• شهروند خبرنگار
  • شهروند خبرنگار آرشیو
امروز: -
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • علمی و فرهنگی
  • استانها
  • بین الملل
  • ورزشی
  • عکس
  • فیلم
  • شهروندخبرنگار
  • رویداد
پخش زنده
امروز: -
پخش زنده
نسخه اصلی
کد خبر: ۲۲۳۳۶۰۴
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۳
علمی و فرهنگی » معارف

سجاده‌ سجاد پر از اشک روان بود

امروز ۱۲ محرم سالروز شهادت امام سجاد علیه السلام است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ امام سجاد در سال ۳۸ هجری در مدینه ولادت یافت.

حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت، ولی به علت بیماری و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد، زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش- با همه علاقه‌ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت- به او اجازه جنگ کردن نداد.

مصلحت الهی این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ، یعنی امامت و ولایت شود.

این بیماری چند روز بیشتر ادامه نیافت و پس از آن حضرت زین العابدین ۳۵ سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد.

سن شریف حضرت سجاد (ع) را در روز دهم محرم سال ۶۱ هجری که بنا به وصیت پدر و امر خدا و رسول خدا (ص.) به امامت رسید، به اختلاف روایات در حدود ۲۴ سال نوشته اند.

مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور «شهربانو» دختر یزدگرد ساسانی بوده است.

آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود، بهره برداری از این قیام و حماسه بی نظیر و نشر پیام شهادت حسین (ع) بود، که حضرت سجاد (ع) در ضمن اسارت با عمه اش زینب (ع) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظیر در جهان آن رو فریاد کردند.

فریادی که طنین آن قرنهاست باقی مانده و - برای همیشه - جاودان خواهد ماند.

واقعه کربلا با همه ابعاد عظیم و بی مانندش پر از شور حماسی و وفا و صفا و ایمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پایان آمد، اما مأموریت حضرت سجاد (ع) و زینب کبری (س) از آن زمان آغاز شد.

اهل بیت اسیر را از قتلگاه عشق و راهیان به سوی «الله» و از کنار نعش‌های پاره پاره به خون خفته جدا کردند.

حضرت سجاد (ع) را در حال بیماری بر شتری بی هودج سوار کردند و دو پای حضرتش را از زیر شکم آن حیوان به زنجیر بستند.

سایر اسیران را نیز بر شتران سوار کرده، روانه کوفه کردند؛ کوفه‌ای که در زیر سنگینی و خفقان حاکم بر آن بهت زده بر جای مانده بود و جرأت نفس کشیدن نداشت، زیرا ابن زیاد دستور داده بود رؤسای قبایل مختلف را به زندان اندازند و مردم را گفته بود بدون اسلحه از خانه‌ها خارج شوند.

در چنین حالتی دستور داد سر‌های مقدس شهدا را بین سرکردگان قبایلی که در کربلا بودند تقسیم و سر امام شهید حضرت ابا عبد الله الحسین را در جلو کاروان حمل کنند. بدین صورت کاروان را وارد شهر کوفه کردند.

عبیدالله بن زیاد می‌خواست وحشتی در مردم ایجاد کند و این فتح نمایان خود را به چشم مردم آورد.

با این تدبیر‌های امنیتی چه شد که نتوانستند جلوی بیانات آتشین و پیام کوبنده زن پولادین تاریخ حضرت زینب (س) را بگیرند؟ گویی مردم کوفه تازه از خواب بیدار شده و دریافته اند که این اسیران، اولاد علی (ع) و فرزندان پیغمبر اسلام (ص) هستند که مردانشان در کربلا نزدیک کوفه به شمشیر بیداد کشته شده اند.

همهمه از مردم برخاست و کم کم تبدیل به گریه شد.

حضرت سجاد (ع) در حال اسارت و خستگی و بیماری به مردم نگریست و فرمود: اینان بر ما می‌گریند؟ پس عزیزان ما را چه کسی کشته است؟ زینب خواهر حسین (ع) مردم را امر به سکوت کرد و پس از حمد و ثنای خداوند متعال و درود بر پیامبر گرانقدرش، حضرت محمد (ص)، فرمود: «...‌ای اهل کوفه،‌ ای حیلت گران و مکراندیشان و غداران، هرگز این گریه‌های شما را سکون مباد. مَثَل شما، مَثَل زنی است که از بامداد تا شام رشته خویش می‌تابید و از شام تا صبح به دست خود بازمی گشاد. هشدار که بنای ایمان بر مکر و نیرنگ نهاده اید ...».

