در یادداشتی بررسی شد؛
تحلیل روز؛ اتحاد تهران - پکن چالشی برای دولت بایدن
با امضای توافقنامه جامع همکاریهای راهبردی میان ایران - چین؛ اتحاد بین این دو کشور چالشی برای دولت جو بایدن است که قصد دارد متحدانش را علیه چین بشوراند.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، در سال ١٣٩۴ جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین بیانیه مشترک جامع راهبردی دو کشور را صادر کرده و دو طرف برای انعقاد یک برنامه همکاری جامع توافق کردند. بعد از رایزنیها و مذاکرات روز ٧ فروردین ١۴٠٠ «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و «وانگ یی»، عضو شورای دولتی و وزیر امور خارجه جمهوری خلق چین «برنامه همکاری جامع فیمابین ایران و چین» را در تهران امضا کردند. این سند ظرفیتها و چشم انداز همکاری دوجانبه ایران و چین در زمینههای مختلف از جمله اقتصادی، فرهنگی را مورد بحث قرار داده است.
اهمیت مناسبات ایران و چین
مناسبات ایران و چین از دو جنبه حائز اهمیت است: جنبه نخست، اهتمام دو کشور به توسعه روابط راهبردی است. ایران و چین روابط خود را در سه سطح کلان «سیاسی-اقتصادی»، «امنیتی- دفاعی» و «ژئوپلیتیک-استراتژیک» گسترش داده اند و امضای سند راهبردی ۲۵ ساله گام مهمی در جهت تکمیل این روند است.جنبه دوم اهمیت مناسبات دو کشور، تعاملات تهران و پکن در حوزه دیپلماسی منطقهای و بین المللی است.ایران و چین هر دو منافع مشترکی در حفظ ثبات و امنیت منطقه از جمله در خلیج فارس و تنگه هرمز دارند. امضای سند جامع همکاری بلند مدت از این دید گاه حائز اهمیتی راهبردی است.
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب در دیدار با «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین در ژانویه ۲۰۱۶، با اشاره به سیاستهای سلطهگرانه برخی کشورها به ویژه آمریکا و همکاری غیرصادقانه آنها با کشورهای دیگر تاکید کردند: «این وضعیت موجب شده است که کشورهای مستقل، بهدنبال همکاریهای بیشتر با یکدیگر باشند و توافق ایران و چین برای روابط استراتژیک ۲۵ ساله در همین چارچوب است که باید با پیگیری جدی دو طرف، توافقها حتماً به مرحلهی عملیاتی برسند».
این سطح از روابط در واقع نشانه اعتماد متقابل در تعاملات منطقهای است. از جنبه اقتصادی نیز میتوان گفت همکاریهای دو کشور در طرح راه ابریشم، حمل و نقل وانرژی در سطحی راهبردی است. بر اساس آمارهای منتشره در سال ۲۰۱۹؛ در اوج تحریمها مبادلات تجاری ایران و چین به ۲۴ میلیارد دلار رسید. این در حالیست که در همه این سالها روابط با چین محدود به نفت و انرژی نبوده است و دو کشور ظرفیت آنرا دارند که روابط منطقهای را بیش از گذشته تقویت کند.
آنگونه که «سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت خارجه ایران تصریح کرده است روابط ایران و چین چند لایه و عمیق و پر از ابعاد مختلف است و سند جامع همکاریهای ایران و چین در این جهت نقشه راهی کامل است. این سند حوزههای مختلف از جمله سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساختهای مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت و سلامت را شامل میشود.
در این سند به ابعاد اقتصادی که محور اصلی سند است، در حوزههای مختلف و مشارکت ایران در ایده کمربند راه چین توجه ویژه شده است. ایران حلقه ارتباط با ثبات میان دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان است و همین ویژگی مشارکت در برنامههای میان مدت و بلند مدت اقتصادی ایران را برای سرمایهگذاران خارجی از جمله چین جذاب و پر انگیزه کرده است. اکنون نیز محور اصلی همکاریهای دو کشور با توجه به ظرفیتهای جغرافیایی و روابط تاریخی، معطوف به روابط بلند مدت است. گسترش همکاریهای ایران و چین نه تنها به نفع دو کشور بلکه به نفع توسعه صلح و امنیت خواهد بود.
