راهبرد محافل صهیونیستی برای مهار قدرت منطقه ای ایران

پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس جمهوری اسلامی و ارزش های نوین آن هیچگاه در طول 38 سال گذشته مطلوب امریکا و هم پیمانان غربی و منطقه ای اش نبوده و به همین سبب در طول سال های گذشته جمهوری اسلامی با تهدیدهای مختلف نظامی واقتصادی روبرو بوده است تا از ارزش های انقلاب اسلامی عقب نشینی و به دامن امریکا بازگردد. با وجود تحمیل جنگ و تحریم های شدید اقتصادی وبرخی کاستی ها، کشور طی سال های گذشته در بسیاری از زمینه ها شاهد رشد وشکوفایی علمی و خلاقیت دانشمندان جوان در بومی سازی دانش هسته ای، استفاده از سلول های بنیادی و دیگر عرصه ها از جمله فناوری موشکی و ساخت ماهواره و ارسال آن به فضا و تقویت بنیه دفاعی  بوده است. در عرصه منطقه ای هم نفوذ ایران در قلوب ملت های منطقه به شکل گیری محور مقاومت منجر شده است که دامنه آن از ایران شروع و تا داخل سرزمین های اشغالی فلسطین ادامه می یابد. شاید برخی از ما شهروندان ایرانی که در داخل کشور زندگی می کنیم باور نکنیم که به یک قدرت تاثیر گذار در نظم بین المللی تبدیل شده ایم اما توجه و تمرکز محافل سیاسی و رسانه ای جهان به ایران بیانگر این نکته است که آنها به این نتیجه رسیده اند که ایران به یک قدرت منطقه ای تبدیل شده و ظرفیت های تمدن ساز آن می تواند در عرصه های فراتر از منطقه در آینده تاثیر گذار باشد.

غرب وقتی این واقعیت را پذیرفت که امریکا و بیش از شصت کشور همراهش در طول شش سال گذشته سعی کردند دولت قانونی سوریه را به عنوان یکی از اجزای محورمقاومت سرنگون سازند اما با حمایت ایران از دولت قانونی بشار اسد، این توطئه با شکست روبرو شد.

رسانه های غربی و منطقه ای چون رویترز، اسوشیتدپرس، فرانس پرس، الجزیره، العربیه و صدها رسانه دیداری و شنیداری و مکتوب بیگانه همه بر یک جمله متفق القول هستند که این ایران بود که دولت بشار اسد را حفظ نمود.  

در اینجا نمی خواهیم از طرح های امریکا برای تجزیه کشورهای منطقه و اجرای طرح سایکس پیکوی جدید شامل تجزیه سوریه و عراق و ترکیه، ...و به حاشیه امن بردن رژیم صهیونیستی سخن بگوییم بلکه موضوع اهمیت تاثیر گذاری ایران بر وضعیت منطقه و قدرت بازدارنده کشور در مقابل طرح های امریکایی و صهیونیستی منظور نظر است که خوشایند امریکا و رژیم صهیونیستی نیست.

از همین رو با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در امریکا و چینش مهره های جنگ طلب در کابینه وی، دور دیگری از تهدیدها علیه تهران آغاز شد تا با رویکرد ارعاب جلو نفوذ و تاثیر گذاری ایران در جلوگیری از طمع ورزی ها برای تغییرات  ارضی و مرزی در منطقه گرفته شود.

با بررسی تحلیل ها و نتیجه گیری های اتاق های فکر امریکا و رژیم صهیونیستی و بازتاب آن در رسانه ها   می توان نتیجه گرفت که بدون مهار تهران، اجرای این طرح ها در منطقه با شکست روبرو خواهد شد و از این رو در دستور کار دولت ترامپ مهار ایران به عنوان اصلی بنیادین توجه شده است،  اما نکته اینجاست که  به اعتراف محافل صهیونیستی این رویکرد بدون داشتن دو ویژگی در برابر ایران موفقیت آمیز نخواهد بود: 1/ اقدام جمعی (اجماع سازی  2/ بحران سازی در داخل. 

روزنامه صهیونیستی جروزالم پست روز جمعه در مقاله ای با این ادعا که رفتار ایران در منطقه مخل نظم بین المللی است نوشت مهار ایران امکان پذیر نیست مگر آن که با جنبشی معتبر در داخل این کشور همراه باشد که توانایی به چالش کشیدن ایران، هم از نظر نظامی و هم از نظر اجتماعی داشته باشد.

این روزنامه توانمندی های ایران در به شکست کشاندن طرح های امریکایی و صهیونیستی در منطقه را به عنوان توانایی ایران برای اجرای طرح هایش در خاورمیانه (غرب آسیا) یاد کرد که در نبود یک واکنش مناسب بین المللی افزایش یافته است

راهبرد مورد اشاره جروزالم پست برای مهار ایران شامل اجماع سازی و نگاه به داخل با توجه به ویژگی های قومی و مذهبی در ایران است. جروزالم پست وحدت آحاد ملت ایران اعم از کردی، بلوچ، آذری و ترک وعرب و فارس را هدف گرفته و توصیه می کند با سازماندهی و جنبش سازی از قومیت های ایرانی می توان  دسترسی ایران را به منابعش مهار کرد، مشروعیت آن را به چالش کشید و تو.انایی منطقه ای ایران را محدود کرد.

توصیه های این روزنامه صهیونیستی دقیقا شبیه سازی شده طرح امریکایی وصهیونیستی است که از شش سال پیش در سوریه اجرا و به تضعیف قدرت مرکزی دولت، از بین رفتن امنیت و تاخت وتاز گروههای تروریستی و کشته شدن صدها هزار انسان بی گناه و تهدید یکپارچگی این کشور منجر شده است.

----------------------------------------

بررسی و تحلیل/ رضا محمدمراد