سپس حضرت زینب (ع) مردم کوفه را سخت ملامت فرمود و گفت: «همانا دامان شخصیت خود را با عاری و ننگی بزرگ آلود کردید که هرگز تا قیامت این آلودگی را از خود نتوانید دور کرد. خواری و ذلت بر شما باد. مگر نمی‌دانید کدام جگر گوشه از رسول الله (ص) را بشکافتید، و چه عهد و پیمان که بشکستید، و بزرگان عترت و آزادگان ذریه او را به اسیری بردید، و خون پاک او به ناحق ریختید ...».

مردم کوفه آنچنان ساکت و آرام شدند که گویی مرغ بر سر آن‌ها نشسته! سخنان کوبنده زینب (ع) که گویا از حلقوم پاک علی (ع) خارج می‌شد، مردم بی وفای کوفه را دچار بهت و حیرت کرد.

شگفتا این صدای علی (ع) است که گویا در فضای کوفه طنین انداز است .... امام سجاد (ع) عمه اش را امر به سکوت فرمود.

ابن زیاد دستور داد امام سجاد (ع) و زینب کبری و سایر اسیران را به مجلس وی آوردند، و در آن جا جسارت را نسبت به سر مقدس حسین (ع) و اسیران کربلا به حد اعلا رسانید، و آنچه در چنته دناءت و رذالت داشت نشان داد، و آنچه لازمه پستی ذاتش بود آشکار کرد.

*پیام خون و شهادت

ابن زیاد یا پسر مرجانه اسیران کربلا را پس از مکالماتی که در مجلس او به آنان روی داد، دستور داد به زندانی پهلوی مسجد اعظم کوفه منتقل ساختند، و دستور داد سر مقدس امام (ع) را در کوچه‌ها بگردانند تا مردم دچار وحشت شوند.

یزید در جواب نامه ابن زیاد که خبر شهادت حسین (ع) و یارانش و اسیر کردن اهل و عیالش را به او نوشته بود، دستور داد سر حسین (ع) و همه یارانش را و همه اسیران را به شام بفرستند. بر دست و پا و گردن امام همام حضرت سجاد زنجیر نهاده، بر شتر سوارش کردند و اهل بیت را چون اسیران روم و زنگبار بر شتران بی جهاز سوار کردند و راهی شام نمودند.

اهل بیت عصمت از راه بعلبک به شام وارد شدند.

روز اول ماه صفر سال ۶۱ هجری - شهر دمشق غرق در شادی و سرور است، زیرا یزید اسیران کربلا را که اولاد پاک رسول الله هستند، افراد خارجی و یاغیگر معرفی کرده که اکنون در چنگ آنهایند - یزید دستور داد اسیران و سر‌های شهدا را از کنار «جیرون» که تفریحگاه خارج از شهر و محل عیش و عشرت یزید بود عبور دهند.

یزید از منظر جیرون اسیران را تماشا می‌کرد و شاد و مسرور به نظر می‌رسید، همچون فاتحی بلا منازع! در کنار کوچه‌ها مردم ایستاده بودند و تماشا می‌کردند.

پیرمردی از شامیان جلو آمد و در مقابل قافله اسیران بایستاد و گفت: «شکر خدای را که شما را کشت و شهر‌های اسلام را از شر مردان شما آسوده ساخت و امیر المؤمنین یزید را بر شما پیروزی داد».

امام زین العابدین (ع) به آن پیرمردی که در آن سن و سال از تبلیغات زهرآگین اموی در امان نمانده بود، فرمود: «ای شیخ، آیا قرآن خوانده‌ای؟». گفت: آری. فرمود: این آیه را قرائت کرده‌ای: قل لا أسئلکم علیه أجرا الا المودة فی القربی. گفت: آری. امام (ع) فرمود: آن خویشاوندان که خداوند تعالی به دوستی آن‌ها امر فرموده و برای رسول الله اجر رسالت قرار داده ماییم.

سپس آیه تطهیر را که در حق اهل بیت پیغمبر (ص) است تلاوت فرمود «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا». پیرمرد گفت: این آیه را خوانده ام. امام (ع) فرمود: مراد از این آیه ماییم که خداوند ما را از هر آلایش ظاهر و باطن پاکیزه داشته است. پیرمرد بسیار تعجب کرد و گریست و گفت: چقدر من بی خبر مانده ام. سپس به امام (ع) عرض کرد: اگر توبه کنم آیا توبه ام پذیرفته است؟ امام (ع) به او اطمینان داد. این پیرمرد را به خاطر همین آگاهی شهید کردند. باری، قافله اسیران راه خدا را در جلو مسجد جامع دمشق متوقف ساختند.

