رویکردهای خصمانه دولت ترامپ علیه ایران و راهکارهای مقابله
در روزهای اخیر تحرکات ضد ایرانی دولت ترامپ به موازات حملات تروریستی داعش علیه کشورمان افزایش یافته است.

در این راستا رکس تیلرسون وزیر امور خارجه امریکا از نیت کشورش برای بازگشت به سیاست تغییر رژیم در ایران پرده برداشت و رسما به آن اعتراف کرد که وزیر امورخارجه کشورمان آن را توهم آمیز خواند و کنگره امریکا نیز قانون جدیدی را درباره حفظ تحریم های گذشته و اعمال تحریم های جدید به تصویب رساند.
تیلرسون انتقال مسالمت آمیز قدرت در ایران با تکیه بر عناصر داخلی (بدون اسم بردن از آنها )را در نشست کمیته تخصیص بودجه کنگره و در پاسخ به سوال یکی از نمایندگان مطرح کرد که رابط گروهک منافقین به شمار می رود و بنا بر این یک هدف تیلرسون جلب رضایت این کمیته برای موافقت با بودجه مورد درخواست وزارت امور خارجه بوده است و با توجه به اینکه هردو مجلس کنگره به همراه نهاد ریاست جمهوری و فرمانداری های ایالتی بعد از انتخابات آبانماه گذشته در اقدامی بی سابقه در کنترل جمهوریخواهان قرار گرفته که با راستگرایان صهیونیستی حشر و نشر گسترده ای دارند لذا تیلرسون برای پیشبرد امور مورد نظرش در وزارتخانه مربوطه با این فضا همراهی می کند. با اینحال نباید از این واقعیت نیز غافل شد که متاسفانه همه بازیگرانی که در دوره اوباما خود را بازنده سیاست های وی بخصوص در تعامل با ایران می دانستند در یک اقدام مشترک و برنامه ریزی شده (که به نوعی به کودتای خزنده نیز شباهت دارد) طبق یک پروسه مدیریت شده توانسته اند خیلی از مراکز قدرت در امریکا از کنگره تا نهاد ریاست جمهوری را به زیرکنترل خود در آورند. از جمله این بازیگران بازنده می توان به شرکت های نفتی، جمهوریخواهان بخصوص جناح راستگرای آن، راستگرایان صهیونیستی، بازهای سعودی شامل بندر بن سلطان، ترکی فیصل عادل الجبیر و محمد بن سلمان و گروهک منافقین اشاره کرد که اکنون برای انتقام از دوره اوباما و بازگرداندن اوضاع به قبل از آن با یکدیگر ائتلاف کرده اند و صف واحدی را تشکیل داده اند .
حال سوال مهمی که پیش می آید این است که برای مقابله با پروژه براندازی جدید چه باید کرد و اتخاذ چه راهکار و راهکارهایی می تواند ثمربخش باشد؟ در پاسخ می توان گفت که نباید به هیچ وجه واکنشی عمل کرد و تنها به حملات و اقدامات موجود پاسخ داد بلکه باید هوشمندانه در برابر پروژه جدید ظاهر شد و در وهله اول به این سوال پاسخ داد که منافع ایران در چیست؟ از این منظر با توجه به اینکه ایران خیلی از عناصر قدرت منطقه ای را به طور بالقوه و بالفعل کسب کرده است لذا آنچه که برای ایران در مقطع کنونی اولویت دارد حفظ و تثبیت و نهادینه سازی این موقعیت منطقه ای است و برای این منظور ایران در وهله اول به قدرت نرم نیاز دارد که در چارچوب آن همه ظرفیت های دیپلماسی عمومی خود را برای زودن ذهنیت افکار عمومی بین المللی و مجامع جهانی و منطقه ای از تبلیغات منفی و دروغین بکار گیرد که به ناحق علیه اش اعمال می شود و شب و روز رسانه های غربی، صهیونیستی و سعودی اخبار و تحلیل های دروغ برای تخریب وجهه و اعتبار ایران تولید و پخش می کنند و می کوشند ایران و محور مقاومت را مظهر و نماد تروریسم معرفی کنند حال آنکه سرمنشاء اصلی تروریسم در منطقه در سیاست های اشغالگرانه رژیم صهیونیستی و حمایت غرب و بخصوص امریکا از آن و همچنین در وهابیت ریشه دارد که باز از ثمرات استعمار محسوب می شود. بنابر این منافع ایران ایجاب می کند که به هیچ وجه وارد درگیری جدید منطقه ای نشود و خود را از دامی که راستگرایان اسرائیلی و سعودی برای دولت تازه کار ترامپ پهن می کنند دور نگه دارد اما در عین حال توان و قدرت بازدارنده خود را برای روز مبادا نگه دارد و حتی آن را تقویت کند. نکته مهم دیگری که می تواند ایران را از خطرات پیش رو عبور دهد حفظ و تقویت گفتمان وحدت داخلی است و لذا باید به شدت از هرگونه بحث و نظری که باعث اختلاف نظر داخلی می شود حداقل تا زمان دوره چهارساله ترامپ پرهیز شود.
--------------------------------------
احمد کاظم زاده