افزایش جنون اشغالگری عربستان پس از رقص شمشیر
حملات عربستان و امارات علیه قطر نتیجه مستقیم نشست ریاض و از دستاوردهای آن است.

در این نشست عربستان با اعطای امتیاز مالی به ارزش بیش از نیم تریلیون دلار حمایت دولت ترامپ را برای برخورد با مخالفان و دشمنانش بدست آورد. عربستان از دو ناحیه احساس خطر می کند: نخست از سوی ایران و محور مقاومت و دوم از سوی اخوان المسلمین و حامیان آن شامل ترکیه و قطر.سوال مهمی که وجود دارد این است که چرا عربستان برخورد با اخوان المسلمین را در این مقطع زمانی در دستور کار داده است؟ در پاسخ می توان گفت دو علت در این زمینه تاثیر گذار بوده: نخست نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران است که عربستان را غافلگیرکرد. زیرا عربستان تصور می کرد نتایج انتخابات ایران به گونه ای رقم خواهد خورد که امکان تشکیل ائتلاف بین المللی را برای برخورد با ایران فراهم خواهد کرد اما از آنجا که نتیجه انتخابات ایران برنامه های عربستان را به هم ریخت لذا به نظر می رسد عربستان اولویت دوم یعنی برخورد با قطر و اخوان المسلمین را در دستور کار قرار داد تا حداقل در ازای مبالغ کلانی که برای خرید مواضع ترامپ هزینه کرده ،دستاوردی نیز برای خود داشته باشد .
عربستان در نشست ریاض کوشید به دروغ خود را به نماد مبارزه با تروریسم جا بزند و قرار شد مرکزی هم به این مناسبت تاسیس شود. اما اگر رفتار عملی عربستان را در چند روزی که از پایان نشست ریاض می گذرد مبنای ارزیابی ادعای این کشور قرار بدهیم می بینیم که عربستان انگشت اتهام خود را به سمت جنبشی نشانه رفته است که در بین جنبش های اهل سنت جزء میانه روترین هاست و با گروههای تکفیری متاثر از اندیشه وهابیت فاصله زیادی دارد. با وجود اینکه دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا در مبارزات انتخاباتی خود بر مقابله ریشه ای با تروریسم تکفیری و مصداق بارز آن داعش تاکید کرده بود اما به نظر می رسد عربستان به دولت ترامپ در خصوص مبارزه اصولی با تروریسم تکفیری و ریشه های آن آدرس غلط می دهد و تلاش می کند با تطمیع، دولت ترامپ را از منشاء وهابی تروریسم تکفیری منحرف کند. تلاش های عربستان در این زمینه مسبوق به سابقه است و زمانی که دولت وقت بوش در پی انتقام از حملات 11 سپتامبر سال 2001 امریکا بود که 15 تن از 19 تن از عاملان آن را اتباع عربستان تشکیل می دادند ، با کمک مافیای صهیونیستی تلاش کرد توجه دولت بوش را ابتدا به سمت ایران منحرف کند و در واقع افشای فعالیت های هسته ای ایران گامی در این راستا بود اما پس از ناکامی در این زمینه به سمت عراق منحرف شد و با کمک به سرنگونی رژیم بعثی صدام کوشید خود را برای چند سال از تیغ انتقام امریکا برهاند. اگر هم بعد از سرنگونی رژیم صدام سنگ اهل تسنن این کشور را به سینه زده اقدامی کاملا فریبکارانه بوده است. در واقع خاندان سعودی حاضر است برای نجات خود هر دولتی ولو دوست را نیز قربانی کند .این بدین مفهوم است که اگر عربستان امروز با قطر در افتاده امکان دارد فردا همین بلا را سر دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس نیز بیاورد و حتی پا را فراتر از این منطقه بگذارد و ترکیه را نیز به عنوان یکی دیگر ازحامیان اخوان المسلمین در کانون هدف براندازی قرار دهد کما اینکه این کار را در مورد دولت قانونی سوریه نیز انجام داد. در مجموع رویکرد خصمانه ای که اکنون عربستان چه در مقابل ایران و اعضای محور مقاومت و چه در قبال دیگر جنبش های اسلامی سنی مثل اخوان المسلمین در پیش گرفته است قرابت زیادی با رویکرد رژیم صهیونیستی دارد به گونه ای حتی می توان گفت به نیابت از این رژیم عمل می کند .
-----------------------
احمد کاظم زاده