سپس آن‌ها را در حالی که به طناب‌ها بسته بودند به زندانی منتقل کردند، چند روزی را در زندان گذراندند، زندانی خراب.

به هر حال یزید در نظر داشت با دعوت از برجستگان هر مذهب و سفیران و بزرگان و چاپلوسان درباری مجلسی فراهم کند تا پیروزی ظاهری خود را به همه نشان دهد.

در این مجلس یزید همان جسارتی را نسبت به سر مقدس حضرت سید الشهداء انجام داد که ابن زیاد، دست نشانده پلیدش در کوفه انجام داده بود، چوب دستی خود را بر لب و دندانی نواخت که بوسه گاه حضرت رسول الله (ص) و علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهما السلام بوده است.

وقتی زینب (ع) این جسارت را از یزید مشاهده فرمود و نخستین سخنی که یزید به حضرت سید سجاد (ع) گفت چنین بود: «شکر خدای را که شما را رسوا ساخت»، بی درنگ حضرت زینب (ع) در چنان مجلسی بپاخاست.

دلش به جوش آمد و زبان به ملامت یزید و یزیدیان گشود و با فصاحت و بلاغت علوی پیام خون و شهادت را بیان فرمود و در سنگر افشاگری پرده از روی سیه کاری یزید و یزیدیان برداشت، و خلیفه مسلمین را رسواتر از مردم کوفه نمود، اما یزید سر به زیر انداخت و آن ضربات کوبنده و بر باد دهنده شخصیت کاذب خود را تحمل کرد، و تنها برای جواب بیتی خواند که ترجمه آن این است: «ناله و ضجه از داغدیدگان رواست و زنان اجیر نوحه کننده را مرگ درگذشته آسان است».

*امام سجاد (ع) در دمشق

علاوه بر سخنانی که حضرت سجاد (ع.) با استناد به قرآن کریم فرمود و حقیقت را آشکار کرد، حضرت زین العابدین (ع) وقتی با یزید روبرو شد - در حالی که از کوفه تا دمشق زیر زنجیر بود - فرمود:‌ ای یزید، به خدا قسم، چه گمان می‌بری اگر پیغمبر خدا (ص.) ما را به این حال بنگرد؟ این جمله چنان در یزید اثر کرد که دستور داد زنجیر را از آن حضرت برداشتند، و همه اطرافیان از آن سخن گریستند.

فرصت بهتری که در شام به دست امام چهارم آمد، روزی بود که خطیب رسمی بالای منبر رفت و در بدگویی علی (ع) و اولاد طاهرینش و خوبی معاویه و یزید داد سخن داد.

امام سجاد (ع) به یزید گفت: به من هم اجازه می‌دهی روی این چوب‌ها بروم و سخنانی بگویم که هم خدا را خشنود سازد و هم برای مردم موجب اجر و ثواب باشد؟ یزید نمی‌خواست اجازه دهد، زیرا از علم و معرفت و فصاحت و بلاغت خانواده عصمت علیهم السلام آگاه بود و بر خود می‌ترسید.

مردم اصرار کردند، ناچار یزید قبول کرد، امام چهارم (ع) پای به منبر گذاشت و آنچنان سخن گفت که دل‌ها از جا کنده شد و اشک‌ها یکباره فرو ریخت و شیون از میان زن و مرد برخاست.

خلاصه بیانات امام (ع) چنین بود: «ای مردم شش چیز را خدا به ما داده است و برتری ما بر دیگران بر هفت پایه است. علم نزد ماست، حلم نزد ماست، جود و کرم نزد ماست، فصاحت و شجاعت نزد ماست، دوستی قلبی مؤمنین مال ماست. خدا چنین خواسته است که مردم با ایمان ما را دوست بدارند، و این کاری است که دشمنان ما نمی‌توانند از آن جلوگیری کنند».

سپس فرمود: «پیغمبر خدا محمد (ص) از ماست، وصی او علی بن ابیطالب از ماست، حمزه سید الشهداء از ماست، جعفر طیار از ماست، دو سبط این امت حسن و حسین (ع) از ماست، مهدی این امت و امام زمان از ماست». سپس امام خود را معرفی کرد و کار به جایی رسید که خواستند سخن امام را قطع کنند، پس دستور دادند تا مؤذن اذان بگوید. امام (ع.) سکوت کرد.

