مشروح سخنان دبیر کل حزب الله لبنان

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصر الله در سخنان خود به مناسبت اربعین امام حسین علیه السلام گفت: امروز به دو مناسبت دور هم جمع شده ایم، در روز اربعین امام حسین علیه السلام و همچنین روز شهید حزب الله، روزی که در آن شهید احمد قصیر، سردمدار عملیات استشهادی، به مقر حاکم نظامی اسرائیلی در شهر صور در سال 1982 یورش برد تا دوران جدیدی از جهاد و مقاومت و شهادت و عملیات شهادت طلبانه را آغاز کند. بنابراین کاملا به جاست که شهید احمد قصیر را امیر شهادت طلبان بنامیم.

سید حسن نصر الله افزود: در ابتدا می خواهم درباره سالروز اربعین امام حسین صحبت کنم. می خواهم به راهپیمایی گسترده و بزرگی که سالهاست شاهد آن هستیم، به ویژه در سالهای اخیر، اشاره کنم. این راهپیمایی انسانی، احساسی، اخلاقی، معنوی و کاملا بی نظیر؛ امروز و در روزهای اخیر در مسیر رسیدن به شهر کربلا یا در راههایی که به کربلا می رسند، میلیونها نفر را مشاهده کردیم، کسانی که سیاه می پوشند، گریه می کنند، و با حزن و اندوه به سمت مزار سید الشهدا اباعبدالله الحسین علیه السلام گام بر می دارند. بنا بر آمار رسمی، شمار زائرانی که به کربلا رسیدند که البته اکثریت قاطع آنان پیاده به آنجا رسیدند، شمار آنان از مرز بیست میلیون نفر گذشت. البته شاید برخی بگویند آیا شهر کربلا گنجایش بیست میلیون نفر را دارد؟ اینها وارد کربلا می شوند و زیارت می کنند و سپس شهر را ترک می کنند تا مجال را برای دیگر زائران و هیئتها باز کنند.

بیست میلیون از همه نقاط جهان می آیند، نه فقط از عراق. تنها از ایران نزدیک به دو میلیون زائر حضور یافتند. از همه کشورهای جهان آمدند و پیاده (به سمت کربلا) راه افتادند؛ حال برخی به نجف می روند و از آنجا پیاده روی می کنند و برخی به بغداد می روند و پیاده روی خود را از آنجا شروع می کنند و حتی برخی از بصره پیاده به سوی کربلا می روند. کوتاه ترین راه تا کربلا، از شهر نجف به طول هشتاد کیلومتر است.

این در حالی است که برخی بیش از سیصد کیلومتر را پیاده آمدند. برخی زائران از مشهد و طبس در ایران آمدند، برخی دیگر از مرز ایران و پاکستان، برخی بیش از هزار کیلومتر را طی کردند تا به کربلا برسند. این پدیده که نیاز به تامل دارد، چیست؟ مردم مسافتهای طولانی را پیاده طی می کنند و از طرف دیگر دولت عراق در طول مسیر وظیفه خدمت رسانی ندارد، بلکه وظیفه اش تامین امنیت است.

اما خدمات اصلی به دست خود ملت عراق ارائه می شود، این ملت کریم و بزرگوار. همچنین برخی از موکبها از خارج از عراق می آیند و خدمت رسانی می کنند، غذا و نوشیدنی و محل استراحت و خواب. عراقیها خانه های خود را خالی می کنند تا در آن از زائران پذیرایی کنند، آنها را با چیزی که در طول یکسال جمع کرده اند، اطعام می کنند، و از طریق این خدمت رسانی به خداوند باری تعالی نزدیک می شوند. در مقابل زائران تواضع دارند و دستشان را می بوسند، بلکه حتی در برخی اوقات پاهایشان را می بوسند.

این تواضع شدید و این اشکی که با همه همراه است که من در برخی از فیلمهای مستند شاهد آن بودم، چیست؟ این عشق و علاقه چیست و این مرد کیست؟ کسی که بیش از 1378 سال به شهادت رسید و میلیونها نفر از همه جهان با تحمل سختی های بسیار سواره و پیاده برای زیارتش می آیند و برای او گریه می کنند، بیش از آنکه برای پدران و مادران خود در صورت از دست دادنشان، گریه کنند. این نیاز به بازنگری علمی، فکری، اجتماعی و تحقیقی عمیق برای درک و فهمیدن این پدیده انسانی دارد.

اگر بخواهیم در این جهان به دنبال عشق و علاقه و اخلاص و شوق و راستی و آمادگی برای از خود گذشتگی بی حد و مرز بگردیم، خواهیم یافت بزرگترین نماد آن، همان چیزی است که امروز در کربلا جمع شده است. این چیزی است که در تاریخ اتفاق نیافتاده است، در طول تاریخ گذشته و حاضر هیچ گاه اتفاق نیافتاده است که بیست میلیون نفر به آرامگاه مردی بیایند. حال چرا به آرامگاه این مرد می آیند؟ زیرا وی شهید فرزند شهید است، زیرا او امام فرزند امام و نوه رسول الله صلی الله علیه و آله است، او مجاهدی است که خود و روح و خانواده و اموال و هر چه را که داشت برای دفاع از دین خود و دین جدش و ارزشهای انسانی و اخلاقی و امت جدش و آینده بشریت تقدیم کرد و اکنون این بخشی از کرامت و شان و جایگاهی است که خداوند به سید الشهدا داده است.

بسیاری نیز در مسیر حسین علیه السلام گام برداشتند و این کرامت الهی شامل حالشان شد و به درجه رفیع شهادت دست یافتند. آنها این کرامت را به دست آوردند زیرا اهل ایمان و یقین و فداکاری بودند و در وعده خود راستگو بودند و در همه جهاد خود هیچ چیز از این دنیا نمی خواستند، حتی انتظار تشکر از سوی کسی نیز نداشتند.

دبیرکل حزب الله در ادامه گفت: ما به برکت فداکاری های این شهدا و همه از خود گذشتگان از خانواده هایشان و مجروحان و خانواده هایشان و اسرا و خانواده هایشان، مجاهدان و خانواده هایشان و همه کسانی که مسئولیتی در لبنان و منطقه در این زمینه بر دوش دارند و فشارهای زیادی را تحمل می کنند، توانستیم تا این لحظه سرزمین خود و اسرایمان را در آزادسازی اول در بیست و پنجم مه سال 2000، در سال مقاومت و آزادسازی، آزاد کنیم و توانستیم همه طرحها و نقشه های اسرائیلی را که در اثر اشغال سال 1982 به وجود آمد، ناکام بگذاریم و در کنار آن اسرائیل بزرگ سرنگون شد و در ادامه در سال 2006 اسرائیل بزرگ بار دیگر شکست خورد و توانستیم سرزمین و اسرایمان را در آزادسازی دوم در اوت 2017 آزاد کنیم.

