مي رسد مهمترين هدف چنين ائتلافي، با توجه به شکست پروژه براندازي در سوريه و تقويت محور مقاومت در منطقه و رسيدن اين نيروها به مرزهاي جولان اشغالي، حفظ موجوديت رژيم صهيونيستي با هزينه کشورهاي عربي است. از اين روي مي توان گفت طرح تشکيل ناتوي عربي در امتداد طرح معامله قرن و بازوي نظامي اين طرح است. چرا که پذيرش اين ادعا که ايران تهديدي براي کشورهاي عربي است با توجه به واقعيت هاي ميداني باور پذير نيست و بالعکس همين واقعيت ها زيست انگلي رژيم صهيونيستي و دولت امريکا از پيکره کشورهاي عربي را براي اين کشورها به تهديد تبديل کرده است.
اما اين واقعيت هاي ميداني چيست؟ در پاسخ به اين سوال بايد سوال ديگري را مطرح کرد و آن اينکه نفوذ يا به زعم امريکا مداخله ايران در کشورهاي عربي به سود و زيان کدام طرف ها بوده است؟
يکي از واقعيت هاي ميداني حمايت ايران از حزب الله در لبنان است، لبناني که بخش هاي زيادي از جنوب اين کشورتا سال 2000 ميلادي تحت اشغال رژيم صهيونيستي بود و حمايت معنوي تهران از جنبش مقاومت حزب الله سبب شد تا بخش هاي اشغالي در سال 2000 و در ادامه در سال 2006 از اشغال رژيم صهيونيستي خارج شود و اين سرزمين هاي عربي به ديگر سرزمين هاي عربي بپيوندد. واقعيت ميداني دوم حمايت ايران از مردم فلسطين که جلوه آن در حمايت از مقاومت متبلور بوده و نتيجه آن به آزادسازي نوار غزه به عنوان بخشي از سرزمين هاي عربي و اميدوارشدن به آزادي ديگر سرزمين هاي عربي فلسطين منجر شده است.
واقعيت ميداني سوم حمايت ايران از دولت عربي سوريه در مقابل طرح براندازي امريکايي و صهيونيستي براي تجزيه ايم کشور است که نتيجه آن به نابودي گروه داعش و آزادسازي سرزمين هاي عربي تحت کنترل اين گروه و ديگر گروههاي تروريستي و جلوگيري از تجزيه سوريه بود. اين واقعيت ميداني در عراق نيز که با تهديد داعش و خطر تجزيه روبرو بود با دعوت بغداد از تهران براي کمک در مبارزه با تروريسم تبلور يافت و سرزمين عراق از سقوط نجات يافت.
البته امريکا و رژيم صهيونيستي فقط در پي تجزيه سوريه و عراق نبودند بلکه بر اساس گزارش روزنامه يني شفق امريکا و اسراييل طرح تجزيه عربستان به چهار کشور مستقل را نيز طراحي کرده اند و اگر ايران اين طرح را در عراق و سوريه شکست نمي داد چه بسا اکنون نوبت عربستان بود که در درگيري هاي داخلي غوطه ور شده و تجزيه شود.
اما در يمن آنچه در حال رخ دادن است گرفتار شدن عربستان و امارات در باتلاق آن کشور است که به جرات مي توان گفت تهاجم نظامي اين دو کشور در يمن از سوي رژيم صهيونيستي و امريکا طراحي شد و وليعهد ناپخته عربستان را درگير آن نمود. به شعارهاي رزمندگان حوثي توجه شود که بعد از تکبير مرگ بر اسرائيل و مرگ بر امريکا سر مي دهند و در صورت تشکيل دولتي مستقل در يمن، بي ترديد اين رژيم صهيونيستي بود که در معرض خطر بيشتر قرار مي گرفت چرا که رزمندگان حوثي بارها آمادگي خود را براي نبرد آزادسازي قدس اعلام کرده بودند. موضع ايران هم همواره در باره يمن برقراري صلح و حال اختلافات از طريق گفتگوهاي سياسي بوده است.
حال سوال اينجاست که آيا طرح ناتوي عربي به سرانجام خواهد رسيد؟ در پاسخ هر چند به ماهيت ناهمگون کشورهاي عربي واختلافات درون آنها به عنوان طرحي از پيش شکست خورده اشاره مي شود اما در يک جمله مي توان گفت اگر طرح معامله قرن سرانجام داشته باشد ناتوي عربي هم تشکيل خواهد شد؟ اما آيا طرح معامله قرن اجرا خواهد شد؟
------------------------------
رضا محمدمراد