آیت الله سید محمدرضا سعیدی از حامیان امام خمینی (ره) در مبارزه با حکومت پهلوی بود که دستگیر، زندانی و شکنجه شد و در نهایت به شهادت رسید.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ آیتالله سید محمدرضا سعیدی از پیشگامان نهضت امام خمینی است که از سال ۱۳۴۱ و با آغاز حرکت ضد استبدادی امام خمینی (ره) علیه رژیم پهلوی، به نهضت پیوست و در خفقان سیاسی آن روزگار با صراحت در تبیین شخصیت امام خمینی (ره) و اهداف مبارزات ایشان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.
آیتالله سعیدی در سال ۱۳۰۸ در مشهد متولد شد و با تحصیل علوم دینی در مشهد و قم، به درجهی اجتهاد نائل آمد. روحیه ظلمستیزی او باعث شد برخلاف بسیاری از علما که از سیاست فاصله میگرفتند، تحت تأثیر شخصیت و مبانی فکری امام خمینی (ره) به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی برخیزد.
بر اساس اسناد ساواک، آیتالله سعیدی در دهه چهل از مبلغین اندیشههای امام (ره) در جامعه بود. شناخت عمیق او از ماهیت استبدادی حکومت پهلوی و سیاست اسلامزدایی و ترویج فساد، سبب شد که علیرغم محدودیتها و فشارهای رژیم، در مسیر روشنگری و آگاهیبخشی به مردم، تلاشی خستگیناپذیر داشته باشد. https://irdc.ir/fa/news/۵۷۹۱/
یکی دیگر از ابعاد برجستهی شخصیت آیتالله سعیدی، دشمنشناسی و درک عمیق او از ماهیت استعمار، به ویژه مثلث شوم آمریکا، انگلیس و اسرائیل بود. طبق سندی از ساواک، ایشان در سال ۱۳۴۲ در سفری به کویت، بحرین و پاکستان، درباره ظلم و ستم در ایران و اقدامات ضداسلامی رژیم پهلوی، سخنرانیهایی انجام داد.
شهید سعیدی به طور مستقیم علیه آمریکا، مستشاران و نظامیان آمریکایی موضعگیری میکرد. این فعالیتها از سال ۱۳۴۸ شدت گرفت و به همین دلیل بارها دستگیر و زندانی شد؛ اما با پیروی از امام خمینی (ره) که آن سالها در تبعید به سر میبرد، از ادامهی مبارزه دست نکشید.
ایشان در برابر مداخلات استعماری آمریکا و انگلیس در ایران نیز به صراحت موضع میگرفت و علاوه بر سخنرانی در جلسات مختلف، بیانیههایی صادر کرد. یکی از این بیانیهها در اول خرداد ۱۳۴۹ به دست ساواک رسید. این بیانیه که به امضای حوزه علمیه رسیده بود، چهار صفحه داشت و در آن نکات مهمی مطرح شده بود:
۱. نشان دادن وابستگی ایران به استعمار آمریکا و دخالت آن در تمامی شئون کشور؛
۲. نقش تصویب لایحهی کاپیتولاسیون در سلطهگری و آزادی بیحد و مرز آمریکاییها در ایران؛
۳. پیوند میان صهیونیسم، آمریکا و انگلیس.
آیتالله سعیدی در پایان بیانیه، وظیفهی اسلامی مردم را یادآور میشود و تأکید میکند:
"ملت همانگونه که در برابر مسئلهی تنباکو در زمان میرزای شیرازی و در برابر استبداد ناصرالدینشاه و انگلستان ایستاد، این بار نیز باید بایستد."
در انتها نیز از تحریرالوسیله امام خمینی (ره) مسائلی را نقل میکند، از جمله:
"اگر به واسطه تسلط سیاسی و اقتصادی بیگانگان که به اسارت سیاسی و اقتصادی منجر میگردد، بیم آن باشد که به منطقهی نفوذ اسلام آسیب برسد و موجب سستی و ضعف اسلام و مسلمین شود، بر مسلمانان واجب است که با ابزار مشابه و مقاومت و مبارزات، از آن دفاع کنند."
