یادداشت؛
اروند فیلمی با سوژهای ناب
اروند فیلمی با سوژهای ناب، که قصهاش نیاز به پرداخت و پختگی بیشتر داشت.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما؛ یونس قهرمانی برخاسته از دل 8 سال دفاع مقدس است که در آسایشگاه اعصاب و روان به سر میبرد و با شنیدن خبر اعزام گروه تفحص برای شناسایی شهدای کربلای 4 به عراق دلش هوای رفتن می کند.
در ابتدا مخالفت های زیادی با رفتن او می شود اما تلاش های همسر و همرزمش اثر می کند و یونس راهی عراق می شود.
این آغاز قصه «اروند» جدیدترین ساخته پوریا آذربایجانی است که این روزها روی پرده سینما قرار دارد.
این فیلم از نخستین آثاری است که با موضوع 175 شهید غواص ساخته شده و فضا، سبک فیلمبرداری، نوع تدوین،بازی بازیگران و نور و رنگ فیلم به گونه ای است که غم خاصی در دل مخاطب بر می انگیزد.
یونس با بازی سعید آقاخانی نماینده دلاورانی است که این روزها کمتر از آنها و دوستانشان یاد می شود. او برای یافتن و دیدن پیکر دوستان شهیدش عاشقانه دل به دشت و بیایان می زند و داخل اروند می افتد. گویی رفقای یونس از رؤیا هایش بیرون می آیند، رنگ حقیقت به خود می گیرند و پیکرهای پاکشان در کنار پیکر کم جان یونس پیدا می شود.
سوژه «اروند» سوژه بسیار نابی است که بار دراماتیک آن قابلیت پرداخت در ده ها فیلم سینمایی را دارد.
پوریا آذربایجانی تمام تلاش خود را کرده است تا در این فیلم قصه ای پر کشش و پرفراز و فرود به تصویر بکشد اما برخی از قسمت های فیلمنامه و ریتم کندش در بعضی از سکانس ها سبب شده مخاطب نتواند با بعضی از صحنه ها آن طور که باید و شاید ارتباط برقرار کند.
فیلمنامه اروند به گونه ای است که بازی بازیگران بیشترین تأثیر را در موفقیتش دارد. به ویژه بازی بازیگر نقش یونس می توانست فیلم را به عرش ببرد یا به فرش بنشاند. سعید آقاخانی بازیگر این کار که پیش از این در«خداحافظی طولانی» به خوبی از پس یک بازی حسی برآمده بود در اروند نیز قابل قبول ظاهر شده است.
بازی پانته آ پناهی ها در نقش همسر این جانباز و مادر دو فرزند که یکی از آنها معلولیت ذهنی دارد از نقاط قوت فیلم به حساب می آید.
پوریا آذربایجانی به عنوان کارگردان این اثر سعی کرده یک فرم جدید ارائه دهد. اروند یک فیلم کلاسیک، مدرن یا ساختار گریز نیست بلکه فیلمی است که با نگاهی معلق و متفاوت نسبت به زندگی شخصیت اصلی قصه ساخته شده است. اگر این نگاه متفاوت پخته تر شده بود این فیلم می توانست به یکی از آثار ماندگار سینمای دفاع مقدس تبدیل شود.
یکی از صحنه های بسیار زیبا و تأثیر گذار این فیلم که به خوبی در آمده صحنه برخورد یونس با فرزند یکی از همرزمان سابقش و دیالوگی که بین آنها برقرار میشود است.
یونس و فرزند شهید آذری زبان همرزم سابقش درباره مسائل مختلف با هم حرف می زنند و پسر شهید از سختی های زندگی در نبود پدرش برای یونس می گوید و یونس را در شرایط سختی قرار می دهد. سکانس آخر این فیلم هم از احساسی ترین سکانس های فیلم به حساب می آید که با حرکات خوب دوربین احساس هر مخاطبی را بر می انگیزد.
اروند با وجود اشکالاتی که در کارگردانی، ریتم و فرم دارد حاصل تلاش گروهی جوان برای تصویر کردن گوشه ای از دغدغه ها، مشکلات و دلتنگی های قهرمانان 8 سال دفاع مقدس و 175 شهید غواص به حساب می آید.
برای اینکه این حرکت ادامه یابد حمایت مسئولان سینمایی ضروری است و در این صورت است که فیلمسازان جوان حوزه دفاع مقدس رشد می کنند و فیلمسازان با تجربه این حوزه با آرامش بیشتری به تولید آثار فاخر در زمینه سوژه های ناب جنگ تحمیلی و زندگی دیروز و امروز حماسه سازانش می پردازند.