14 شهریور سالگرد شهادت آیت الله قدوسی؛
روایتی از زندگی شهید عدالت از زبان دختر علامه طباطبایی
برگ های تقویم به شهریور که می رسد پر می شود از خاطراتی که یادآور شهادت یاران انقلابند از رجایی و باهنر تا قدوسی و جنایت میدان ژاله.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صداوسیما؛ امروز 14 شهریور روزی است که دست پلید و جنایت کار منافقین در سال 60 به خون یکی دیگر از یاران انقلاب آغشته شد آری آیت الله شهید علی قدوسی.
شهید قدوسی پانزده سال بیش نداشت که تحصیل در حوزه علمیه قم را انتخاب و نهاوند را به مقصد قم ترک کرد؛ در محضر اساتیدی چون امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی و شهید صدوقی درس آموخت و با دختر علامه طباطبایی ازدواج کرد.
در اینجا پای صحبت های همسر فقید آیت الله قدوسی می نشینیم که سالیان است در غم فراغ یارش 6فرزند را تربیت کرد که یکی از آنها را در جبهه های حق علیه باطل تقدیم انقلاب نمود.
وی می گوید: علی آقا از کلاس سوم ابتدایی مرا می خواستند و این در حالی بود که پدرم به خاطر کمی سنم با ازدواجمان موافقت نمی کرد.
وی افزود: تا اینکه من به کلاس ششم رسیدم و یک روز وقتی از مدرسه برگشتم مرا سر سفره عقد نشاندند.
وی با بیان اینکه سال 1333 با آیت الله قدوسی عقد کردم و دو سال بعد با یکدیگر ازدواج کردیم گفت: وی به عدالت در رفتارشان معروف بودند و برای فامیل هر مشکلی که پیش می آمد به ایشان مراجعه می کردند.
دختر علامه طباطبایی تصریح کرد: با اینکه آیت الله قدوسی کارشان سنگین بود اما مقید به تربیت بچه ها بودند وی در امور دینی به آنها فشار نمی آورد ولی مقید به این بودند که حتی یک دروغ از زبان بچه ها بازگو نشود.
همسر آیت الله قدوسی با اشاره به اینکه وی سالی سه بار خمس می داد گفت: ایشان به این مقید بودند که در زندگی حلال و حرام با هم قاطی نشود.
وی از رابطه عمیق آیت الله قدوسی و شهید بهشتی گفت و افزود: وقتی که دفتر حزب جمهوری را منفجر کردند شهید قدوسی بسیار محزون شد آیت الله بعد از شهادت شهید بهشتی هرجا عکس ایشان را می دیدند می گفت "رفیق! من را گذاشتی و رفتی".
وی با اشاره به نظم آیت الله قدوسی در زندگی و کارهایشان گفت: طلبه باید در زندگی منظم باشد و او این اصل را با جدیت تمام رعایت می کرد.
همسر آیت الله قدوسی با تاکید بر اینکه وی از دادستانی حقوق نمی گرفت افزود: ارتزاق ما از املاکی بود که پدرشان در نهاوند برایشان به ارث گذاشته بود .
وی از شهادت پسرش محمد حسن قدوسی نیز گفت: شهادت محمد حسن را شش سال بعد از شهادت آیت الله قدوسی متوجه شدیم تا پیش از آن فکر می کردیم که پسرم به اسارت گرفته شده است در حالیکه او هشت ماه قبل از شهادت پدرش به شهادت رسیده بود.
وی ادامه داد: وقتی محمد حسن به جبهه رفته بود یکی از آقایان به پدرش زنگ زده بودند و از آن برای فرستادن محمد حسن به جبهه گلایه کرده بودند که آیا حیف نیست همچین شخصی کشته شود .
وی ادامه داد : بعد از آمدن محمد حسن از جبهه، آیت الله قدوسی به کنایه به آن شخص گفت بله پسر دادستان نباید به جبهه برود همین ضعیف ها باید برای جنگ علیه دشمن به جبهه بروند.