اتحاد تهران - پکن چالشی برای دولت بایدن
وبگاه آمریکایی «بلومبرگ»، امضای سند راهبردی بین ایران و چین را چالشی برای دولت جدید آمریکا دانسته و نوشت تعامل نزدیکتر تهران با پکن میتواند به تقویت اقتصاد این کشور در برابر تحریمهای آمریکا کمک کند.
بلومبرگ با بیان اینکه سند راهبردی امضا شده بین ایران و چین از سال ۲۰۱۶ در دست تدوین بوده، تحلیل کرد: «اتحاد بین پکن و تهران، چالشی برای دولت بایدن است که قصد دارد متحدانش را علیه چین بشوراند، کشوری که آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا از آن به عنوان بزرگترین آزمون ژئوپلتیک آمریکا یاد کرده است».
این پایگاه خبری، زمانبندی امضای برنامه همکاریهای جامع تهران-پکن را در بحبوحه تلاشها برای احیای توافق هستهای ایران دانسته و افزود: «دولت بایدن تمایل خود برای تعامل مجدد با ایران بعد از خروج سه سال قبل ترامپ از برجام را اعلام کرده، ولی دو طرف هنوز درباره دیدار کردن به توافق نرسیدهاند».
بلومبرگ همچنین نوشت که تعامل نزدیکتر ایران با چین میتواند به این کشور کمک کند اقتصاد خود را در برابر تحریمهای آمریکا تقویت کند و همزمان سیگنال واضحی به دولت بایدن درباره تفکرات تهران بدهد.
بایدن فرصت بازگشت به توافق هستهای را هدر داد
«کالوم لینچ» خبرنگار نشریه «فارین پالیسی» در سازمان ملل متحد در یادداشتی نوشت، «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا ظرف حدود دو ماهی که وارد کاخ سفید شده، درخواست اروپاییها برای کاهش تحریمهای ایران را رد کرده و فرصت خوبی را برای احیای برجام به هدر داده است.
لینچ به نقل از دو دیپلمات اروپایی که نمیخواستند نامشان فاش شود نوشت، از همان ماه ژانویه که بایدن سکان دولت آمریکا را در دست گرفت، دیپلماتهایی از انگلیس، فرانسه و آلمان برنامهای برای احیای توافق هستهای با ایران را به کاخ سفید ارائه کردند. در این برنامه از دولت بایدن خواسته شده بود، تحریمهایی که پس از انعقاد برجام، از سوی دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور اسبق آمریکا تعلیق شده و «دونالد ترامپ» رئیس جمهور پیشین این کشور آنها را برگردانده بود، بار دیگر برداشته شود.
لینچ به نقل از «ژرارد آرود» سفیر سابق فرانسه در آمریکا و یکی از مذاکرهکنندگان کلیدی در توافق هستهای با ایران مینویسد: «توصیه اروپاییها به آمریکا این بود که این کار را سریع و فوری انجام دهد، زیرا تمام سیگنالهایی که از طرف ایرانی دریافت میکردند این بود که به محض بازگشت آمریکا به توافق هستهای، ما نیز به آن بازمیگردیم. بهترین کار این بود که بایدن با یک دستور اجرایی به برجام برگردد، اما آنها این کار را انجام ندادند».
خنثی شدن تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن ایران
نشریه «والاستریت ژورنال» نیز در یادداشتی به قلم «سون اِنگِل راسموسن» به بررسی امضای سند راهبری بین ایران و چین پرداخته و تحلیل کرد که تهران و پکن، تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن خود را خنثی کردند.
در ابتدای این یادداشت با اشاره به اینکه سند مذکور حوزههای همکاری وسیعی از اقتصادی و تجارت گرفته تا امنیتی و اطلاعاتی را پوشش میدهد، آمده است: «ایران و چین تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن ایران را خنثی کرده و تلاشهای دیرینه تهران برای تعمیق روابط دیپلماتیک خارج از دایره قدرتهای غربی را پیش برد».
این نشریه ضمن ادعای اینکه سند همکاری ایران و چین شامل سرمایهگذاریهای گسترده پکن در پروژههای متعددی جمله انرژی هستهای، بنادر، راه آهن، انتقال فناوری نظامی به ایران و دیگر زیرساختها میشود، نوشت: «این توافق، همکاریهای بین تهران و پکن را در زمانی که ایران به دنبال راههایی برای تقویت اقتصاد خود در پی تحریمهاست، تعمیق میکند».