توانستیم نیروی بازدارنده ای برای محافظت از کشورمان در مقابل زیاده خواهی ها و تهدیدات اسرائیل ایجاد کنیم. همچنین توانستیم در کنار همه لبنانی ها در حفظ امنیت و ثبات کشورمان سهیم باشیم و در این راه نیز شهید دادیم. امروز نیز در ناکام گذاشتن بزرگترین توطئه علیه منطقه و ملتهای منطقه با همه تنوع مذهبی و دینی و قومیتی و ملیشان سهیم هستیم، همچنین بزرگترین توطئه علیه اسلام و دین حضرت محمد (ص) که امام حسین علیه السلام در راه دفاع از آن به شهادت رسید.

بزرگترین توطئه علیه ارزشهای انسانی و اخلاقی در جهانمان، چیزی که داعش آن را به نمایش گذاشت، داعش تروریست، داعش وهابی، داعشی که اوباما و کلینتون و دولت آمریکا و عربستان آن را ساختند و بسیاری از نیروهای منطقه فعالیتهایش را تسهیل کردند. داعش امروز نفسهای آخر خود را می کشد و وارد مرحله آخر خود شده است. در لبنان کار داعش یکسره شد و در عراق و سوریه نیز داعش در روزها یا شاید اگر بخواهیم قدری محتاطانه صحبت کنیم، در هفته های پایانی خود است؛ حال زمان باقیمانده مهم نیست، بلکه مهم آن است که پس از تحولات و دستاوردهای نظامی بزرگ که امروز در البوکمال و صحرای سوریه و دیرالزور و المیادین و شهر القائم به دست آمد و همچنین رسیدن نیروهای عراقی و سوری و یگانهای مقاومت به یکدیگر در مرز عراق و سوریه و در گذرگاه های بین المللی در منطقه، داعش در اواخر مرحله آخر خود بسر می برد و این نیز از برکت خون و فداکاری های شهدا است.

امروز نیز هر کرامت و عزت و توان و نیرو و اقتداری که در لبنان داریم، از برکت همه این شهدا است. من در اینجا تنها از شهدای حزب الله سخن نمی گویم، بلکه از شهدای همه جنبشهای مقاومت و گروه های مقاومت و شهدای ارتش لبنان و نیروهای امنیتی و شهدای ملت لبنان و شهدای فلسطینی و سوری که در خاک لبنان به شهادت رسیدند. شما ای خانواده های شهدا باید به شهدای خود افتخار کنید، زیرا آنان مایه افتخار هستند؛ اگر ما امروز احساس امنیت و صلح و قدرت و عزت و کرامت و آزادی و حتی آزادی سیاسی می کنیم، همه اینها به برکت شهدا است. همچنین آنها یاور شما در آخرت هستند، در آن روز بزرگ، روز عدالت؛ آنها شفیع شما نزد خداوند خواهند بود.

ما ممنون میراث و دستاوردهای شهدایمان هستیم و چیزی که به دست آورده ایم، ثمره این جانفشانی ها بوده است. میراث شهدا برای همه لبنانی ها بوده است و همچنین برای همه امت اسلامی، امتی که اسرائیل آن را تهدید می کند و بخشی از عزیزترین و برجسته ترین سرزمینش را در فلسطین اشغالی تصاحب می کند. بنابراین مسئولیت ما این است که از این میراث و دستاوردهای بزرگ محافظت کنیم.

 سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی خود به مناسبت اربعین امام حسین علیه السلام و روز شهید تصریح کرد عربستان سعودی در واقع از مردم لبنان می خواهد با دستان خودشان خانه شان را خراب کنند.
سید حسن نصرالله گفت: از این نقطه وارد اوضاع فعلی و الزامات کنونی در لبنان می شویم. از شنبه گذشته لبنان وارد بحرانی سیاسی شد و در موقعیت تازه و مهمی قرار گرفت. اینکه این اوضاع برای لبنان حساس است یا حساس نیست به عملکرد و خواست مردم لبنان بستگی دارد. ما از این طرف و آن طرف تهدیداتی را می شنویم...اگرچه کل منطقه نگران اوضاع لبنان است من در این مجال نمی خواهم به اوضاع منطقه بپردازم و بیشتر تمرکزم بر اوضاع داخلی لبنان است...نگاهی به اوضاع بیندازیم. اگر بخواهیم ارزیابی سریعی داشته باشیم باید بگویم؛ طی سال گذشته، لبنان به مرحله ثبات سیاسی وارد شد. اوضاع ما در این مدت خوب بود. در این مدت رئیس جمهوری انتخاب شد و نخست وزیر تعیین گردید و دولت وحدت ملی تشکیل شد و این دولت کار خود را به صورت جدی آغاز کرد و مجلس لبنان فعال شد و قانون انتخابات وضع شد. برای نخستین بار طی 12 سال گذشته بودجه سال آینده تصویب شد و انتصاب هایی در حوزه های نظامی و امنیتی و اداری و دیپلماتیک صورت گرفت. کمیته های فعالی در حوزه های مختلف فعال شدند و پس از چندین سال بحران سیاسی و امنیتی و دشمنی و قهر و کینه، گفتگوهایی میان جریان های سیاسی صورت گرفت و امنیت و ثبات بی نظیری تامین شد که منطقه و کل جهان نظیر آن را نداشته اند. من در سخنان قبلی ام گفتم امنیت لبنان از امنیت آمریکا بیشتر است و برخی افراد شروع به بزرگنمائی کردند. ببنید در چهل روز گذشته در آمریکا چه اتفاقاتی افتاده است. پنجاه نفر در باشگاه شبانه کشته شدند و 27 نفر در کلیسا کشته شدند و چندین رویداد و قتل دیگر نیز در مناطق دیگر آمریکا روی داده است...ما از امنیت و ثبات بی نظیری برخورداریم. ما شاهد آرامش روانی ملت لبنان هستیم. البته مقصود این نیست که هیچ مشکلی وجود ندارد. در کشور تحول قابل ملاحظه ای رخ داده است. حتی سعد الحریری نخست وزیر لبنان نیز دو هفته پیش آمارهایی از فرودگاه بین المللی شهید رفیق الحریری بیروت ارائه کرد و از افزایش تعداد مسافران ورودی و خروجی این فرودگاه خبر داد. البته این آمارها فقط مربوط به فرودگاه بیروت بود و ما از بنادر و گذرگاههای مرزی سخن نمی گوئیم. این آمارها از تردد 9 میلیون نفر سخن می گوید. تنها در ماههای ژوئیه و اوت دو میلیون مسافر از این فرودگاه استفاده کرده اند. این شاخص چه چیزی را نشان می دهد؟ این موضوع بیانگر امنیت و ثبات و آرامش عمومی در لبنان طی سال گذشته است. البته ما نمی گوئیم که در لبنان مشکلی وجود ندارد. ما مشکلاتی در حوزه های سیاسی و معیشتی و توسعه و فساد داریم و از آنها رنج می بریم. این مسائل همگی باید حل شوند اما نباید موجب شود تصویر مثبتی که از کشور وجود دارد دیده نشود. این تصویر مثبت از کشور حاصل همکاری همه جریان های سیاسی است. کسی نمی تواند بگوید من به تنهائی توانسته ام کشور را به اینجا برسانم. در واقع همکاری و همدلی همگان و امتیاز دهی ها و عقب نشینی هایی که همگان کرده اند موجب شده است چنین نتیجه ای حاصل شود. آزاد سازی مناطق کوهستانی شرق لبنان نظیر عرسال و القاع در رأس این دستاوردها قرار دارد. در سایه چنین اوضاع خوب و معقول و بی سابقه ای در لبنان و در سایه نیات خیر همه جریان های سیاسی برای ادامه تلاش و کار برای حل و فصل بیشترین مقدار از مشکلات موجود، ناگهان ضربه ای وارد می شود وعربستان سعودی نخست وزیر لبنان را به صورت فوری فرامی خواند و از او می خواهد بدون معاونانش یا مشاورانش به عربستان برود و او را مجبور به استعفا و خواندن بیانیه ای می کند که برایش نوشته شده است و به این شکل لبنان در شرایط تازه ای قرار می گیرد. سعودی ها البته قبل و بعد از آن مطالب، تهدیداتی را مطرح کردند و دست به اقداماتی زدند تا به اوضاع کنونی رسیدیم.
آنچه سعودی ها انجام داده اند شامل این موارد است:
1- مداخله آشکار و بی سابقه برای مجبور کردن نخست وزیر لبنان به استعفا. نظیر این اقدام را نه سعودی و نه هیچ حکومت دیگری تاکنون علیه لبنان نکرده بودند. وقتی شخص خاصی این سخن را بگوید ممکن است گفته شود که براساس اطلاعات شخصی این سخنان را مطرح می کند. اما به اعتقاد من امروز همه مردم لبنان و همه جهان این موضوع را می دانند. حتی وزارت امور خارجه آمریکا [درباره علت این اقدام سعودی] ابراز بی اطلاعی کرده و گفته است ما از این موضوع اطلاع نداشتیم و با ما رایزنی نشده است. ممکن است اینگونه باشد. ممکن است فقط شخص ترامپ به علت هماهنگی های ویژه ای که دارد از این موضوع اطلاع داشته است. اما من باور می کنم که وزارت امور خارجه آمریکا از این اقدام اطلاع نداشت. بله، مجبور به استعفا می شود و بیانیه ای را قرائت می کند که با ادبیات خودشان برای او نوشته اند و پس از آن نخست وزیر لبنان در وضعیت اقامت اجباری قرار می گیرد و از بازگشت منع می شود. این موضوع اکنون مسجل و قطعی شده است. شاید کسی احتیاط کند یا تردید داشته باشد اما ما با صراحت می گوئیم این مرد اکنون در عربستان سعودی گروگان است و تا این لحظه از بازگشت به لبنان منع شده است. این موضوع باید با صراحت گفته شود. نخست وزیر لبنان در عربستان سعودی بازداشت شده و از بازگشت به لبنان منع شده است. عربستان سعودی افزون بر این که قصد سرنگونی سعدالحریری از دولت لبنان دارد بلکه می خواهد او را از ریاست و رهبری حزب المستقبل که حزبی قدرتمند و بزرگ در لبنان است نیز کنار بگذارد. ما با حزب المستقبل اختلافات سیاسی داریم و شاید این اختلافات در حد دشمنی هم باشد اما آنچه که اکنون شاهد آن هستیم باید مورد توجه قرار گیرد.
آنها سعی دارند بدون مشورت و حتی بدون اطلاع حزب المستقبل رهبر تازه ای را برای این حزب تعیین کنند. آنها می خواهند حزب المستقبل را مجبور سازند تا از رهبر تازه ای که برایشان منصوب می شود تبعیت کنند. آنها در واقع سعی دارند نخست وزیر تازه ای برای ملت و رئیس جمهوری و رئیس مجلس لبنان تعیین کنند. فردا عربستان سعودی اعلام می کند که می خواهیم فلانی نخست وزیر لبنان شود. یا او را بپذیرید یا آنکه با مصیبت و گرفتاری روبرو خواهید شد. آنها نخست وزیر تازه ای را با مأموریت هایی که برایش تعیین می کنند و اینکه ملت لبنان را به کجا باید ببرد معرفی خواهند کرد.
آنچه تاکنون انجام داده اند و انجام خواهند داد تحریک لبنانی ها علیه یکدیگر است. همه سخنانی که تاکنون گفته شده، تحریک آمیز است. آنها از مردم لبنان می خواهند علیه یکدیگر فحاشی کنند و به هم توهین و علیه یکدیگر اقدام کنند. کسانیکه به این درخواست ها عمل نکنند نیز به ضعف و ترس متهم می شوند که این مسئله نیز نوعی توهین است.
سید حسن نصرالله افزود: از دیگر اقدامات سعودی، تحریک کشورهای عربی و به ویژه کشورهای خلیج (فارس) برای تشدید تنش علیه لبنان و خارج کردن اتباع عربستان سعودی از لبنان و فشار به کشورهای خلیج (فارس) برای خارج کردن اتباعشان از این کشور و جلوگیری از سفر آنها به لبنان و تحریک کشورهای جهان علیه لبنان و از همه خطرناکتر تحریک اسرائیل برای حمله به این کشور است که البته باید تاکید کنم ما هیچ هراسی از اسرائیل نداریم. ای برادران و ای خواهران، این سخنان من، تحلیل نیست. این سخنان براساس اطلاعات است. اطلاعاتی داریم که حاکی از درخواست عربستان سعودی از اسرائیل برای حمله به لبنان است. عربستان سعودی حتی اعلام آمادگی کرده است دهها میلیارد دلار بابت این اقدام هزینه کند. اکنون هم در رژیم صهیونیستی بر سر این موضوع بحث است. اگر رسانه های اسرائیلی را بررسی کنید مشاهده خواهید کرد امروز و دیروز در رسانه های اسرائیل مطالب بسیاری منتشر شده است که می گوید جنگ سال 2006 علیه لبنان به درخواست عربستان سعودی و با تحریک آنها بوده است. حتی زمانی که دشمن در روزهای پایانی، قصد توقف جنگ را داشته است، سعودی ها طی تماسهایی خواستار ادامه حملات تا نابودی مقاومت لبنان بودند. البته محاسبات اسرائیل تفاوت دارد. اندکی بعد درباره اینکه اسرائیل چگونه عمل خواهد کرد سخن خواهم گفت. موضوع جنگ نیست، محاسبات دیگری هم وجود دارد. به عبارت دیگر روشن است عربستان سعودی و مسئولان سعودی به لبنان و حزب الله لبنان اعلام جنگ کرده اند. البته اجازه دهید بگوئیم اعلام جنگ علیه لبنان است. این اعلام جنگ فقط علیه حزب الله لبنان نیست.
من با صداقت و محبت خطاب به ملت لبنان پیشنهادهایی برایشان دارم و برخی مواضع و دیدگاههای خود را اعلام می کنم. رویدادهایی که طی سال گذشته در اطراف ما رخ داد بسیار مهم است. این اوضاع تقریباً پشت سرگذاشته شده است. اکنون بسیاری از ملت های کشورهای منطقه به علت نوع موضع گیری ها و اقدامات حکومت هایشان، انگشت ندامت می گزند.
باید اهمیت و عظمت و ارزش شرایطی را که در لبنان داریم بدانیم. در مقابل، عربستان سعودی از شما می خواهد این اوضاع را به هم بریزید و تخریب کنید. اگرچه تحت عنوان جنگ با حزب الله عمل می کند اما نتیجه و هدف نهائی آنها این گونه است. آنها می گویند خانه هایتان را به دست خودتان تخریب کنید. آیا اینکار را انجام می دهید؟ آیا سعودی با این گونه اقداماتش واقعاً به دنبال نجات لبنان و نجات ملت لبنان و تامین منافع لبنان است؟!

 سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش مقاومت حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود به مناسبت روز اربعین افزود: «آیا واقعا عربستان سعودی با همه این اقداماتی که انجام داده است می خواهد لبنان و مردم لبنان را نجات دهد و منافع لبنان را می خواهد، آیا اینگونه است؟ ما می فهمیم و می دانیم و به اختصار درباره آن توضیح خواهم داد، مشکلاتی بین عربستان سعودی و حزب الله وجود دارد ما از این مشکلات فرار نمی کنیم و اندکی درباره آن صحبت خواهیم کرد اما آیا این اقداماتی که تا کنون صورت گرفته و این لحن و این تهدیدات و این جنگ، جنگ با حزب الله است یا جنگ با لبنان است؟ لبنانیها باید از همه آنچه در منطقه در اطراف آنها رخ می دهد عبرت بگیرند. در سوریه امروز اسناد و گزارشها و اعترافها، شهادتها و مصاحبه های تلویزیونی نشان می دهد و خود سعودیها، قطریها، آمریکاییها گفته اند و می گویند که این حوادث چگونه آغاز شد. در سوریه، شاهزادگان سعودی در امان بودند و حوادث را در سوریه، در دمشق و در جنوب سوریه مدیریت می کردند. نتیجه حوادث در سوریه چه شد؟ سوریه را ویران و تخریب کرد. بسیاری کشته و زخمی شدند و خانه های بسیاری ویران شد، این شاهزادگانی که نبرد را از امان اداره می کردند امروز کجا هستند؟ این از عراق، این از یمن و این از منطقه. من از لبنانیها می خواهم تحمل زیادی در این مرحله داشته باشند، هر یک از ما نباید سخن نابجایی بگوید یا موضع اتخاذ کند. لازم است بسیار زیاد تامل کنند تا ببینیم چه چیزی به نفع کشور است. همه ما باید منافع کشور را با در نظر گرفتن آنچه در اطراف ما می گذرد دنبال کنیم. لبنانیها امروز برابر مرحله ای سرنوشت ساز قرار گرفته اند و باید راه و مسیر خود را انتخاب کنند و من بر نکات زیر تاکید می کنم:
اولا - صریحا و قاطعانه می گویم ما این دخالت آشکار عربستان سعودی را در امور داخلی لبنان محکوم می کنیم و به ویژه این رفتار توهین آمیز را با نخست وزیر سعد الحریری محکوم می کنیم. از زمان ورودش به فرودگاه، این جزئیات را با یقین بیان می کنم، چگونه مورد استقبال قرار گرفت، چگونه با او برخورد شد، چه لباسی به تن او کردند، چگونه رفتار کردند و جزئیات دیگر. و ما در حزب الله و همچنین همه لبنانیها معتقدند توهین به نخست وزیر لبنان توهین به همه لبنانیها است حتی اگر در سیاستها با هم اختلاف داشته باشیم، اهانت به همه لبنانیها است ، او نخست وزیر لبنان است و اینگونه با او رفتار شد. تا مجبور کردن او به استعفا و مجبور کردن او به قرائت بیانیه. او حتی یک حرف از آن را ننوشته بود، و جلوگیری از بازگشت او به لبنان. این محکوم است و باید محکوم شود.
دوم - صدای خود را در کنار لبنانیها و آنچه روز گذشته از نشست مشترک جریان المستقبل و فراکسیون المستقبل صادر شد قرار می دهیم و بر ضرورت بازگشت الحریری به لبنان تاکید می کنیم. باید به لبنان بازگردد. باشد می خواهد استعفا دهد بیاید در بعبدا و بگوید من دیگر نمی خواهم نخست وزیر باشد اما به لبنان بیاید و هر آنچه می خواهد بگوید. ممکن است به لبنان بیاید و بگوید من دیگر نمی خواهم نخست وزیر باشم، ممکن است بگوید من استعفا کرده ام، ممکن است بیاید با حزب الله اعلام جنگ کند، ممکن است بیاید و چیزهایی بگوید که ما نمی دانیم اما بگذارید بیاید و به لبنان بازگردد و موضع خود را در لبنان بگوید. اما اینکه نخست وزیر لبنان در بازداشت خانگی قرار داشته باشد این مسئله ای است که نمی توان آن را پذیرفت و لبنانیها و حتی جهان عرب و انسانهای آزاده در این جهان نمی توانند برابر آن ساکت باشند. بر همین اساس ما صریحا و آشکارا می گوییم بله نخست وزیر لبنان در عربستان سعودی بازداشت است و باید او را آزاد کنند و لبنانیها باید برای بازگرداندن او به لبنان تلاش کنند و پس از آن آزاد است که به هر جا که می خواهد برود. ممکن است به عربستان سعودی بازگردد، این به خودش مربوط است.
سوم - در حال حاضر ما معتقدیم استعفای اعلام شده غیرقانونی است و برخلاف قانون اساسی است و به هیچ وجه ارزشی ندارد چرا که با نارضایتی و با اجبار امضا شده است و هیچ ارزشی ندارد. همه آقایان، علما و وکلا و قضات این را می دانند اگر کسی مجبور شود همسر خود را طلاق دهد آیا همسر او طلاق داده شده است؟ خیر. می گویند بیان عبارتی که به آن راضی نیستی، ارزشی ندارد و گویی آن را بیان نکرده ای. اگر کسی خانه ای دارد و در حالی که اسلحه روی سر او گذاشته اند بگوید خانه ام را فروختم، آیا این مالکیت به خریدار منتقل می شود؟ نه خیر این مالکیت به او منتقل نمی شود. در امور فردی و شخصی اینگونه است چه برسد به امور یک کشور و یک امت و یک جامعه و یک کشور. بنابراین ما برابر استعفا قرار نداریم و ما این استعفا را به رسمیت نمی شناسیم و دولت کنونی یک دولت بر سر کار و قانونی است و یک دولت مستعفی نیست و وزیران دولت، وزیران دولت انتقالی نیستند. بله نمی توانند نشست دولت را تشکیل دهند چرا که رئیس این دولت حضور ندارد و در عربستان سعودی بازداشت است و بر همین اساس، رایزنیهای پارلمانی که برخی از کسانی که عجله کرده اند و از ابزارهای توطئه هستند آن را درخواست کرده اند معنایی ندارد. رایزنیها در صورتی است که نخست وزیر استعفا کرده باشد، دولت مستعفی باشد اما این مسئله عملا وجود ندارد و ما عملا نخست وزیر داریم و دولت بر سر کار است. بله اگر الحریری به لبنان بازگشت و استعفای خود را ارائه کرد حتی اگر ما فکر کنیم که او تحت فشار بوده و مجبور بوده است اما وقتی بازگشت و با اراده و آزادی کامل این گزینه را انتخاب کرد، در این صورت ما برابر یک وضعیت قانونی متفاوت قرار خواهیم گرفت. اما درحال حاضر ما معتقدیم به هیچ وجه برابر استعفا قرار نداریم.
