بازماندگان شیمیایی گردان توحید در عملیات خیبر همچنان با عوارض شدید گازهای شیمیایی می جنگند.
مدت پنج روز مقاومت سرسختانه در برابر پاتک های سنگین عراق و زیر میلیون ها گلوله توپ تانک و تفنگ سپری شده بود، آن هم در شرایط بسیار سخت محدودیت مهمات، آذوقه، آب و بمباران های سنگین هوایی که در ارتفاع بسیار پایین صورت می گرفت.
در میان آتش گلوله ها و گرد و غباری که در هوای مرطوب جزیره تا مدتی معلق می ماند، جوان لاغر اندام و چالاکی با عینک ته استکانی مشاهده می شد که از سنگری به سنگری می رفت و به بچه های تک تیرانداز و آرپی جی زن روحیه می داد و راهنمایی می کرد.
او معلمی از روستای "چلیچه" در اطراف شهرستان شهرکرد بود.
«سهراب نوروزی» جوانی دوست داشتنی بود که نیروهایش با میل قلبی و نه به اجبار و دستور کار می کردند.
سرانجام پس از پنج روز مقاومت جانکاه و در نهایت گرسنگی و تشنگی قرار شد تا این گردان شکست ناپذیر برای تجدید قوا و انتقال زخمی ها با گردانی تازه نفس جایگزین شود.
اما پیش از آن هواپیماهای عراقی مخوف ترین عملیات شیمیایی تا آن روز جنگ را با انواع گازها پیاده کردند تا داستان شکست ناپذیری ۳۰۰ توحیدی پایان پذیرد.
در این میان بسیاری از رزمندگان گردان توحید به شهادت رسیدند و بسیاری دیگر مجروح شیمیایی شدند.
سردار نوروزی فرمانده گردان هم آخرین نفری بود که جزیره را ترک کرد و در بیمارستان جان سپرد.