مقاومت در برابر اشغال معنی پیدا می کند و در هر کجا اشغال و تجاوزی باشد مقاومت هم به تبع آن شکل می گیرد, محور مقاومت هم به تبع اشغالگری در فلسطین, لبنان, عراق, سوریه و یمن و حمله رژیم بعثی صدام به ایران شکل گرفت.
در ایران بعد از تجاوز رژیم بعثی صدام به کشور مقاومت شکل گرفت و اگرچه تجاوزگری صدام پایان یافت اما از آنجا که تهدیدها علیه ایران از سوی امریکا ادامه یافت لذا اندیشه مقاومت نیز استمرار یافت و با پیوند و ائتلاف با دیگر اعضای محور مقاومت تقویت شد.
در دیگر اعضای محور مقاومت نیز وضع مشابهی حاکم است. در سوریه به عنوان یکی دیگر از ستون های محور مقاومت نه تنها بخش هایی از سرزمین این کشور در منطقه استراتژیک جولان بعد از جنگ سال 1967 علیرغم نص صریح قطعنامه 242 و 338 شورای امنیت مبنی بر خروج بدون قیدو شرط رژیم صهیونیستی از این مناطق همچنان در زیر اشغال این رژیم قرار دارد بلکه بخش های وسیع دیگری از خاک این کشور بعد از اجرای طرح موسوم به بهار عربی یا همان پروژه تروریسم تکفیری به زیر اشغال امریکا و ترکیه و گروه های تکفیری و یا کرد وابسته به آنها درآمده است .
در فلسطین، گروه های مقاومت اعم از اسلامی و ملی در واکنش به اشغال و استمرار اشغال این سرزمین شکل گرفته و ادامه یافته است. در لبنان جنبش مقاومت اسلامی درست بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به این کشور شکل گرفت و بعد از دو دهه این رژیم را به پایان اشغال جنوب لبنان وادار کرد و برای ایجاد بازدارندگی در برابر تجاوزات بعدی همچنان به حضور خود ادامه داد.
در یمن تا قبل از اینکه این کشور از سوی ائتلاف عربستان و امارات مورد تجاوز قرار گیرد هیچ خبری از مقاومت ملی این کشور به رهبری انصار الله نبود و در واقع همین تجاوز و اشغال بود که باعث ظهور و بروز جنبش مقاومت به رهبری انصار الله شد.
باز به همین ترتیب در عراق تا قبل از اشغال این کشور از سوی امریکا و بخصوص پیش از ظهور گروه های تکفیری به رهبری داعش هیچ خبری از گروه های مقاومت تحت عنوان حشد الشعبی نبود و اگر اشغال عراق و به تبع آن ظهور داعش نبود این گروه ها نیز شکل نمی گرفتند. بنابراین نخ تسبیحی که گروه های مقاومت را در منطقه به هم پیوند می زند مقابله با اشغال و اشغالگری است که از سوی رژیم صهیونیستی، امریکا، عربستان، امارات و گروه های تکفیری بر اعضای این محور تحمیل شده است.
با این حال تصویری که از این محور در بیرون از مرزهای این محور بخصوص در تبلیغات رسانه های مهاجم ارائه شده است کاملا بر ماهیت ضد اشغالگری این محور(که از پشتوانه حقوق بین الملل و منشور ملل متحد برخورداراست) سرپوش گذاشته وتصویری کاملا متفاوت با رویکرد تهاجمی و برهم زننده نظم و امنیت ارائه شده است.
بر این اساس یکی از اولویت های اصلی این محور، اصلاح تصویر و آشنا کردن مخاطبان بخصوص در خارج از محور مقاومت با تصویر واقعی از خود است . به نظر می رسد معادل سازی مقاومت با مفاهیمی همچون محور صلح، محور ضد اشغال، محور دفاع مشروع و یا محور ضد تحریم و مفاهیمی از این قبیل بهتر می تواند به درک مخاطبان بخصوص در عرصه نظام بین الملل از تصویر واقعی محور مقاومت کمک کند و آنها در برابر سمپاشی های تبلیغات ضد این محور تا حدودی مصون نگه دارد.
---------------------------------
احمد کاظم زاده