چند احتمال درباره استعفای غیرمنتظره نیکی هیلی و پذیرش آن از سوی ترامپ

در حدود دو سالی که از تشکیل دولت ترامپ می گذرد استعفاء و برکناری اعضای دولت تقریبا یک امر معمولی بوده و پیش از این نیز بارها از جمله در خصوص رکس تیلرسون وزیر امور خارجه قبلی اتفاق افتاده بود اما آنچه که درباره استعفای نیکی هیلی سوال برانگیز و باعث تعجب شده این است که وی کاملا تابع دولت و شخص دونالد ترامپ بوده و تاکنون هیچ مخالفتی با وی نداشته اما در مواردی به دولت و شخص ترامپ توصیه های کرده بود که هزینه های سنگین در پی داشته است.
یکی از این موارد مهم پیشنهاد برگزاری نشست شورای امنیت به ریاست ترامپ بوده که در عمل به یک رسوایی برای وی و امریکا تبدیل شد. همچنین نیکی هیلی از مدافعان سرسخت اعمال تحریم های نفتی ایران و به صفر رساندن آن بود اما حتی نتوانست زادگاه خود یعنی هند را به این امر وادار کند و دیروز این کشور سفارش نفت از ایران را برای ماه آینده میلادی ارائه داد که نشانگر شرکت نکردن آن در تحریم های نفتی امریکاست.
گذشته از اینها نیکی هیلی از حامیان سرسخت سیاست های یکجانبه رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو بوده و در تبدیل سازمان ملل به تریبون نتانیاهو نقش اساسی داشته ، همه این اقدامات هرچند به مذاق راستگرایان صهیونیستی خوش می آمده اما هزینه های سنگینی نیز برای امریکا و حتی دولت ترامپ داشته است و با در نظرگرفتن این موارد ماهیت استعفاء و یا برکناری نیکی هیلی با کسانی که پیش از این مورد خشم و غضب ترامپ قرار گرفته بودند تا حدود زیادی متفاوت به نظر می رسد.
با توجه به اینکه چند هفته بیشتر به برگزاری انتخابات سرنوشت ساز میان دوره ای امریکا باقی نمانده که هم موقعیت جمهوریخواهان ضعیف شده و هم محبوبیت ترامپ کاهش یافته است لذا این احتمال که استعفاء یا برکناری نیکی هیلی با هدف بازگرداندن اعتماد صورت گرفته باشد بعید نیست.
از این دید امکان دارد استعفای نیکی هیلی نه به درخواست شخص ترامپ بلکه به عنوان پیشنهادی از سوی جمهوریخواهان مطرح شده باشد. از طرف دیگر هم زمانی استعفای غیرمنتظره نیکی هیلی با ماجرای ربایش و احتمالا قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار مخالف محمد بن سلمان در کنسولگری استانبول این سوال را نیز مطرح می کند که آیا دولت راستگرای ترامپ از جمله شخص هیلی نیز می تواند با این ماجرا در ارتباط باشد یا نه؟ آنچه این سوال را قابل تامل می کند که نیکی هیلی هرچند نماینده دولت امریکا بود اما در عمل به عنوان سخنگوی راستگرایان صهیونیستی عمل می کرد که احتمال دخالت و نقش آنها و به طور مشخص موساد در ماجرای خاشقچی بسیار زیاد است چرا که شواهد موجود نشان می دهد که محمد بن سلمان در طراحی و اجرای برنامه ها و سیاست های خود از کودتا در درون خاندان گرفته تا اشغال یمن و حتی مشارکت در طرح بلندپروازانه معامله قرن از حمایت های فکری تل آویو برخوردار بوده و همه ایده هایی که بنام محمد بن سلمان ارائه شده قرابت زیادی با اتاق های فکر اسرائیلی دارد .
------------------------
احمد کاظم زاده

­