پخش زنده
امروز: -
استراتژي جديد دو طرف مذاکره براي چگونگي کنار زدن اختلافات و تاکيد بر منافع مشترک براي ثبات و امنيت در آن منطقه است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صداوسيما پس از بازيهاي المپيک زمستاني در کره جنوبي و پيام هاي دوجانبه ميان سئول و پيونگ يانگ ؛ سياست جهاني وارد عرصه ديگري از رويکردهاي همکاري گرايانه با محور رفع اختلافات و تنش ها در شرق دور شد.
اين عرصه يک پديده فرا منطقه اي نبود بلکه حاصل جدل هاي متمادي و البته امروز ؛ مصلحت گرايي بر اساس عقلگرايي جامع ميان دولت هاي شبه جزيره کره بود. عقلگرايي ؛ مصلحت انديشي و عملگرايي معطوف به منافع و امنيت ملي؛ ارکان نگرش دو طرف ماجرا براي رسيدن به يک گفتمان با وجوه اشتراک در برداشت ها و استدلال ها از موقعيت هاي موجود مي تواند باشد.
پس از رويکار آمدن کيم جونگ اون، برخي کارشناسان او را فردي تجديد نظر طلب و احتمالا طرفدار تنش زدايي معرفي مي کردند . برخي ديگراز ايجاد يک دولت جديد با رويکرد امنيت ساز و همکاريگرا در سياست شرق آسيا خبر مي دادند. اما امروز ؛ نه آن برداشت ها بلکه دلايل تقريبا نامشخصي در شکل گيري فضاي تعامل و نزديکي کره شمالي و کره جنوبي موثر بوده است.
به هر حال استراتژي جديد دو طرف مذاکره براي چگونگي کنار زدن اختلافات و تاکيد بر منافع مشترک براي ثبات و امنيت در آن منطقه است. اما طرفين ضمن اتخاد اين استراتژي ؛ هرکدام جداگانه مفروضاتي را براي خود قايل است. مفروضاتي که اندک چشم پوشي از آنها مي تواند ميز مذاکره را به مجادله و ترک مذاکره بکشاند.
ويژگي استراتژي جديد
الف : انگاره هاي دولت کره شمالي
1- کارشناسان مي گويند پيونگ يانگ براساس " استراتژي ملي يک دولت هسته اي " مي کوشد با حفظ اقتدار خاندان کيم ، قدرت بازدارندگي هسته اي خود را هم حفظ کند. کيم جونگ اون در فوريه 2012 جمله «کره شمالي يک دولت هستهاي است» را به قانون اساسي اين کشور اضافه کرده و بر ضرورت تداوم اين مسير به عنوان مهمترين اولويت امنيت ملي خود تاکيد نموده است.
2- مذاکره با آمريکا را منوط به نتايج مثبت مذاکرات با سئول مي داند.
3- حل و فصل اختلافات بايد بر پايه سازوکار منطقه اي باشد .
4- تلقي پيونگ يانگ آنست که از بابت گفتگوها مي تواند کمک هاي غذايي و دارويي قابل ملاحظه اي از همسايه جنوبي دريافت کند.
ب - انگاره هاي دولت کره جنوبي
1- به احتمال زياد نخستين تلقي سئول آنست که پيونگ يانگ متعهد مي شود بار ديگر به عضويت npt در آيد؛ تا يک سيستم پادماني بين المللي مجموعه برنامه هاي هسته اي کره شمالي را رصد و نظارت کند .
2- کره جنوبي به احتمال زياد با اين پيش فرض که فعاليت ها و تاسيسات هسته اي نامتعارف کره شمالي در يک بازه زماني مشخص - محدود و يا تعطيل خواهد شد - وارد مذاکره با طرف شمالي مي شود .
3- سئول تصور مي کند مذاکرات پيش رو ؛ به رفع اختلافات و بهبود مناسبات و همکاري هاي دو جانبه و ارسال کمک هاي انساندوستانه به دولت و مردم کره شمالي - نه در کوتاه مدت - بلکه در ميان و بلند مدت مي انجامد .
اراده همسايه جنوبي
از آخرين مرحله گفتگو ها در بيش از يک دهه گذشته ميان رهبران دو کره تا ديدار پيش رو؛ اين دولت کره جنوبي بوده که تلاش هاي خود را براي رفع تشنج و رسيدن به درک مشترک متمرکز کرده و اين اراده حاصل ذهنيت دولتمردان سئول از واقعيت هاي منطقه بوده که عبارتند از:
1- جبهه اصلي رويارويي احتمالي کره شمالي - کره جنوبي است ؛ که مي تواند به موجوديت کشور جنوبي پايان دهد ؛
2- ديگر آنکه دولت و مردم کره جنوبي از 1953 تاکنون شاهد عزم منطقه اي و جهاني جدي براي کاهش تنش ها و برقراري امنيت و ثبات در شبه جزيره نبودند.
