دستیار ویژه رئیس جمهور با تاکید بر لزوم وحدت و انسجام ملی گفت: وحدت در همه جای تاریخ اسلامی و زندگی بزرگان ما درخشش دارد، از جمله آنها، صحنه کربلاست که آزمون برادری، وحدت و اخوت بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، حجت الاسلام والمسلمین سید محمود علوی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری با موضوع «وحدت و انسجام ملی، کلید عبور کشور از موانع و چالشها» به پرسش ها در این باره پاسخ داد. متن کامل این برنامه به شرح زیر است:
سوال: همه مردم ایران جزء به جزء در استانهای مختلف و با ادیان و گویشهای مختلف مراسم و عزای حسینی با شکوه هر چه تمامتر برگزار میکنند، نام و یاد و رشادتهای امام حسین (ع) رمز وحدت، پیروزی و انسجام ملی ما ایرانی هاست، شب تاسوعای حسینی راجع به این وحدت و اهمیت این وحدت بفرمایید؟
علوی: وحدت در جای جای تاریخ اسلامی و زندگی بزرگان ما درخشش دارد، از جمله آنها صحنه کربلا که آزمون برادری و وحدت و اخوت بود. هر انسانی ادامه بقا و زندگی را دوست دارد و به سادگی حاضر نیست از زندگی اش بگذرد و حاضر شود که به خاطر یک هدفی زندگی را کنار بگذارد و پذیرای پایان زندگی و مرگ باشد. در کربلا شاهد صحنههای زیبای این چنینی بودیم که شهدای کربلا قید زندگی را زدند برای هدفهای بالا و هدفهای ارزشمند، از جمله حضرت ابوالفضل عباس (ع) که فرصتهایی برای او به وجود آمد که خودش را از ماجرای تنش در کربلا کنار بکشد و زندگی خودش را ادامه دهد و این شرایط دشمن به دلیل قرابتی که با مادر حضرت عباس (ع) داشت فراهم کرد و اعلام کرد که شما در امان هستید و میتوانید دامن خودتان را از این چالش بیرون بکشید و بیرون بروید و مشغول زندگی تان باشید و کسی به شما کار ندارد. حضرت عباس (ع) به آنها پرخاش و با تندی برخورد کرد و گفت من پسر فاطمه زهرا (س) را تنها بگذارم، او را ترک کنم، او را در میان دشمن رها کنم، که چهار روز زندگی بکنم. اصلا زندگی بدون حسین (ع) چه ارزشی دارد، زندگی بدون حسین بی علی (ع) چه مایهای است که بخواهم به خاطر آن این انگ را بر خودم بخرم و حسین را تنها بگذارم و بیایم بعد از حسین (ع) زنده بمانم.
اینها درسهای ارزنده برادری است. اینها درسهای ارزنده معنوی است، برادری که بر پایه خون و صرفا جنبههای نسبی بنیان نشده، بلکه بر مبنای مفاهیم بسیار ارزشمند انسانی و الهی برگزار شده است. حضرت ابوالفضل برادر امام حسین (ع) است، اما برادری است که قبل از خودش برادر امام حسین (ع) بداند، امام حسین (ع) را رهبر خودش میداند و خودش را پیرو امام حسین (ع) میداند و خودش را موظف به تبعیت از امام حسین (ع) میداند. ارزش خودش را در این میبیند که پشت سر امام حسین (ع) حرکت کند، زمانی که دست راست حضرت ابوالفضل (ع) را قطع کردند، به خدا قسم اگر دست راست من از بدنم جدا کردید، تا جان در بدن دارم از رهبر راست گو و راستینم که فرزند پیامبر اسلام است حمایت میکنم و راه او را ادامه میدهم. این فداکاری ابوالفضل (ع) در راه دین، در راه ارزشهای الهی، نقطه قوت و امتیاز ابوالفضل است که حاضر میشود قید زندگی را بزند و لکه ننگ بر دامن او ننشیند که امام خودش را تنها گذاشت و با کمال افتخار در رکاب امام حسین (ع) امام زمان خودش شربت شهادت بنوشد. برای ما درس است، برای ما سرمشق است، برای ما آموزنده است، آن چه دنیای اسلام را به عزت رسانده است، همین درسهایی است که شهدای کربلا برای ما به جا گذاشتند.
سوال: همین جمله پایانی شما برای ما درس، سرمشق و الگوست، اگر روزی و روزگاری صحنه، رشادتها، فداکاریها و درسهای عاشورا و تاسوعا را مرور میکنیم، صحنه کربلا را مرور کنیم الان چه بهره برداری از این موضوعات بگیریم؟
علوی: درسی که صحنه کربلا به ما میدهد، مفاهیم رایج در دنیا را عوض کرد، در دنیا و جریان جنگهایی که بین گروهها اتفاق میافتاد، کسی شکست خورده بود که در جنگ خودش، یارانش و همراهانش کشته بشوند و از بین بروند و در برابر دشمن مغلوب شود و کسی پیروز بود که دشمن را از پای درآورد و آنها را در میدان نبرد وادار به عقب نشینی کند و افراد آنها را از پا درآورد. صحنه کربلا، صحنهای بود که مفاهیم را عوض کرد، معناها را دگرگون کرد، دیگر شکست خورده آن کسی نبود که کشته شده است. پیروز آن کسی نبود که کشته است، ماجرای کربلا صحنهها را عوض کرد. ماجرای کربلا آن کسی پیروزست که تسلیم دشمن نشده، سر در برابر ذلت فرود نیاورده، آن کسی پیروزست که عزت نفس خودش را حفظ کرده، تن به کشته شدن داده ولی تن به ذلت نداده، تغییر این مفاهیم در کربلا درهای عزت آفرینی را به روی تاریخ انسانیت گشوده و بعد از آن میبینیم که در تاریخ هر جایی که افرادی در برابر تحمیل ایستادگی کردند، مقاومت کردند، به عنوان قهرمان شناخته شدند، به عنوان پیروز شناخته شدند. این سرفصلی است که کربلا به زندگی انسانها گشود که امام حسین (ع) و یارانش در برابر تحمیل دستگاه یزید که میخواستند ذلت بیعت با فردی که فاقد صلاحیت بود بر حضرت تحمیل کنند، مقاومت کردند، زیر بار این ننگ نرفتند و میدانستند هزینه زیر بار ننگ نرفتن کشته شدن است و خونشان بر زمین ریخته شدن است.
ادامه دارد