تا مؤذن گفت: اشهد ان محمدا رسول الله. امام عمامه از سر برگرفت و گفت:‌ ای مؤذن تو را به حق همین محمد خاموش باش. سپس رو به یزید کرد و گفت: آیا این پیامبر ارجمند جد تو است یا جد ما؟ اگر بگویی جد تو است همه می‌دانند دروغ می‌گویی، و اگر بگویی جد ماست، پس چرا فرزندش حسین (ع) را کشتی؟ چرا فرزندانش را کشتی؟ چرا اموالش را غارت کردی؟ چرا زنان و بچه هایش را اسیر کردی؟ سپس امام (ع) دست برد و گریبان چاک زد و همه اهل مجلس را منقلب کرد، براستی آشوبی به پا شد، این پیام حماسی عاشورا بود که به گوش همه می‌رسید، این ندای حق بود که به گوش تاریخ می‌رسید.

یزید در برابر این اعتراض‌ها زبان به طعن و لعن ابن زیاد گشود و حتی بعضی از لشکریان را که همراه اسیران آمده بودند - بظاهر - مورد عتاب و سرزنش قرار داد. سرانجام بیمناک شد و از آنان روی پوشید و سعی کرد کمتر با مردم تماس بگیرد. به هر حال، یزید بر اثر افشاگری‌های امام (ع) و پریشان حالی اوضاع مجبور شد در صدد استمالت و دلجویی حال اسیران برآید. از امام سجاد (ع) پرسید: آیا میل دارید پیش ما در شام بمانید یا به مدینه بروید؟ امام سجاد (ع) و زینب کبری (ع.) فرمودند: میل داریم پهلوی قبر جدمان در مدینه باشیم.

در ماه صفر سال ۶۱ هجری اهل بیت عصمت با جلال و عزت به سوی مدینه حرکت کردند.

نعمان بن بشیر با ۵۰۰ نفر به دستور یزید کاروان را همراهی کرد.

امام سجاد و زینب کبری و سایر اهل بیت به مدینه نزدیک می‌شدند. امام سجاد (ع) محلی در خارج شهر مدینه را انتخاب فرمود و دستور داد قافله در آنجا بماند.

نعمان بن بشیر و همراهانش را اجازه مراجعت داد.

امام (ع) دستور داد در همان محل خیمه‌هایی برافراشتند، آنگاه به بشیر بن جذلم فرمود: مرثیه‌ای بسرای و مردم مدینه را از ورود ما آگاه کن.

بشیر یکسر به مدینه رفت و در کنار قبر رسول الله (ص) با حضور مردم مدینه ایستاد و اشعاری سرود که ترجمه آن چنین است: «هان!‌ ای مردم مدینه شما را دیگر در این شهر امکان اقامت نماند، زیرا که حسین (ع) کشته شد، و اینک این اشک‌های من است که روان است. آوخ! که پیکر مقدسش را که به خاک و خون آغشته بود در کربلا بگذاشتند، و سرش را بر نیزه شهر به شهر گردانیدند».

شهر یکباره از جای کنده شد، زنان بنی هاشم صدا به ضجه و ناله و شیون برداشتند، مردم در خروج از منزل‌های خود و هجوم به سوی خارج شهر بر یکدیگر سبقت گرفتند.

بشیر می‌گوید: اسب را رها کردم و خود را به عجله به خیمه اهل بیت پیغمبر رساندم.

در این موقع حضرت سجاد (ع) از خیمه بیرون آمد و در حالی که اشک‌های روان خود را با دستمالی پاک می‌کرد به مردم اشاره کرد ساکت شوند، و پس از حمد و ثنای الهی لب به سخن گشود و از واقعه جانگداز کربلا سخن گفت.

از جمله فرمود: «اگر رسول الله (ص) جد ما به قتل و غارت و زجر و آزار ما دستور می‌داد، بیش از این بر ما ستم نمی‌رفت و حال اینکه به حمایت و حرمت ما سفارش بسیار شده بود. به خدا سوگند به ما رحمت و عنایت فرماید و از دشمنان ما انتقام بگیرد».

سپس امام سجاد (ع) و زینب کبری (ع) و یاران و دلسوختگان عزای حسینی وارد مدینه شدند.

ابتدا به حرم جد خود حضرت رسول الله (ص) و سپس به بقیع رفتند و شکایت مردم جفاپیشه را با چشمانی اشک ریزان بیان کردند.