3- دولت هاي کره جنوبي از حدود سه دهه اخير ؛ ماهيت محافظه کار سياسي و حمايت گرايي اقتصادي و تجاري داشته اند. از اين رو به شدت به دنبال امنيت شبه جزيره براي حفظ دستاوردهاي اقتصادي و فن آوري هاي خود هستند .
4- حافظه تاريخي شهروندان کره جنوبي از بابت تهديد و کشمکش هاي مرزي بسيار خسته و آسيب پذير شده؛ از اينرو گروه هاي مدني؛ رسانه ها و احزاب طي يک دهه اخير بيشترين فشار را به دولت براي فيصله دادن به فضاي " وحشت " وارد کرده اند .
به گفته رئيس دفتر رئيس جمهوري کره جنوبي محور اصلي مذاکرات دو طرف «خلع سلاح هسته اي» و «دستيابي به صلح دائمي» خواهد بود.
دست بالاي کره شمالي ؟ !
بسياري از کارشناسان مي گويند شرايط حاضر نتيجه تلاش هاي فني کره شمالي و سرانجام رسيدن به مراحل پيشرفته تر آزمايش هاي هسته و موشکي است تا از اين راه بتواند چارچوب هاي بازي را برهم زده و قدرت چانه زني خود را در مذاکرات احتمالي با ديگر دولت ها بيشتر کند.
اگر اين ديدگاه درست باشد آنگاه مي توان گفت به موازات آن اقتدار رهبر جوان کره شمالي نيز به مرحله تثبيت رسيده است.
اما مشکلي که سالهاست گريبانگير دولت و مردم بوده ضمن نارسايي هاي غذايي و دارويي؛ نداشتن ارتباطات با جهان خارج به خصوص همکاريهاي اقتصادي و تجاري با جهان پيرامون است.
کيم جون اون بارها اعلام کرده که انزوا و ناامني؛ کشورش را به سمت و سوي تسليحات هسته اي و آزمايش هاي مکرر کشاند چرا که امنيتش در خطر بود.
شايد يکي از دلايل دست بالاي کره شمالي آن باشد که مطمئن است چين - دوست استراتژيک و پشتيبان روزهاي سخت - هم اکنون هم متحدآن کشور است.
"" برنامه هاي تسليحاتي بالستيک و هسته اي کره شمالي محصول يک ارزيابي "هزينه - سود" منطقي است. اين برنامه ها بر اساس ارزيابي هاي اين رژيم درباره تهديدهاي پيش رو عليه بقاي خود و با درنظرگرفتن بالاترين سطح خطرات پيش روي اين رژيم بنا نهاده شده است. با اين حال، برخي در اروپا، سياست شان را در قبال پيونگ يانگ مبتني بر ايده هاي نامناسب قرار داده اند. آنها منطق کيم جونگ اون (رهبر کره شمالي) را زيرسوال مي برند و مبتني بر اين توهم مي دانند که تسيلحات هسته اي اين کشور يک برگ چانه زني است نه يک هدف ملي غيرقابل مذاکره.""
http://www.ecfr.eu/publications/summary/prempting defeat in search of north koreas nuclear doctrine-22/11/2017
نقش چين
نخستين سفر ريلي ماه گذشته رهبرکره شمالي به چين و ديدار با مقامات پکن؛ در واقع تاکيدي بود بر اين واقعيت بود که کيم جون اون؛ وابستگي هاي اصولي به پکن دارد.
چين در حال حاضر مهمترين تامينکننده غذا براي کره شمالي است و حدود 80 درصد انرژي مورد نياز اين کشور و 70 درصد از کالاهاي مصرفي آن کشور را نيز تامين ميکند. به عبارتي داشتن يک متحد قدرتمند در همسايگي ارزش استراتژيک بالايي دارد و حمايت هاي پکن ميتواند امنيت و وجود يک متحد جسور را در شرق آسيا تضمين کند.
اما آنچه براي چين مهمتر است؛ پيگيري منافع ملي و اولويت دادن آن بر ايدئولوژي ضد سرمايه داري است. همين نکته بر پيچيدگي متغير پکن در مناقشات افزوده به صورتي که حمايت هاي چين ادامه دارد اما حوزه ها و اقلام آن مشخص نيست . به همين دليل کارشناسان؛ استراتژي چين را در قبال شبه جزيره غير شفاف و بيشتر عملگرايانه عنوان مي کنند.