همسر آیت الله قدوسی درباره وصیت اولین دادستان انقلاب اسلامی نیز گفت: وی در وصیت نامه اش نوشته بود یکی از بچه ها طلبه شود پنج روز بعد از شهادت آیت الله قدوسی به محضر امام رفتیم محمد حسین از امام پرسید که به نظر شما کدام یکی از برادران این وصیت پدر را عمل کنیم که امام خمینی فرمودند خود شما طلبه شوید.
فعالیتهای سیاسی شهید قدوسی با شروع نهضت ملی شدن صنعت نفت همزمانی داشت و وی در جریان نهضت دکتر مصدق و فداییان اسلام با نواب صفوی همکاری و همفکری میکرد؛ در آن زمان حزب توده نیز در عرصه سیاسی فعال بود و شهید قدوسی مخالفتهای آشکاری با این جریان سیاسی داشت.
پس از کودتای 28 مرداد، قدوسی با اهتمام بیشتری به تکمیل دروس حوزوی پرداخت تا اینکه در سال 1341 به دریافت اجازه اجتهاد نائل آمد؛ بعد از فوت آیتالله بروجردی، عدهای از شاگردان امام تصمیم گرفتند که به تحصیل علوم روز بپردازند.
این گروه که 11 نفر بودند در راستای رسیدن به یک مدیریت و نظم حوزه، جامعه مدرسین را در سال 1338 تأسیس کردند و جالب اینکه در آن زمان حتی روشنفکران مسلمان آشنایی کمی با حرکتهای تشکیلاتی و سازمان مبارزاتی داشتند، این جمعیت دارای شاخههای تشکیلات کاملاً جدید و بی سابقه در بین روحانیون بود.
این تشکیلات در کنار تلاشهایی که برای اصلاح حوزه داشت در عرصه سیاست نیز فعال بود و پس از تبعید امام، جامعه مدرسین تشکیلاتی مخفی جهت بررسی مسائل روز و تحلیل رخدادها ایجاد کرد و شهید قدوسی در این تشکیلات مسوول جمعآوری اطلاعات از سراسر کشور بود.
در سال 45 این تشکیلات توسط ساواک شناسایی و در پی آن همه اعضای آن از جمله شهید قدوسی دستگیر و زندانی شدند. قدوسی در دوران بازجویی چنان وانمود کرد که این گروه صرفاً به دلیل سامان دادن به وضعیت علمی طلاب تشکیل شده است.
وی پس از آزادی در تابستان 1345 به نهاوند آمد و مورد استقبال پرشکوه مردم واقع شد؛ به تقاضای مردم، در فقدان پدرش ارشاد و هدایت مردم نهاوند را به عهده گرفت اما پس از مدتی ساواک جلسات ایشان را تعطیل و ارتباطات را محدود ساخت، قدوسی مجبور به مراجعت به قم شد.
در روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله قدوسی به فعالیت خود در جامعه مدرسین ادامه داد سپس به فرمان امام متصدی مقام قضاوت در دادگاههای انقلاب اسلامی شد؛ 11 روز پس از صدور این حکم، طی حکم جدیدی از جانب امام به عنوان مأمور اداره امور دادستانی و دادگاهها و رسیدگی به امور زندان قم تعیین شد.
تا اینکه در تاریخ 1358/5/15، به درخواست مسوولین و فرمان مستقیم امام خمینی، به عنوان دادستان کل انقلاب اسلامی منصوب شد؛ قاطعیت و سرعت عمل شهید قدوسی موجب شد بسیاری از پایگاههای گروهکهای ضد انقلاب، شناسایی، نشریات مبتذل توقیف و گروهک فرقان، متلاشی شود.
برخورد و رفتار آیت الله شهید در زندگی شخصی و در تصدی دادستانی درس بزرگی برای همه ماست. رفتاری که برای مسئولانی که این روزها درگیر مبارزه با معضلات اقتصادی و فرهنگی هستند آینه تمام نمای عدالت است.
رفتاری که برای ما نسل سوم و چهارمی ها هم الگویی کاربردی در زندگی روزمره و اجتماعی است اینکه در رفتار اجتماعی نیز باید مطالبه خاص مان از مسئولان ادامه راه این شهید باشد.
گزارش از: زینب سلیمانی طامه