مدت‌ها در مدینه عزای حسینی برقرار بود و امام (ع) و زینب کبری از مصیبت بی نظیر کربلا سخن می‌گفتند و شهادت هدفدار امام حسین (ع) را و پیام او را به مردم تعلیم می‌دادند و فساد دستگاه حکومت را بر ملا می‌کردند تا مردم به عمق مصیبت پی ببرند و از ستمگران روزگار انتقام خواستن را یاد بگیرند.

آن روز در جهان اسلام چهار نقطه بسیار حساس و مهم بود: دمشق، کوفه، مکه و مدینه، حرم مقدس رسول الله مرکز یاد‌ها و خاطره اسلام عزیز و پیامبر گرامی (ص).

امام سجاد در هر ۴ نقطه نقش حساس ایفا فرمود و به دنبال آن بیداری مردم و قیام‌ها و انقلابات کوچک و بزرگ و نارضایتی عمیق مردم آغاز شد.

از آن پس تاریخ اسلام شاهد قیام‌هایی بود که از رستاخیز حسینی در کربلا مایه می‌گرفت، از جمله واقعه حره که سال بعد اتفاق افتاد و کارگزاران یزید در برابر قیام مردم مدینه کشتار‌های عظیم به راه انداختند.

اولاد علی (ع) هر یک در گوشه و کنار در صدد قیام و انتقام بودند تا سرانجام به قیام ابو مسلم خراسانی و انقراض سلسله ناپاک بنی امیه منتهی شد.

مبارزه و انتقاد از رفتار خودخواهانه و غیر عادلانه خلفای بنی امیه و بنی عباس به صورت‌های مختلف در مسلمانان به خصوص در شیعیان علی (ع) در طول تاریخ زنده شد و شیعه به عنوان عنصر مقاوم و مبارز که حامل پیام خون و شهادت بود در صحنه تاریخ معرفی شد.

گرچه شیعیان همیشه زجر‌ها دیده و شکنجه‌ها بر خود هموار کرده اند، ولی همیشه این روحیه انقلابی را حتی تا امروز - پس از چهارده قرن - در خود حفظ کرده اند.

امام سجاد (ع) گرچه بظاهر در خانه نشست، ولی همیشه پیام شهادت و مبارزه را در برابر ستمگران به زبان دعا و وعظ بیان می‌فرمود و با خواص شیعیان خود مانند «ابو حمزه ثمالی» و «ابو خالد کابلی» و ... در تماس بود، و در عین حال به امر به معروف و نهی از منکر اشتغال داشت و شیعیان خاص وی معارف دینی و احکام اسلامی را از آن حضرت می‌گرفتند و در میان شیعیان منتشر می‌کردند و از این راه ابعاد تشیع توسعه فراوانی یافت.

بر اثر این مبارزات پنهان و آشکار بود که برای بار دوم امام سجاد را به امر عبد الملک خلیفه اموی، با بند و زنجیر از مدینه به شام جلب کردند، و بعد از زمانی به مدینه برگرداندند.

امام سجاد (ع) در مدت ۳۵ سال امامت با روشن بینی خاص خود هر جا لازم بود، برای بیداری مردم و تهییج آن‌ها علیه ظلم و ستمگری و گمراهی کوشید و در موارد بسیاری به خدمات اجتماعی وسیعی در زمینه حمایت بینوایان و خاندان‌های بی سرپرست پرداخت، و نیز از طریق دعا‌هایی که مجموعه آن‌ها در «صحیفه سجادیه» گرد آمده است، به نشر معارف اسلام و تهذیب نفس و اخلاق و بیداری مردم اقدام کرد.

