پخش زنده
امروز: -
يني شفق ضمن انتشار بخش کوتاهی از مقاله دکتر ظریف نوشت: ما نمی خواهیم که در این زمانه بار دیگر شاهد جنگ های خونین و طولانی جاهلی باشیم.

به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما؛ وزير امور خارجه کشورمان در مقاله اي در روزنامه يني شفق چاپ ترکيه نوشت: بايد مسائل را بر سر ميز مذاکره حل کنيم.
دکتر محمد جواد ظريف نوشت: پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران در سال 1979 ميلادي، ايران يکي از معدود کشورهاي جهان اسلام بود که با اسرائيل روابط خوبي داشت.
رژيم شاه نقش موثري در امضاي پيمان کمپ ديويد ميان مصر و اسرائيل ايفا کرده بود. اين موضوع از ديدگاه بسياري از ايراني ها که آرمان فلسطين را آرمان خود مي دانستند غير قابل قبول بود و آن را موضوع عادي نمي دانستند. لذا پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، نخستين کار به اهتزاز درآوردن پرچم فلسطين در ساختمان محل سابق سفارت اسرائيل بود. انقلاب اسلامي و سران آن که همواره آرمان فلسطين را آرمان خود مي دانستند، حتي خطر جنگ مستقيم و يا نيابتي را نيز پذيرفته بودند. جمهوري اسلامي ايران، رنج فلسطين را مانند رنج هاي همه همسايگان مسلمانان مسئله خود، امنيت و آزادي آنان را نيز مانند امنيت و آزادي خود مي داند. اما برخي در تلاشند تا از جهان عرب براي تصفيه حساب ها و طمع کاري هايشان استفاده ابزاري کنند. بر خلاف آنان ايران، امنيت خود را در ارتباط با امنيت و ثبات همه همسايگان مي بيند. اين موضوع بايد اولويت همه باشد. جمهوري اسلامي ايران بر اين باور است که براي خروج از دهليز تاريکي که موجب فرسودگي توان همه کشورها مي شود، بايد به عنوان نخستين گام يک پيمان امنيتي مبتني بر اصول مشترک، اعتماد متقابل و گفتگو تاسيس شود. ايران بارها اين را اعلام کرده و بر آمادگي خود براي همکاري با همه طرف ها براي دفاع از امنيت و منافع مشترک همچنين محافظت از روابط مبتني بر حسن همجواري تاکيد کرده است. همه کشورهاي منطقه در مرحله کنوني در مقابل تاريخ و نسل هاي آينده و مردم خود مسئوليت تاريخي بر عهده دارند.
قدرت هاي خارجي که در منطقه حضور دارند همواره با انتخاب گزينه جنگ و سياست هاي جنگ طلبانه اجازه برقراري صلح پايدار را نداده اند. آنان پيشتر از رژيم صدام براي حمله به ايران و کويت حمايت کردند و پس از آن نيز براي سرنگوني صدام با عراق وارد جنگ شدند. آنها در افغانستان از القاعده و طالبان حمايت کردند و بعدا براي اخراج اين گروه ها از افغانستان نيز وارد جنگ ديگري شدند. آنها از گروه ديگري نيز براي فراهم کردن بهانه براي اشغال و نابودي سوريه به بهانه مبارزه با گروه هاي افراطي استفاده کردند.
جنگ اسرائيل عليه لبنان، اشغال خاک فلسطين و نقض مداوم حريم هوايي سوريه، ادامه کشتارها در يمن با استفاده از سلاح هاي غربي همگي بخشي از يک سناريو است. اکنون بايد اين سوال را پرسيد که منطقه ما از اين وقايع و تحولاتي که در آينده روي خواهد داد، چه چيزي به دست مي آورد و اينها چه تاثيري بر جهان خواهد داشت؟
سياست هاي بيش از نيم قرن گذشته جهان را به نقطه بحران رسانده است. به نظر مي رسد جهان در نقطه کنوني با يک بن بست مواجه است. ضوابط تاريخي و علومي که اساس روابط بين المللي را ايجاد کرده است، در مديريت روابط موجود دچار درماندگي شده است. منطقه خاورميانه به تدريج با شعله ور شدن درگيري هاي قومي، مذهبي و قبيله اي به منطقه اي تبديل مي شود که از حداقل امنيت نيز محروم است.