والاستریت ژورنال با بیان اینکه چین در سالهای اخیر یک شریک تجاری حیاتی برای ایران بوده، افزود: «اکنون این توافق با چینیها، چشمانداز سرمایهگذاریهای خارجی در ایران را که بسیار به آن نیاز داشت، ارائه میکند».
نویسنده این یادداشت ضمن اشاره به افزایش صادرات نفت ایران به چین طی ماههای اخیر، توضیح داد: «انتظار میرود که چین در ماه مارس، روزانه ۹۱۸ هزار بشکه [نفت]از ایران وارد کند که بیشترین میزان از زمان اعمال تحریم کامل نفتی بر ایران از دو سال پیش است. این گزارشها، باعث شد که دولت جو بایدن هشدار دهد که تحریمهای دوران دونالد ترامپ بر تبادل نفتی ایران و چین را ادامه میدهد».
والاستریت ژورنال با بیان اینکه دیپلماتهای غربی امیدوارند سفر مقامات چینی به تهران بتواند بنبست هستهای بین ایران و آمریکا را بگشاید، ادامه داد: «توافق با چین، این سیگنال را میدهد که ایران متحدان قدرتمندی دارد از جمله کشوری که یک کرسی دائم در شورای امنیت سازمان ملل دارد».
نتیجه گیری
از توافقنامه جامع همکاریهای راهبردی میان ایران و چین میتوان به یک توافقنامه برد- برد تعبیر کرد که منافع گستردهای را در زمینههای مختلف اقتصادی – تجاری، سیاسی، امنیتی - دفاعی در ابعاد داخلی، منطقهای و بین المللی برای دو کشور شکل میدهد و اتحاد پایداری را بین تهران- پکن برقرار میسازد.برخلاف تبلیغات گستردهای که در رسانههای بیگانه به راه افتاده است و به گونهای وانمود میکنند که انگار این توافقنامه با مخالفتهای در ایران مواجه است، اما واقعیت امر این است که این توافقنامه شاید از معدود توافقنامههای بین المللی باشد که با اجماع گسترده داخلی همراه است و این توافقنامه توسط دولتی به امضاء رسیده که درنزدیک به ۸ سال گذشته تلاش گستردهای برای بهبود رابطه با غرب در پیش گرفت، اما در نهایت راه شرق را در پیش گرفت و در این مسیر نه تنها روابط و همکاریهای راهبردی را با روسیه تمدید کرد بلکه راه مشابه جددیدی با چین گشود که در چارچوب توافقنامه جامع همکاریهای راهبردی تجلی یافته است.
امضای این توافقنامه در کنار منافع و مزایای گستردهای که به همراه دارد و امضای آن در آغاز سال و قرن جدید ۱۴۰۰، جهش تولید و شکوفایی اقتصاد ملی را نوید میدهد، قدرت و موقعیت منطقهای و بین المللی ایران را نیز تقویت و تثبیت میکند و در خصوص برجام قدرت چانه زنی ایران را به مراتب افزایش میدهد.اگر تا پیش از این، این ایران بود که دنبال طرفهای غربی میدوید، اما از این پس این طرفهای غربی خواهند بود که دنبال ایران راه خواهند افتاد. به نوعی میتوان گفت که ایران با امضای این توافقنامه طرفهای غربی را در صفحه شطرنج سیاسی کیش کرد.
نکته قابل توجه دیگر در این زمینه این است که اگر چه بایدن بعد از به قدرت رسیدن، رویکرد سیاست خارجی امریکا را در مقایسه با دوره ترامپ در خیلی از موارد تغییر داد، اما برجام تنها مورد استثنایی بود که بایدن و تیم همراهش حتی کسانی که در امضای برجام دست و نقش داشتند از حرفهای قبلی خود عقب نشستند و شواهد موجود حتی حاکی از این بود که با اعطای امتیاز به چین و جلب نظر آن میخواستند این کشور را به همراهی با ادامه تحریمهای حداکثری علیه ایران وادار کنند که با امضای توافق نامه ۲۵ ساله ایران و چین این تاکتیک نیز ناکام ماند.
اکنون غرب و متحدان آن در قبال این توافقنامه خود را زخم خورده و شکست خورده میبیند و خود را به هر دری میزند تا در مسیر آن اخلال ایجاد کند کما اینکه در گذشته نیزبا کشورهایی که برخلاف نظر امریکا گام در مسیر همکاریهای راهبردی با چین گذاشته بودند به همین منوال برخورد کرد.