چهارم - مدیریت حکیمانه و آرام و مسئولانه جناب رئیس جمهور میشل عون و با همراهی و مشاورت جناب نبیه بری و گروههای سیاسی مختلف، مورد اجماع و تحسین همه لبنانیها قرار دارد که باید با هم همراه و متحد باشند و از این مدیریت حکیمانه این بحران حمایت کنند. این مدیریت تاکنون توانسته است برخی از اهداف مستقیم برای تحمیل استعفا را از بین ببرد و توانسته است از کشور محافظت کند و کشور و امنیت و ثبات و پول و اقتصاد و آرامش آن را حفظ کند و این باید تقویت شود و ادامه پیدا کند.
پنجم - درخواست برای هوشیاری بیشتر با تمجید از هوشیاری رهبران سیاسی و قدرتهای سیاسی و مردم لبنان و این درحالی است که در شبکه های تلویزیونی تبلیغات و تحریکات زیادی صورت گرفت. ما می دانیم که تماسهایی تلفنی صورت گرفت تا به رهبران سیاسی فشار وارد کنند تا بیانیه صادر کنند، نشست برگزار کنند و واکنش نشان دهند. اما لبنان وضعیت متفاوتی را شاهد بود و کسانی که علیه لبنان توطئه کردند باید این مسئله را ارزیابی کنند و بدانند که اشتباه کردند و اشتباهات بزرگی مرتکب شدند و حتی اگر جنگ تحمیل کنند با آرامش و منطق رفتار می کنند. این جنگی که درحال حاضر علیه لبنان و حزب الله در لبنان اعلام شده است یک جنگ بی هدف و از روی عصبانیت و بدون عقلانیت است. حتی کسانی که آن را مدیریت می کنند تجربه آن را ندارند. اما هر اندازه که خشم و کینه آنها بیشتر شود اشتباهات آنها نیز بیشتر خواهد شد. هوشیاری لبنانیها و دوری مردم از خیابانها، تمایل لبنانیها برای حفظ ثبات، ادامه تماس و رایزنی بین همه برای مشخص شدن چگونگی تعامل با این بحران، باید ادامه پیدا کند. ما از طرف خود اصرار داریم که با همه تماس داشته باشیم. همانگونه که روز یکشنبه گفتم نگران نباشید و نترسید، اراده همه ما و اراده ملی ما در حفظ کشور خود، تضمین کننده است و کشور را حفظ و نگهداری می کند و امروز ما لبنانیها لازم است که بیش از هر زمان دیگری برابر این اهانت و تنفر و اجبار و کینه و تهدیدات آشکاری که می خواهد کشور را به جای دیگری منتقل کند، بایستیم. باید احساس مسئولیت کنیم و وظیفه ملی خود را برای این کشور و یکدیگر انجام دهیم. باید از یکدیگر حمایت و محافظت کنیم و باید از یکدیگر دفاع کنیم. باید حساسیتها و دشمنیها و نگرانیها از یکدیگر را کنار بگذاریم.
ششم - نکته دیگر که روز یکشنبه نیز به آن اشاره کردم اما به خاطر حساسیت آن باید یک بار دیگر بر آن تاکید کنم درباره ادعای شبکه العربیه در روز شنبه است که به ادعای خود از تلاش برای ترور رئیس سعد الحریری پرده برداشت. با وجود اینکه دستگاههای امنیتی لبنان این ادعا را تکذیب کردند اما شبکه العربیه باز هم به این مسئله پرداخت و مصاحبه ها و گزارشهای متعددی در روزهای یکشبنه، دوشنبه و سه شنبه پخش کرد. این خبر سعودی است و دوم اینکه به علت اینکه بیانیه سعودی بود در جمله ای که در بیانیه استعفا قرائت شد رئیس الحریری گفت درباره جان خود احساس خطر می کنم، این درست نیست اما این چیزی بود که سعودیها برای او نوشته بودند. سوم اینکه از دستگاه پارازیت در مسیر فرودگاه سخن گفتند، خیلی جالب است که کشف کردند که این دستگاه پارازیت ساخت ایران بوده است یعنی اشاره واضحی داشتند. چهارم اینکه یکی از ایادی عربستان سعودی در لبنان از ترورهای سیاسی سخن گفت و اصرار داشت که از این ترورهای سیاسی صحبت کند. من می گویم این مسئله ای خطرناک است چرا که بر این مفهوم و منطق پافشاری شده است. من نمی خواهم کسی را بترسانم اما می خواهم بگویم باید مراقب بود و هوشیار بود و گفت چرا بر چنین واژه و فرضیات و اتهاماتی پافشاری می شود. چرا آنها زمینه چنین چیزی را فراهم می کنند چه چیزی را می خواهند آماده کنند.
هفتم - در خصوص مسئله اسرائیل. اینکه بخواهد دست به جنگ بزند حتی اگر عربستان سعودی خواسته باشد من قاطعانه نمی گویم و کسی هم نمی تواند قاطعانه آن را تکذیب کند و یا قسم بخورد اما ما می گوییم چنین چیزی را بعید می دانیم. بر اساس محاسبات، موازنه ها، برداشتها، پیگیریها، علائم و اخباری که ما دنبال می کنیم و حتی تحولات منطقه ای و بین المللی، وزارتخانه ها،سفارتخانه ها و فضای بین المللی، چنین چیزی برای ما مشخص نشده است. و آنچه که این بعید دانستن ما را تقویت می کند این است که امروز اساسا اسرائیل برابر فرصتی برای تسویه حساب با حزب الله و مقاومت و با لبنان بدون اینکه نیازی به جنگ داشته باشد قرار گرفته است، بدون اینکه بخواهد جنگ به راه بیندازد و پیامدها و هزینه های جنگ را که دشمن اسرائیلی می داند بسیار بسیار بسیار سنگین خواهد بود تحمل کند. بله اسرائیل وارد ماجرا شد و ممکن است ورود پیدا کند اما با عناوینی دیگر. مثلا امروز حتما دیده اید که رسانه ها بیانیه ای از وزارت امور خارجه اسرائیل که طبیعتا او وزیر خارجه نتانیاهو است منتشر کرده اند که برای همه سفارتخانه های اسرائیل در خارج فرستاده شده و از آنها حمایت رسانه ای، سیاسی و دیپلماتیک از عربستان سعودی خواسته شده است و گویی همه لابیهای یهودی و صهیونیستی را برای حمایت از عربستان سعودی در جنگ آن علیه حزب الله و در تلاشش برای گنجاندن و معرفی کردن حزب الله به عنوان سازمانی تروریستی و محاصره کردن آن بسیج کرده است. مطمئنا اسرائیل در این مسئله در سراسر جهان شانه به شانه عربستان سعودی خواهد بود. این نکته اول.»

 سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود گفت: دوم، به دنبال فتنه می گردد، اگر بتواند فتنه ای در جایی ایجاد کند، کوتاهی نمی کند. تقریبا ده روز پیش اتفاق بسیار مهم و خطرناکی در جنوب سوریه رخ داد و آن این بود که مخالفان مسلح و برخی عناصر جبهه النصره با تسهیلاتی اسرائیلی و از مناطقی که اسرائیل آن را اشغال کرده است، وارد سوریه شدند و این حرفها از روی اطلاعات دقیق بدست آمده است که می زنم. این افراد مسلح چگونه وارد روستای سوری حضر شدند، روستایی که تصادفا اهالی آن از طایفه موحدان دروز هستند. هنگامی که می گوییم مهاجمان از جبهه النصره بودند، بدین معنا است که به دروزی ها گفته می شود که مهاجمان از اهل سنت هستند. اسرائیل رسیدن آنان را به روستای حضر تسهیل کرد و سپس در آنجا انفجار انتحاری رخ داد و از همه اطراف به آن یورش بردند و بر تعدادی از مراکز تسلط یافتند و اگر دلاوری اهالی روستای حضر و ارتش سوریه و نیروهای مردمی حاضر در آنجا و اعتراضات مردمی فوق العاده اهالی جولان اشغالی سوریه و فشار آنان نبود، کار به جای بسیار خطرناکی کشیده می شد. اسرائیل با ارائه این تسهیلات به دنبال چیست؟ آن هم به چه کسی؟ به جبهه النصره! آیا به دنبال ایجاد نبرد و جنگی فرقه گرایانه در آن منطقه نیست؟ این چیزی است که ممکن اسرائیل نقشه ای شبیه به آن را برای لبنان نیز داشته باشد و باید مراقب باشیم. حال چگونه اتفاق خواهد افتاد؟ از طریق تحریک، مزدوران، ابزارهای امنیتی و غیره، همه این موارد باید تحت نظارت باشند. اما در مورد جنگ یا چیزی کمتر از جنگ می خواهم به شما بگویم که ما و ارتش و دولت لبنان شرایط را به دقت زیرنظر داریم. اکنون خود اسرائیلی ها نیز در حالت هشدار هستند و من امروز در سالروز شهادت احمد قصیر که پایه های آنان را لرزاند و در سال 1982، سه روز عزای عمومی را بر آنان تحمیل کرد، به آنها می گویم که ما امروز سرسخت تر و قدرتمند تر شده ایم و به آنها درباره هرگونه اشتباهی در محاسباتشان هشدار می دهم، هر خطایی در برآوردهایشان، هر گامی ناقص، هر تلاشی برای سوء استفاده از اوضاع؛ اسرائیلی ها هرگز این تصور را نکنند که ما اکنون ترسیده ایم و نگرانیم، نه هرگز؛ و اگر ارزیابی واقعی ما را از اشتباهات صورت گرفته اخیر بدانند، ایمان خواهند یافت که ما امروز در مقابل هر تهدیدی مطمئن تر و قدرتمندتر هستیم. بنابراین در مورد اسرائیل باید مراقب باشیم، اما همانطور که گفتم خود اسرائیلی ها نیز مراقب هستند، امروز در محافل رژیم و حتی در میان بزرگان رسانه و کارشناسانشان این پرسش مطرح می شود که آیا عربستان باید با استفاده از اسرائیل تا از دست رفتن آخرین سرباز اسرائیلی بجنگد؟ شبیه به همان زبانی که در لبنان با آن سخن گفته می شد. بنابراین آنها به خوبی می دانند که این نبرد به نیابت از کیست؟ آیا محاسباتشان اکنون به آنها می گوید که دست به جنگ بزنند؟ این موضوع روشن نیست و عقیده دارم که آنها از همه تحولات منطقه، اتفاقات لبنان و سوریه و عراق و تحولات موجود در ایران و منطقه آگاهند و به خوبی می دانند هر آنچه در سخنرانی های پیشین درباره جنگ و برآوردهای جنگ و میدانهای جنگ گفتم، همه آنها را به خوبی می دانند و همینطور می دانند که این جنگ روانی نیست، بلکه حقایق است و اسرائیل به آنها توجه می کند.