در منطقه اي که ملت هاي آن داراي کم ترين اختلافات و بيشترين پيوندهاي مشترک هستند، امنيت تبديل به گوهري کم ياب شده است. نبايد فراموش کرد که عرب ها، فارس ها، ترک ها، کردها و ديگر اقوام در طول تاريخ در کنار يکديگر زندگي کردند و داراي تاريخ، فرهنگ و سنن مشترک و زبان هاي نزديک به هم هستند. چرا بايد رشته هاي مشترک را کنار بگذاريم و احساس کينه و نفرت را که موجب شعله ور شدن جنگ هاي جاهلانه مي شود و نتيجه اي جز اشک چشم مادران در پي نخواهد داشت، ترجيح دهيم؟ ما نمي خواهيم بار ديگر شاهد جنگ هاي خونين و طولاني باشيم. اگر نمي خواهيم در تاريخ مان شاهد تکرار چنين مسائلي باشيم، بايد بر ميز مذاکره بنشينيم و اختلاف نظرهايمان را بر سر ميز و نه در ميدان هاي جنگ حل کنيم. اين سخن به اين معني نيست که اختلاف نظرهايمان را فراموش کنيم. ما نبايد اجازه دهيم خواسته هاي ما و اختلاف نظرهايمان بر دوستي ها تاثير منفي بگذارد. پيشنهاد جمهوري اسلامي ايران درباره بازسازي منطقه تامين منافع همه کشورهاي منطقه و احترام به اختلاف نظرها را نيز مورد توجه قرار مي دهد. اساس اين پيشنهاد ضرورت جلوگيري از حاکميت کشورهاي بزرگ بر کشورهاي کوچک منطقه است. کشورهاي کوچک منطقه نيز بايد از اين طريق از حق مشارکت در حل مسائل منطقه برخوردار باشند و از حقوق خود محافظت کنند.
احترام به حق حاکميت ملي که در اسناد سازمان ملل نيز بر آن تاکيد شده است، خودداري از توسل به زور و تهديد ديگر کشورها، تلاش براي حل بحران ها از راه هاي مسالمت آميز، خودداري از مداخله در امور داخلي کشورهاي ديگر، حق کشورها براي تعيين سرنوشتشان، مبناي تامين امنيت مشترک ما و کشورهاي همسايه است که با آنان داراي مرزهاي مشترک زميني و دريايي هستيم. علاوه بر اينها براي برقراري امنيت مشترک ، اطلاع رساني درباره برگزاري رزمايش هاي نظامي، شفافيت فعاليت هاي نظامي، کاهش بودجه تسليحاتي و گام هاي جدي ديگري مانند ديدارهاي متقابل فرماندهان نظامي که مي تواند اعتماد متقابل را تقويت کند، ضروريست. ما با اقدامات آساني مانند تشويق گردشگري ميان کشورهايمان، سرمايه گذاري ها و طرح هاي مشترک در بخش امنيت هسته اي، مقابله با آلودگي محيط زيست و مديريت بحران ها نيز مي توانيم در اين جهت گام برداريم.
ايران همچون هميشه بار ديگر دست دوستي را با صداقت به سوي همسايگان دراز مي کند. اين اقدامي نمايشي نيست بلکه گزينه راهبردي ايران است زيرا ايران بر اين باور است که مباني مشترک ما بسيار بيشتر از اختلاف نظرهاي ناشي از برخي نگراني هاي بي اساس و منافع زودگذري است که در سال هاي آينده اولويتي نيز نخواهد داشت. اگر ما راه صلح را انتخاب نکنيم، نسل هاي آينده امکان آن را نخواهند داشت که روبروي يکديگر بنشينند و با يکديگر گفتگو کنند.