• شهروند خبرنگار
  • شهروند خبرنگار آرشیو
امروز: -
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • علمی و فرهنگی
  • استانها
  • بین الملل
  • ورزشی
  • عکس
  • فیلم
  • شهروندخبرنگار
  • رویداد
پخش زنده
امروز: -
پخش زنده
نسخه اصلی
کد خبر: ۲۵۹۵۲۰۰
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۲
بین الملل » تحلیلی

مشروح سخنان دبیرکل حزب الله درباره تحولات اوضاع لبنان

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنانی که شبکه المنار آن را مستقیما پخش کرد پس از درود و سلام بر خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) و خاندان پاک و مطهر ایشان خطاب به حضار گفت: پس از حدود یک ماه غیبت وظیفه خود دیدم با توجه به تحولات اوضاع و لحظات حساسی که در آن قرار داریم بخصوص موضوع تعیین مامور تشکیل کابینه و همه موضوعات مرتبط با آن با شما صحبت کنم. هر چند اوضاع کل منطقه مهم است، اما صحبت‌های امروز درباره اوضاع لبنان خواهد بود. صحبت‌های امروز در چهار بخش خواهد بود که دو بخش آن طولانی و دو بخش دیگر کوتاه‌تر خواهد بود. بخش اول به تعامل اخیر آمریکا و اظهارات اخیر آمریکایی‌ها مربوط است که اهمیت زیادی دارد. بخش دوم به موضوع کابینه و نتایج به دست آمده و نتایجی که به دست خواهد آمد مربوط می‌شود. بخش سوم به مسائل امنیتی مربوط است و بخش چهارم نیز به برخی ملاحظات درباره مسائل معیشتی مربوط خواهد بود. 