*صحیفه سجادیه
صحیفه سجادیه که از ارزنده‌ترین آثار اسلامی است، شامل ۵۷ دعا است که مشتمل بر دقیق‌ترین مسائل توحیدی و عبادی و اجتماعی و اخلاقی است، و بدان «زبور آل محمد (ص.)» نیز می‌گویند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
گزارش خطا
Bookmark and Share
X Share
Telegram Google Plus Linkdin
ایتا سروش
عضویت در خبرنامه
نظر شما
آخرین اخبار
جشنواره طلوع گامی برای تقویت حضور اجتماعی هنرمندان دارای معلولیت
بارش برف و پدیده مه‌گرفتگی در محور‌های آذربایجان غربی
ارومیه با افزایش ۳ منطقه و ۱۴ ناحیه رسماً به جمع کلان‌شهر‌های کشور می‌پیوندد
آمادگی برای بارش برف؛ استقرار ماشین‌آلات در نقاط حساس شهر
برگزاری آیین آغاز عملیات اجرایی پروژه‌های سرمایه‌گذاری جایگاه‌های کوچک‌مقیاس در ارومیه
انتخابات، نماد مردم‌سالاری و وحدت ملی است
آغاز عملیات گمانه‌زنی در محوطه تاریخی گوی تپه ارومیه
تقدیر رییس کل دادگستری آذربایجان‌غربی از عملکرد مدیرکل راه و شهرسازی استان 
۲۲۵ پرونده در کارگروه زیربنایی آذربایجان غربی، گامی موثر در مسیر توسعه پایدار
تردد در محور پیرانشهر- نقده فقط با زنجیر چرخ امکان پذیر است
استان زنجان در جمع پنج استان برتر فرآوری محصولات کشاورزی
آغاز عملیات اجرایی راه دسترسی به دو روستای چگنی لرستان
۱۳۵ مسجد در استان زنجان ، آماده برگزاری اعتکاف
تقویم روز و اوقات شرعی گیلان ، ۷ دی ۱۴۰۴
تخصیص ۱۰۰ میلیارد ریال برای بازسازی سقف بازار سرپوشیده سراب
اوقات شرعی اهواز، ۷ دی ماه ۱۴۰۴
تقویم و اوقات شرعی یکشنبه ۷ دی ۱۴۰۴ به افق قم
برف و باران در لرستان
روایت مکتوب از ۱۴ نبرد سرنوشت‌ساز لشکر ۷ ولیعصر در دفاع مقدس
نقش شوراهای اسلامی در آبادانی شهر سوری رومشکان
  • پربازدیدها
  • پر بحث ترین ها
مشاهده گوی آتشین در آسمان ژاپن!
وعده وزیر اقتصاد برای ایجاد آرامش اقتصادی و معیشتی مردم
شفاف‌سازی در توزیع نهاده ها، اولویت جهاد کشاورزی
همه باید از ایران دفاع کنیم
انتظار برای پرتاب تاریخی سه ماهواره ایرانی
پیش‌بینی بارش برف و باران در بیشتر مناطق کشور
تشکیل پرونده قضایی برای ۳ مدیر خراسان جنوبی
ترنم باران در مناطق مختلف فارس
پزشکیان: برای تأمین معیشت مردم برنامه ۲۰ بندی داریم
تولید بیش از ۹۵ درصد نیاز دارویی کشور در داخل
بارش نخستین برف زمستانی در شهرستان سپیدان
 ۳ ابزار جدید طلایی بانک مرکزی از هفته جاری عملیاتی می‌شود
از تهران تا بلگراد؛ ایران در جمع ۱۳۰ کشور حاضر در اکسپو ۲۰۲۷
فردا ۳ ماهواره ایرانی به فضا پرتاب می‌شود
قیمت عرضه محصولات لبنی لحظه‌ای رصد می‌شود
فارس از فردا برفی و بارانی می‌شود  (۵ نظر)
وعده وزیر اقتصاد برای ایجاد آرامش اقتصادی و معیشتی مردم  (۴ نظر)
تشکیل پرونده قضایی برای ۳ مدیر خراسان جنوبی  (۲ نظر)
انفجار تروریستی در مسجدی واقع در حمص سوریه  (۲ نظر)
آغاز پویش ملی چله دعای عهد از امروز جمعه ۵ دی‌ماه  (۱ نظر)
رزمایش تخصصی امداد و نجات پدافند هوایی ارتش برگزار شد  (۱ نظر)
هشدار هواشناسی سطح زرد شماره ۳۹ برای استان کرمان  (۱ نظر)
پرونده قضائی برای کشتی متخلف خارجی حامل سوخت قاچاق  (۱ نظر)
کارگروه اضطرار آلودگی هوای تهران تشکیل می‌شود  (۱ نظر)
️شیرین یزدان‌بخش درگذشت  (۱ نظر)
بارش نخستین برف زمستانی در شهرستان سپیدان  (۱ نظر)
سه ماهواره ایرانی آماده پرتاب به فضاست  (۱ نظر)
قیمت عرضه محصولات لبنی لحظه‌ای رصد می‌شود  (۱ نظر)
نیاز مهم امروز جهان: نظام عادلانه ملّی و بین‌المللی اسلامی  (۱ نظر)
فراخوان پویش مدار اقتدار در چهارمحال و بختیاری  (۱ نظر)