بر خلاف افزايش تحريم هاي سازمان ملل عليه کره شمالي و روند رو به کاهش حجم مبادلات چين با اين کشور ، پکن همچنان بزرگترين شريک تجاري و تنها متحد اصلي پيونگ يانگ محسوب مي شود.
با اين حال از دو ماه گذشته؛ چين در راستاي فشارها با هدف متقاعد کردن کره شمالي به توقف برنامه تسليحاتي خود سنگ آهن ، زغال سنگ يا مس از کره شمالي وارد نکرده است. روند نزولي مبادلات تجاري چين با کره شمالي در ماه هاي اخير سرعت يافته و صادرات غلات چين به کره شمالي نيز کاهش داشته و صادرات برنج اين کشور به کره شمالي در مقايسه با سال گذشته روند نزولي را نشان مي دهد.
ملاحظات اروپا
در يک ارزيابي واقع گرايانه از روند رخداد ها مي توان رويکرد اروپا را بيشتر معطوف به ضرورت هاي خلع سلاح قلمدادکرد؛ هر چند ممکن است هيچ دورنمايي براي برگزاري گفتگويي درباره خلع سلاح يکجانبه وجود نداشته باشد.
""در حالي که اروپا بايد به تلاش مجدانه براي خلع سلاح هسته اي کره شمالي به عنوان هدف نهايي در گفتگوها با اين کشور ادامه دهد و در اين خصوص هيچ جاي ترديدي باقي نگذارد، آنها همچنين بايد ايفاي نقشي را بررسي کنند که مي تواند مانع از دودستگي هاي بين المللي درباره نحوه واکنش به فعاليت هاي تسليحاتي کره شمالي شود.
از اينرو اروپا مي تواند همزمان با مذاکرات دو کره در فرصت مناسب ، استراتژي گفتگوهاي " مسير دوم " با کره شمالي را اجرا کند تا به نوعي" قدرت بازدارندگي کره شمالي" به طور هوشمندانه و برنامه ريزي شده تضعيف شود .""
http://www.ecfr.eu/publications/summary/prempting defeat in search of north koreas nuclear doctrine-22/11/2017
مقامات اروپايي تاکيد مي کنند چرا اروپا نقش بارزي در روند رخدادها در شرق آسيا ندارند ؟ به همين دليل حدود يک سال است که آنها ديپلماسي «مسير دوم اروپا با کره شمالي" را مطرح مي کنند که پيشتر وجود داشته است.
از سوي ديگر مقامات واشنگتن از دو نگاه مذاکرات رهبران دو کره را ارزيابي مي کنند ؛ يکي نگاه ترديد و شک نسبت به رويکرد مسالمت گراي پيونگ يانگ و ديگري نگاه خوشبينانه به مذاکرات کره شمالي .
براي واشنگتن روند و نتيجه مذاکرات دو کره مهم است تا به احتمال زياد از آن دستاوردها براي سازوکار مذاکره با حکومت کره شمالي استفاده کند.
موضع روسيه نيز در قبال مذاکره رهبران دو کره؛ نوعي احتياط خوشبينانه است. کنش هاي مسکو همواره با هدف نقش آفريني بلند مدت در شرق آسيا ارزيابي شده است.
جمع بندي
مي توان گفت دولت هاي درگير در بحران شبه جزيره بايد برنامه اي براي بررسي سناريوهاي پس از مذاکرات دو کره داشته باشند تا بتوانند توانمندي هاي استراتژيک در حال دگرديسي را محاسبه کند.
آنچه بر پيچيدگي روند کنوني مي افزايد مواضع مبهم برخي دولت هاي منطقه نسبت به گفتگوهاي دوکره است. ژاپن نسبتا بدبينانه؛ روسيه و چين تاحدودي خوشبينانه و آمريکا نيز منتظر خروجي مذاکرات مي ماند. در اين ميان يک سامان گفتماني بر اساس کنش هاي واقع بينانه در حال شکل گيري است و آن اينکه تقريبا تمامي کشورهاي درگير در ماجراهاي شبه جزيره کره ؛ از اتحاد دو کره و ايجاد يک قدرت اقتصادي و هسته اي نگران هستند ؛ مگر آنکه مکانيزم هاي حقوقي و تعهدات مورد اجماع بين المللي تحت يک پادمان فراگير ؛ مذاکرات و موافقتنامه هاي احتمالي را پوشش کامل دهد.
=======================
نويسنده : محمد حسيني پور - پژوهشگر سياست استراتژيک.