 هشتم: در مورد ارتباط بین ما و عربستان باید بگویم که مشکل ما فقط به مسأله نخست وزیر به گروگان گرفته شده محدود نمی شود. اتفاقات کنونی بخشی از مشکل است، بله ما از اینکه بگوییم در این نقطه با عربستان مشکل داریم طفره نمی رویم. عربستان از اوضاع کنونی شدیدا خشمگین است و در حقیقت این خشم در اصل به سبب ایران است ولی بخشی از این خشم به حزب الله بر می گردد. سعودی ها خشمگین هستند و من دلیل این خشم را درک می کنم و همه باید درک کنیم، اما چیزی که آن را درک نمی کنیم واکنش و عکس العمل آنها به این شیوه حقارت آمیز است. اما دلیل این خشم چیست؟ سعودی ها به محیط اطراف خود نگاه می کنند، آنان در سوریه آرزوهای عریض و طویل و بزرگی داشتند و می خواستند کل نقشه منطقه را تغییر دهند، اما همه این آرزوها به باد رفت. اخیرا در شهر البوکمال دوران حکومت داعشی که آنان به وجود آوردند و از آن حمایت کردند به پایان رسید و در عراق نیز احوال چنین است. همه ما می دانیم که داعش را در عراق کدام طرف به وجود آورد! هدف از ایجاد این گروه سقوط حکومت مرکزی در بغداد و تسلط بر عراق و سوق دادن عراق به سوی شرایط متفاوت بود. سعودی ها در ساقط کردن دولت جدید در عراق شکست خوردند و داعش سرنگون شد. همه ما نیز به خوبی آگاهیم که آنان از جدایی منطقه کردستان عراق حمایت کردند و این برنامه نیز شکست خورد. اما در یمن جنگ بیش از هزار روز ادامه پیدا کرد و پیروزی و دستاوردی برای سعودی ها محقق نشد. برعکس خشم و بمباران و کشتارها در این کشور افزایش یافت و اکنون یمن را مورد محاصره هوایی و دریایی و زمینی قرار داده اند و سازمان ملل اعلام کرده است که با ادامه این وضع در یمن میلیون ها نفر در مقابل خطر مرگ به سبب گرسنگی قرار دارند و در آینده با قحطی و گرسنگی مواجه خواهیم شد که در صدها سال گذشته سابقه نداشته است. این اوضاعی است که وجود دارد، مسئولان سعودی می گویند ما تهاجم به یمن را محکوم می کنیم، ما کشتارها را در این کشور محکوم می کنیم! سازمان ملل شما را در زمینه قتل کودکان و جنایت های مربوط به آن در فهرست سیاه خود قرار داده است، این اقدام از سوی سازمان ملل بوده است نه حزب الله. به نظر سعودی ها حزب الله مرتکب یک جنایت تاریخی شده است چرا که به کشتارها، جنگ، تهاجم، وبا و گرسنگی در یمن اعتراض کرده است و در مقابل آن ایستاده است. بله، اگر طرف های دیگر به خاطر ملاحظات سیاسی سکوت می کنند اما حزب الله سکوت را در این زمینه جایز نمی داند و مهم نیست به خاطر این موضوع از ما خشمگین شوید. عربستان تمام این کشتارها و جنایت ها را بر مردم یمن تحمیل کرده است و در مقابل خشمگین می شود از اینکه کسی به اقداماتش اعتراض کند و به این کشور بگوید: تو مرتکب این جنایت شده ای و من ارتکاب این جنایت و کشتار را محکوم می کنم. در یمن شکست خوردند و اتهاماتی را متوجه حزب الله می دانند. اکنون برای تحریک مردم لبنان سازمان اطلاعات سعودی می گوید موشک بالستیک شلیک شده از سوی یمن به فرودگاه ملک خالد ریاض از ایران قاچاق شده است و حزب الله لبنان آن را در یمن تحویل گرفته است و این موشک را به سوی ریاض شلیک کرده است؛ واقعا در این تحلیل مشکل وجود دارد! من این اظهار نظرات و تحلیل های سعودی را در نتیجه کوچک و حقیر دانستن یمنی ها می دانم و این موضوع به دیدگاه حاکمان سعودی در مورد مردم یمن بر می گردد. آنها نمی توانند تأیید کنند یمنی ها بتوانند موشک بسازند و با لحنی تحقیرآمیز می گویند این کار یک یمنی نیست! من می دانم و به شما بگویم بله، ساخت موشک کار یمنی ها بوده است و اگر می خواهید می توانم در این زمینه قسم بخورم. یمنی ها در سال های اخیر به توانایی بالایی در زمینه ساخت موشک دست یافته اند. هنگامی که سید عبدالملک الحوثی رهبر شجاع و با شرافت یمنی می گوید ما هواپیماهای بدون سرنشین را در یمن می سازیم و از آنها به عنوان گزینه های بعدی در جنگ استفاده می کنیم سعودی ها نمی توانند این سخنان را تأیید کنند و می گویند این هواپیماها از ایران آورده شده است. من می گویم عزیزان من تأیید کنید که ساخت این هواپیماها نیز کار یمنی هاست. شما یمنی ها را حقیر دانستید و به همین خاطر در جنگ با آنان شکست خوردید. هنگامی که انسان توانایی ها، قدرت تفکر، اراده، شجاعت، ایمان، رهبری، صبر و قدرت پیشرفت دشمن را خوار و خفیف بشمارد، این از مهمترین دلایل شکست در هر نبردی است. سعودی ها سرزنش را متوجه ایران می دانند، چرا در یمن شکست خوردند؟ می گویند به خاطر حضور ایران و حزب الله! در پاسخ می گوییم ایران و حزب الله کجا در یمن حضور داشته اند؟ این مردم یمن هستند که پایداری از خود نشان دادند و جنگیدند و فداکاری های بزرگی به ثبت رساندند و با وجود مظلومیتی بی سابقه جهانیان را شگفت زده کردند. سعودی ها هرگاه احساس ضعف و ناتوانی می کنند ایران و حزب الله را متهم می کنند. اگر ایران را متهم کنند قابل فهم است چرا که این کشور یک قدرت بزرگ منطقه ای است، اما آیا شکست شما در یمن به سبب حزب الله است؟ برخی از مردم لبنان می گویند و ما نیز می گوییم اگر دلیل شکست عربستان در یمن حزب الله باشد جای افتخار دارد و باید به خود امیدوار باشیم. سعودی ها برای توجیه شکست خود به مبالغه روی آورده اند و مسئولیت این شکست را پای دیگران می گذارند و این ادعاها ابدا صحت ندارد.
سید حسن نصر الله افزود: اشکالی ندارد مسئولیت شکست در یمن را به حساب دیگران بگذارید، اما در زمینه های دیگر نیز سعودی ها دچار شکست شده اند، آنها خواستند در بحران با قطر این کشور را به زانو درآوردند و مطیع خود کنند اما نتوانستند و این یک شکست دیگر است. در بحرین تظاهرات عمومی را ممنوع کردند و پس از آنکه جوانان شجاع بحرینی را در مقابل منزل آیت الله شیخ عیسی قاسم به شهادت رساندند ایشان را در اقامت اجباری نگه داشتند و زندان ها را از هزاران نفر از عالمان دینی و نمادهای مقاومت و جوانان بحرینی پر کردند. اما این اقدامات اشتباه نتوانست اراده مردم بحرین را شکست دهد و حکومت بحرین را به حکومتی در مرز فقر و بیچارگی قرار داده است. طبق اطلاعات رسیده پادشاه بحرین در پایان هر ماه مجبور است از امارات و عربستان اموال و پول درخواست کند تا حقوق ماهیانه ارتش و نیروهای امنیتی و کارمندان خود را پرداخت کند! آیا به چنین حکومتی می توان حکومت گفت؟ اتخاذ سیاست های اشتباه حکومت را به این شرایط رسانده است، آنها مردم و علمای دینی و رهبران و جوانان برگزیده را بازداشت می کنند و در خیابان ها به قتل می رسانند و آنان را محاصره می کنند و در نتیجه این اقدامات این اوضاع به وجود آمده است.