هرچند موضعگیریهای صریح آیتالله سعیدی منجر به دستگیری ایشان در نهم خرداد ۱۳۴۹ شد، اما شهادت مظلومانهی وی زیر شکنجههای ساواک، در 20 خرداد، واکنشهای گستردهی داخلی و خارجی را برانگیخت و انگیزهای مضاعف برای قیام روحانیون و مردم ایران علیه حکومت پهلوی شد.
گزارشهای ساواک از مساجد، بازارها، کوچهها و خیابانها و همچنین از مجالس بزرگداشت شهید سعیدی، نشان میدهد که شهادت این مجاهد نستوه، نه تنها مردم و روحانیان متعهد را مرعوب نکرد، بلکه آنان را پایدارتر و استوارتر به صحنهی رویارویی با رژیم پهلوی کشاند.
شهادت آیتالله سعیدی و پیامدهای آن شهادت آیتالله سعیدی در زندان، تاثیر عمیقی بر فضای سیاسی و اجتماعی ایران گذاشت. این رویداد نهتنها خشم عمومی را برانگیخت، بلکه به تقویت روحیه مقاومت در میان مخالفان رژیم، بهویژه روحانیون و هواداران آنها، منجر شد. مرگ سعیدی در زندان به عنوان نمادی از سرکوب رژیم پهلوی و بیعدالتی در برخورد با مخالفان مذهبی تلقی شد. این موضوع باعث شد که مجالس فاتحه و مراسم یادبود برای او بهسرعت به کانونهای تجمع مخالفان تبدیل شود.
اسدالله علم در خاطرات خود به این نکته اشاره میکند که مجالس فاتحه برای آیتالله سعیدی در حال گسترش بود و از شاه خواست تا جلوی ادامه این مراسم گرفته شود. این درخواست نشاندهنده نگرانی رژیم از تبدیل شدن شهادت سعیدی به یک نیروی محرک برای اعتراضات گستردهتر بود. با این حال، سرکوب این مراسمها تنها به افزایش نارضایتی عمومی و تقویت جایگاه روحانیون در مبارزه علیه رژیم منجر شد.
متن خاطرات اسدالله علم:
«دوشنبه ۴۹/۳/۲۵ - صبح به کارهای جاری رسیده شرفیاب شدم یک نفر سید به نام سعیدی که در منبر فحاشی میکرد و از طرف مقامات انتظامی دستگیر شده بوده است در زندان فوت کرد در این خصوص عرایض زیادی کردم و از اینکه دستگاههای انتظامی در دست ما نیست خیلی حرف زدم. عرض کردم شاهنشاه باید تسلط قطعی و واقعی داشته باشند نه دلخوشی. عرض کردم من که نخستوزیر بودم احساس میکردم دستهایی علیه من در کار است. به عرض شما میرساندم میفرمودید خیال میکنی، بعد معلوم شد کار آمریکاییها بود و حالا تصدیق میفرمایید. از این مسائل نمیتوان غافل بود.
بگذریم از اینکه اکنون آمریکا قدرت ندارد اینجا موشکشی بکند، چون در همهجا گیر است ولی حقیقت این است که باید توجه داشت دستگاهها در دست خودمان باشد. شاهنشاه چیزی نفرمودند ولی معلوم بود عرایض مرا تصدیق میکنند. به هر صورت عرض کردم کار مجالس فاتحه این سید دارد بالا میگیرد، نباید اجازه داد ادامه پیدا کند. فرمودند بگو موقوف بکنند.» https://irdc.ir/۰۰۰۲gz
فرجام سخن
حرکت سیاسی آیتالله سعیدی در حمایت از امام خمینی (ره) و تبیین اندیشههای ایشان در میان مردم، به ویژه جوانان و طلاب، سبب شد که علیرغم تبعید ۱۴ سالهی امام خمینی (ره)، شعلهی نهضت روشن بماند. حتی پس از شهادت آیتالله سعیدی در سال ۱۳۴۹، شاگردان مکتب او تا سال ۱۳۵۷، برای به ثمر رساندن انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره)، از هیچ ایثاری دریغ نکردند.
پژوهشگر و نویسنده: طیبه السادات حسینی