شاید اگر دلاوری و از خودگذشتگی قجهای نبود آزادی خرمشهر سالها به تأخیر میافتاد.
هشت سال دفاع مقدس، روز های میدان داری بزرگ مردانی است که برای سربلندی میهن عزیزمان، حتی از جان خود گذشتند.
مردان بی ادعایی که وقتی بیشتر با آنها آشنا شوی، می بینی این دنیای خاکی، گنجایش وجود آنها را نداشت.
این بار سخن از پهلوانی است که یاد پوریای ولی را زنده کرد.
هم او که دشمن کمین کرده را وقتی به دام انداخت همچون مولا و مقتدایش بخشید.
مروری بر زندگینامه پهلوان شهید، سردار قجه ای
صبح عاشورای 60سال پیش حسینعلی قجه ای در زرین شهر بدنیا آمد.
از کودکي علاقه زيادي به کشتي داشت و چندسال متوالی قهرمان استان و کشور شد و به مسابقات انتخابي تيم ملي راه يافت.
حسينعلی احترام زيادي براي پيشكسوتان كشتي قائل بود و در مسابقات، به عمد، تن به شکست می داد.
در 16سالگی به فعاليتهاي سياسي پرداخت، سال1356 به قم مهاجرت کرد.
مأموران ساواک دستگيرش کردند و بعد از مدتی آزاد شد.
تشکیل کمیته انقلاب اسلامی سپاه پاسداران و کمیته مبارزه با موادمخدر زرین شهر، فرمانده گروه توپخانه مریوان، فرمانده سپاه محور دزلی- مریوان، فرمانده سپاه پاسداران مریوان، فرمانده گردان سلمان در عملیات بیت المقدس و فرمانده عملیات محمد رسول الله از فعاليت هايش پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود.
وقتی دشمن، استان های کردستان، سیستان و بلوچستان، مازندران و خوزستان را به آشوب کشاند، قجه ای به کردستان رفت و ضدانقلاب به مبارزه طلبید.
حسینعلی ماه ها با ضدانقلاب جنگيد و در عمليات محمد رسول اله صلی اله علیه و آله با سمت فرمانده عمليات حاضر شد.
روزی سر راهش کمين گذاشتند، حسینعلی فهمید و فردي را که در کمينش بود به اسارت درآورد و به او گفت: "حالا من با تو چکار کنم اگر من اسير بودم، با من چه ميکردي؟ "کومله گفت:"تو را تحويل دوستانم مي دادم و بيست هزار تومان جايزه ميگرفتم." اما قجه ای اسلحه اش را گرفت و آزادش کرد.
آن شخص، فرداي آن روز حدود سي نفر از کوملهها را که بعدها یارانش در جنگ تحمیلی شدند، پيش حسينعلی آورد و تسليم کرد.
فاطمه صادقزاده مادر شهیدان حسن و حسین قجهای در حالی که بغض گلویش را میفشرد و اشک از چشمانش سرازیر شده بود، گفت: حسین در حسن خلق و رفتار از همه پیشی گرفت.
گردانی که همه نیروهایش شهید شد
شرح نبرد سنگین جاده اهواز- خرمشهر، از روایتهای زیبای مقاومت رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس است که تا پای جان جنگیدند، گردان سلمان فارسی به فرماندهی سردارقجه ای در عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، در این محور در محاصره ماند و همه رزمندگانش به شهادت رسیدند.
روایت سردار شهید حسین همدانی
سردار شهید ابراهیم همت جانشین فرماندهی تیپ 27محمد رسول الله درباره شهید قجه ای و گردان سلمان فارسی گفته بود: بچه های گردان سلمان فارسی در عملیات بیت المقدس آخرین نیرویی بودند که از جاده به عقب آمدند.
سردار محسن رضایی در خصوص مقاومت شهید قجه ای و نیروهایش می گوید: یکی از برگ های برنده ما در عملیات این بود که بتوانیم جلوی دشمن را بگیریم تا عملیات با مشکل روبرو نشود و تنها کسی که توانست که تا آخرین منزل مقاومت کند و جلوی پیشروی دشمن را بگیرد، سردار شهید قجه ای و نیروهایش در گردان سلمان فارسی بودند.
سردار غلامرضا خسروی نژاد از جانبازان هشت سال جنگ تحمیلی و از همرزمان شهید قجهای معتقد است شاید اگر دلاوری و از خودگذشتگی قجهای نبود آزادی خرمشهر سالها به تأخیر میافتاد.
در عملیات از وی خجالت کشیدم، شلیک های متعدد موشک های آرپی جی سبب شده بود، خون روی گوش، پیراهن و کتونیاش جاری شود.
سردار قجهای سال1361 در ۲4سالگی با سمت فرمانده گردان سلمان که از روز نخست عملیات بیت المقدس وظیفه پدافند در منتهی الیه سمت چپ مواضع تیپ ۲۷محمد رسول الله در حاشیه جاده اهواز - خرمشهر را بر عهده گرفته بود در محاصره گاز انبری دو تیپ عراقی گرفتار آمده و با اصابت ترکش به ناحیه سر و گردن به درجه شهادت رسید.
پیکر پاک حسین در گلزار شهدای زرین شهر به خاک سپرده شد.
نگارنده: سیده پروین امامی