 سید حسن نصرالله در ادامه سخنرانی خود گفت: زمانی که عربستان سعودی می بیند در سیاست های خود در منطقه شکست خورده است به لبنان آمده است و فکر می کند می تواند هر اقدامی در این کشور انجام دهد. این مسئله درست نیست که گفته شود لبنان تحت نفوذ ایران قرار دارد. همچنین درست نیست گفته شود لبنان به صورت کامل خارج از نفوذ ایران و عربستان سعودی قرار دارد. عربستان سعودی در لبنان نفوذ دارد و همه این مسئله را تایید می کنیم و هیچ طرفی نمی تواند این نفوذ را انکار کند. ایران نیز در لبنان نفوذ دارد و به ایران احترام گذاشته می شود و میان نفوذ و احترام تفاوت زیادی وجود دارد. عربستان سعودی در امور داخلی لبنان دخالت می کند ولی ایران در امور داخلی لبنان دخالت نمی کند و با مسئولیتی که دارم چنین سخنی بیان می کنم. صادقانه می گویم که ایران در امور لبنان دخالت نمی کند. ایران نمی گوید که باید فلانی نخست وزیر، وزیر یا نماینده پارلمان شود یا این که باید چنین قانون انتخاب و باید بودجه این گونه تصویب شود و این که باید نفت و گاز لبنان به چه طرفی تعلق داشته باشد.
وی افزود: بنابراین ایران در هیچ یک از امور داخلی لبنان دخالت نمی کند. به ایران در لبنان احترام گذاشته می شود و ایران دارای نفوذ در لبنان است. زمانی که رئیس جمهور حسن روحانی سخنانی درباره لبنان بیان کرد سخنان وی دقیق ترجمه نشد و سخنان وی اشتباه برداشت شد. من به شما می گویم که ایران در لبنان نفوذ دارد ولی در امور این کشور دخالت نمی کند و از نفوذ خود برای به دست آوردن امتیاز استفاده نمی کند. امروز جهان شاهد دخالت های آشکار و توهین آمیز عربستان سعودی در امور لبنان است. این سخنان تنها ادعا، اتهام یا حرف پوچ نیست. یک مورد بیاورید که ایران در امور لبنان دخالت کرده باشد و دلیل خود را بیاورید. بنابراین عربستان سعودی احساس می کند در لبنان نفوذ دارد و می تواند هر اقدامی در این کشور داشته باشد و نبردی را در لبنان آغاز کرده است. عربستان سعودی چون قادر به رویارویی با ایران نیست به لبنان آمده است. اگر عربستان با ایران مشکل دارد چرا به دنبال تضعیف و تخریب لبنان است. آیا عربستان با این گونه اقدامات می خواهد اثبات کند که در لبنان نفوذ دارد. ما نفوذ عربستان را در لبنان به رسمیت می شناسیم. اگر عربستان با این گونه اقدامات فکر می کند می تواند لبنانی ها و مقاومت این کشور را شکست بدهد یا نیروهای سیاسی لبنان را که مخالف تسلیم شدن در برابر اراده و شروط عربستان هستند شکست دهد، باید این کشور بداند که در اشتباه است و نتیجه این فکر و سیاست عربستان نیز شکست خورده است، همان طور که در دیگر میادین و عرصه ها تا کنون شکست خورده است.
وی بیان داشت: باید عربستان بداند که این سیاست هیچ نتیجه ای ندارد. برخی ها می گویند هدف دخالت های عربستان در امور لبنان انتقام گرفتن، مجازات و نابود کردن حزب الله است. باید به این مسئله اشاره کنم که اگر عربستان هر اقدامی در این دنیا داشته باشد و اسرائیل را برای جنگ با حزب الله تهدید کند، ریاض نمی تواند حزب الله را نابود کند و این مسئله قطعی است ان شاء الله. بنابراین سعودی ها می دانند که چنین برنامه ای علیه حزب الله شکست خورده است و اهداف پایین و واقعی تری را دنبال می کنند. عده ای دیگر می گویند عربستان به دنبال اعمال فشار و مجازات حزب الله است تا این جنبش رفتارها و مواضع خود را تغییر دهد و از سوریه عقب نشینی کند. عربستان باید بداند که مواضع ما درباره اوضاع یمن هرگز تغییر نخواهد کرد چرا که ما درباره یمن موضع انسانی، اسلامی، اخلاقی، دینی، قومی و عربی داریم و به خداوند در روز قیامت درباره اوضاع یمن پاسخ خواهیم داد. این موضع گیری خارج از محاسبات سیاسی است.
دبیر کل حزب الله لبنان ادامه داد: دیروز عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان سعودی گفت " ملت لبنان بیگناه است. این ملت تحت سیطره حزب الله قرار دارد و باید راهی را پیدا کنیم تا لبنانی ها بتوانند از سیطره حزب الله خارج شوند". وی این موضع گیری را تحت عنوان نجات ملت لبنان بیان کرده است. آیا آنچه از روز شنبه تا کنون انجام داده اید به معنای نجات ملت لبنان است یا این که می خواهید همان طور که ملت یمن را نجات دادید، ملت لبنان را نجات دهید. آیا جنگ علیه ملت یمن به معنای نجات مردم این کشور از دست گروه های شورشی و غیر قانونی است. چگونه عربستان تا به امروز ملت یمن را نجات داده است. ده ها هزار نفر از شهروندان این کشور شهید شده اند که شمار زیادی از آنان از زنان و کودکان هستند. صدها هزار نفر به بیماری وبا دچار شده اند و میلیون ها نفر با خطر قحطی و گرسنگی روبرو هستند و هیچ شهر، روستا، مسجد، بیمارستان، مدرسه، دانشگاه و اثر باستانی نمانده که هدف حملات سعودی ها قرار نگرفته باشد. بازارها و مساجد هدف این حملات قرار گرفته اند.
سید حسن نصرالله بیان داشت: آیا سعودی ها این گونه ملت یمن را نجات داده اند. آیا با به گرسنگی کشاندن و محاصره و کشتار و درهم شکستن استخوان های این ملت به دنبال نجات آن هستند. روش سعودی ها برای نجات ملت یمن برای ما روشن است. آیا به این گونه می خواهید ملت لبنان را نجات دهید. آیا اقداماتی که تا کنون کرده اید برای نجات ملت یمن بوده است. ملت لبنان را با توهین به نخست وزیر و جریان سیاسی این کشور نجات می دهید. این گونه می خواهید ملت لبنان را نجات دهید. مردم لبنان ثبات سیاسی، اقتصادی،امنیتی و پولی داشتند ولی سعودی ها با تخریب این وضع می خواهند ملت لبنان را نجات دهند. آیا سعودی ها با القاء این مسئله که قرار است به لبنان حمله شود و در رسانه ها و پایگاه های اینترنتی اجتماعی از حمله جنگنده های سعودی به مواضع حزب الله خبر می دهند، با این گونه اقدامات می خواهند ملت لبنان را نجات دهند. این رسانه ها مدعی حملات جنگنده های عربستان از پایگاهی در قبرس علیه حزب الله بودند. آیا عربستان در قبرس پایگاه نظامی دارد.
وی خاطر نشان کرد: شکی در این نیست که مردم با شنیدن این خبرها هراسان می شوند. آیا می خواهید با القای احتمال حمله ویرانگر اسرائیل به لبنان میان مردم این کشور ترس وحشت و ایجاد کنید و با این گونه اقدامات به دنبال نجات ملت لبنان هستید. آیا با تحریک سنی ها علیه شیعیان لبنان و ایجاد جنگ و دعوا میان مردم این کشور به دنبال نجات ملت لبنان هستید. این گونه اقدامات به معنای مجازات کردن لبنان است. لبنان یک کشور آزاد و مستقل و عزیز است و هرگز تسلیم خواسته های طرف های خارجی نمی شود. لبنان کشوری است که برای عزیز و مستقل بودن شهید داده است. می خواهند لبنان را مجازات کنند چرا که این کشور تسلیم فرمایشات پادشاه عربستان نمی شود. سعودی ها لبنان را سرکش می دانند. دیروز من در برخی از رسانه های عربستان سعودی و دیگر کشورهای عرب خلیج(فارس) دیدم که چگونه این رسانه ها مواضع فراکسیون المستقبل را بایکوت کردند. این فراکسیون گفته که ضروری و واجب است که سعد الحریری نخست وزیر به بیروت بازگردد. زمانی که به این نخست وزیر و جریان المستقبل اجازه نفس کشیدن نمی دهند، آیا این وضع به معنای نجات ملت لبنان است. عربستان می تواند با حزب الله مقابله کند ولی نباید به مردم و دولت لبنان ضربه بزند. باید عربستان سعودی بداند که سیاست های این کشور علیه لبنان هیچ سودی ندارد.
دبیر کل حزب الله لبنان در پایان سخنان خود بیان داشت: ای خواهران وبرادران، در روز شهید حزب الله و نیروهای استشهادی بزرگ و روز بخشش و ایثار گسترده باید همه به دستاوردها و پیروزی ها، امنیت، ثبات، ارتش، کشور، نیروهای امنیتی،وحدت ملی و یکپارچگی داخلی خود چنگ بزنیم و جایز نیست که از تهدیدات موجود نگران و هراسان شویم. ما با وحدت خود قوی خواهیم بود و می توانیم از این مشکل عبور کنیم.