پخش زنده
امروز: -
افزایش هزینههای دفاعی چین به تهدیدات منطقهای و میزان رشد و توسعه اقتصادی این کشور بستگی دارد.

افزایش چشمگیر بودجه نظامی چین خبرساز شده است. "فو یینگ" سخنگوی کنگره خلق چین از افزایش هفت تا هشت درصدی بودجه دفاعی این کشور در سال 2016 خبر داد، اما در عین حال اعلام داشت که افزایش بودجه دفاعی سال کنونی میلادی در مقایسه با سال گذشته کاهش یافته است.
در این میان برخی از تحلیلگران با اشاره به دو رقمی شدن درصد افزایش بودجه دفاعی چین در سالهای اخیر، معتقدند کاهش امسال بودجه دفاعی چین به زیر10 درصد، چندان با پیشینه و واقعیت موجود همخوانی ندارد و بر اساس سوابق گذشته احتمالاً این بودجه در سال جاری افزایش20 درصدی را تجربه خواهد کرد. مسئلهای که خبرگزاری اسپوتنیک هم در گزارشی به نقل از ،"نی لکشیونگ" کارشناس نظامی شانگهای بر آن مهر تایید زده و مدعی شده افزایش20 درصدی بودجه نظامی چین از سال 2007 تاکنون بیسابقه بوده است.
البته اینکه گفته میشود بودجه واقعی چین بیش از رقم رسمی است که معمولاً اعلام و رسانهای میشود، موضوعی نیست که مورد بحث و مناقشه این نوشتار باشد بلکه آنچه از نظر ما در خور اهمیت است اینکه چرا چین، بودجه نظامی خود را افزایش داده است؟ و یا چه علل و زمینههایی موجب شده پکن به سمت تقویت بنیه دفاعی خود برود؟
بر این اساس، درون مایه و شالکهی بحث را گمانهزنی درباره این چراها و علل تشکیل میدهد و در این باره سعی شده از تکیه بر اظهارنظرها و موضوعگیریهای رسمی و دیپلماتیک مقامات پکن خودداری شود تا چارچوب دقیقتر و جامعتری به دست آید.
در اینجا پیشفرض اصلی ما این است که چین با بالا بردن بودجه دفاعیاش به دنبال آن است قدرت نظامی خود را به هر دلیلی افزایش دهد یا حداقل این ذهنیت و باور را ایجاد کند که قدرت نظامیاش بیشتر شده است. این پیشفرض، حداقل در چاچوب «تئوری بازدارندگی» قابل دفاع است. در این باره چینیها معتقدند در شرایط جدید، فضا عرصهای استراتژیک است و اگر آنها نتواند در این حوزه قابلیتهای قابل قیاس با سایر قدرتهای بزرگ کسب کند، بازدارندگی آن با مشکل مواجه میگردد. به همین دلیل چین، در این زمینه سرمایهگذاری وسیعی را صورت داده است.
جدای از این مسئله، آنچه بایستی مورد توجه و دقتنظر قرار گیرد، این است که هزینههای دفاعی و نظامی هر کشوری بسته به شرایط و موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکیاش بالا و پائین میشود و طبیعتاً چین هم از این قاعده مستثنی نیست. بهعنوان مثال مناقشه چندین کشور بر سر قلمروی خود در دریای چین جنوبی موجب گردیده که پکن با دقت و حساسیت بیشتری قدرت نظامی خود را افزایش دهد. این مناقشه بر سر محدوده قلمرو و تمامیت مرزی در مناطقی از اقیانوس و جزایر "پاراسل" و "اسپراتلی" است، دو مجمع الجزایری که چند کشور ادعای مالکیت تمام یا بخشی از آن را دارند. از جمله چین مدعی بزرگترین قلمرو است منطقهای که از استان جنوبی هینان چین تا صدها کیلومتر در جهت جنوب و شرق ادامه دارد. در این خصوص به گزارش برخی رسانهها در ده سال گذشته مهمترین شعار سیاسی حکومت چین که بسیار تکرار شده "قدرتگیری صلحآمیز" بوده است. هدف آن دادن تضمین به کشورهای همسایه است که افزایش قدرت نظامی چین را خطر تلقی نکنند ولی از زمان آغاز ریاست جمهوری "شی جین پینگ"، یک تفاوت فاحش در رفتار چین اتفاق افتاده و این کشور خارج از قلمرو دریایی خود ادعای مالکیت چند جزیره را مطرح کرده است. در این باره واشنگتن، پکن را به «نظامی سازی دریای چین جنوبی» متهم کرده و در این راستا گفته میشود که قرار است آمریکا به همراه ژاپن و هند درآبهای شمال فیلیپین درنزدیکی این دریا، مانور نظامی مشترکی برگزار کنند.سال گذشته هم هند و آمریکا مانور دریایی مشترک سالانه خود را در منطقه خلیج بنگال انجام دادند که ادعا شد این اقدام واکنشی به اقدامات نظامی چین در منطقه بوده است.
در این میان معضلی به نام تایوان هم فراروی دولتمردان پکن قرار دارد.مسئله تایوان در دوران پس از جنگ سرد به اساسیترین معضل امنیتی، حاکمیتی و حیثیتی چین تبدیل شده است. چین برای حل این معضل از ابزارهای مختلفی بهره گرفته و میگیرد. یکی از مهمترین ابزارها در این جهت، افزایش هرچه بیشتر توان نظامی است تا در مواقعی که استفاده از زور برای الحاق تایوان یا جلوگیری از استقلال رسمی آن، ضروری گردد، این کشور بتواند از این ابزار بهره گیرد.
چین علاوه بر برخورداری مناقشات قلمرویی با کشورهای دیگر با مشکل جدایی طلبی در داخل نیز روبهرو است. در این باره دولت چین از مسئله خودمختاری در استان تبت احساس خطر میکند. تبت یکی از مناطق چین که حیاط خلوت این کشور به شمار میرود، در روزهای پایانی سال 1386 دستخوش ناآرامیهایی شد. مساله تبت و تلاشهای"دالایی لاما " رهبر تبعیدی بوداییان تبت برای استقلال این منطقه همواره در 50 سال اخیر برای چین نگرانکننده بوده است.
نوسازی و اصلاحات ساختاری در ارتش از دیگر دلایل افزایش بودجه نظامی چین عنوان شده است. در این باره نوسازی نیروی نظامی چین به تحولات اقتصادی این کشور پیوند زده و تاکید میشود که افزایش هزینههای دفاعی پکن به میزان رشد و توسعه اقتصادی چین بستگی دارد، چراکه یکی از پراهمیتترین حوزههایی که شتاب توسعه و نوسازی در آن بحثها و واکنشهای زیادی را برانگیخته است، حوزه نظامی است. سیاستهای اعلانی و اعمالی چین در این حوزه نشان از تلاش رهبران آن برای نوسازی و ارتقاء سریع نیروی نظامی دارد.
.....................................................................................
بررسی و تحلیل / مصطفی عبدلی