در خصوص تعامل آمریکا که البته فقط به لبنان محدود نمی‌شود بلکه همه کشور‌های جهان را شامل می‌شود باید بگویم وقتی در هر کشوری اعتراضات، تظاهرات و اعتصابات و جنبش‌های مردمی صورت می‌گیرد می‌بینیم آمریکا به سرعت دخالت می‌کند. ممکن است اصلا هیچ ارتباط مستقیمی با این اعتراضات یا جنبش‌ها و قیام‌های مردمی نداشته باشند، ولی وقتی چنین اقداماتی در هر کشوری صورت می‌گیرد می‌بینیم آمریکائيها به سرعت وارد عمل می‌شوند و می‌کوشند از این تظاهرات یا اعتراضات و جنبش‌های مردمی در جهت منافع خودشان نه در جهت منافع معترضان و مردم و در جهت برنامه‌های خودشان نه در جهت خواسته‌های مردم و معترضان بهره برداری کنند و علنا و بی شرمانه سوار موج اعتراضات شوند و به جهانیان وانمود کنند آن‌ها هستند که این اعتراضات و تظاهرات را اداره می‌کنند صرف نظر از این که چنین چیزی اصلا درست است یا نه و حمایت خود را از این اعتراضات و تظاهرات و جنبش‌ها اعلام می‌کنند و برای کمک کردن به آن‌ها اعلام آمادگی می‌کنند، اما در واقع آمادگی برای کمک به تامین منافع و برنامه‌های آمریکاست. این یک اصل کلی است که در دوران بهار عربی و مسائل آمریکای لاتین و نیز هنگ کنگ و کشور‌های آسیایی و اروپایی و حتی در کشور‌های دوست و متحد آمریکا شاهد آن بوده ایم. رفتار کلی آمریکا به همین شکل است.
پس از هفدهم اکتبر که اعتراضات در مناطق مختلف لبنان به دنبال تصمیم اشتباه دولت در خصوص مالیات و عوارض آغاز شد، شنیدیم دیوید فلتمن در حال مطالعاتی مفصل است و برخی لبنانی تبار‌ها به کنگره آمریکا دعوت شدند و نظرات شخصی خود را بیان کردند و پس از آن ماجرا به همین شکل ادامه پیدا کرد و وزیر امور خارجه آمریکا و معاونان وی و برخی اعضای کنگره صحبت کردند و دخالت کردند و شرط و شروط گذاشتند و ارزیابی کردند و در مقابل همه این اقدامات نیز سکوت شد، زیرا هیچ یک از این اقدامات دخالت در امور داخلی لبنان نبود! آخرین این موارد نیز سخنان کری کرافت نماینده آمریکا در سازمان ملل و نیز سخنان مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا بود.
در اصل می‌خواهم به این دو صحبت آخری بپردازم. اجازه بدهید سخنان کری کرافت نماینده آمریکا در سازمان ملل را یادآوری کنم. وی گفت: تا وقتی فشار‌های شدید آمریکا نتیجه نداده است، تظاهرات و ناآرامی‌ها در لبنان، سوریه و یمن و هر جایی که ایران باشد ادامه خواهد یافت. (وی نگفت) جایی که فساد و خواسته‌های برحق و بیکاری و بحران‌های اقتصادی و معیشتی و ظلم و امثال آن باشد بلکه گفت: در هر جایی که ایران آنجا حضور داشته باشد. یعنی اگر فشار‌های شدید آمریکا نتیجه نداد، اعتراضات و تظاهرات باید ادامه پیدا کند. ما ابزار‌های دیگری برای اعمال فشار بر ایران داریم. یعنی این اعتراضات یکی از ابزار‌های آمریکاست. من آن‌ها را متهم نمی‌کنم بلکه خودشان این را می‌گویند. پس آمریکایی‌ها اعتراضات و تظاهرات در لبنان، عراق، سوریه و نیز یمن را یکی از ابزار‌های خود برای اعمال فشار بر ایران می‌دانند و غیر از این هم ابزار‌هایی در اختیار دارند تا ایران را برای دست برداشتن از رفتار‌های خود تحت فشار قرار دهند.
آمریکایی‌ها تصور کردند تظاهرات گسترده‌ای که در روز‌های اول برگزار شد علیه ایران است. این در حالیست که در هیچ یک از تظاهرات روز‌های اول و حتی روز‌های بعد معترضان و تظاهرکنندگان لبنانی هیچ مسئله‌ای که مربوط به ایران یا جمهوری اسلامی ایران و نفوذ این کشور باشد مطرح نکردند بلکه بیشتر شعار‌ها درباره خواسته‌های اقتصادی و مالی و اجتماعی و سیاسی داخلی بود. آمریکایی‌ها از روز اول تصور کردند این تظاهرات به منزله قیام مردم علیه حزب الله است و برخی رسانه‌های عربی و رسانه‌های حوزه خلیج فارس نیز در این خصوص به آمریکایی‌ها علیه مقاومت کمک کردند. این در حالیست که در روز‌های اول و اوج تظاهرات هیچ کس مسئله مقاومت و حزب الله و سلاح مقاومت را مطرح نکرد بلکه همه از حزب الله می‌خواستند به اعتراضات بپیوندد. وقتی از حزب الله می‌خواهند به آن‌ها ملحق شود یا آن را به سبب آن که به آن‌ها ملحق نشده است سرزنش می‌کنند، چگونه علیه این حزب قیام کرده اند؟ ولی تصور آمریکایی‌ها این است که علیه حزب الله قیام کرده اند.
آن‌ها یا خودشان را گول می‌زنند و به خودشان دروغ می‌گویند یا آن که جهانیان را فریب می‌دهند یا آن که برخی لبنانی‌ها که گزارش‌ها و اطلاعات را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند، اطلاعات غلط و گمراه کننده به آن‌ها می‌رسانند. ولی به هر حال این ارزیابی از تظاهرات مردم لبنان اشتباه است. تعجب نکنید، اینگونه نیست که آمریکایی‌ها همیشه دروغ بگویند بلکه ممکن است اطلاعات آن‌ها نادرست باشد. بسیاری از ناکامی‌های آمریکا در سیاست خارجی ناشی از ارزیابی‌های نادرست مبتنی بر اطلاعات گمراه کننده و اشتباهی است که از عوامل و مزدوران یا دوستان خود دریافت می‌کنند. به هر حال آمریکا تلاش می‌کند از هر جنبش و تظاهرات و اعتراضات بهره برداری کند و حالا هم نوبت لبنان است. آمریکا در لبنان به دنبال بهره برداری از این اعتراضات برای چه هدفی است؟ این کشور می‌خواهد مشکلات خودش را حل کند نه مشکلات لبنان را.
پمپئو چند ماه پیش در سفر به لبنان حرفی زد که چند روز پیش هم آن را تکرار کرد. گویا حزب الله مشکل لبنانی هاست و حزب الله خطری است که پیش روی لبنان قرار دارد در نتیجه به عقیده پمپئو لبنانی‌ها باید خود را از این خطر و مشکل رها کنند و این مسئولیت بر دوش آنهاست و آمریکا نیز حاضر است به آن‌ها کمک کند تا از دست این خطر رها شوند. آیا واقعیت اوضاع لبنان همین است؟ یکی از مسائل قابل توجه و خنده دار در سخنان سابق پمپئو این است که گفت: آمریکا حاضر است به مردم لبنان کمک کند حزب الله را از نظام و کشورشان اخراج کنند. حالا موضوع اخراج از نظام قابل فهم است. آمریکا می‌خواهد به لبنانی‌ها کمک کند حزب الله را از دولت و ادارات و پارلمان اخراج کنند. همه این‌ها درست، اما خنده دار آنجاست که چگونه می‌خواهند حزب الله را از کشورشان اخراج کنند. تصور آن‌ها این است که حزب الله عده‌ای هستند که از کشور‌های عربی، اسلامی، آفریقایی و از آمریکای لاتین و... آمده اند. باید به آن‌ها یادآوری کنم که ما صد‌ها سال است لبنانی هستیم و تاریخ ما در لبنان به ده سال قبل بر نمی‌گردد. این سخنان نشان دهنده تعامل سخیف آمریکا با این مسئله است. کاملا روشن است که آمریکا می‌خواهد برای حل مشکل خودش از اوضاع بهره برداری کند.
در خصوص اسرائیل نیز شاهد اظهارات بنیامین نتانیاهو (نخست وزیر رژیم صهیونیستی) و مسئولان سابق و روسای کنونی و سابق ستاد کل ارتش و وزرا بودیم که می‌گفتند فرصتی طلایی و مناسب برای اعمال فشار بر حزب الله و تضعیف و خلع سلاح کردن آن است یا دستکم باید از لبنان امتیازی بگیریم و توافقنامه‌ای در خصوص موضوع نفت و گاز در مناطق مورد اختلاف با آن امضا کنیم. حتی اسرائیلی‌ها هم به دنبال حل مشکل خود در لبنان هستند نه این که دل آن‌ها برای لبنانی‌ها سوخته باشد. نه دل آمریکایی‌ها با مردم لبنان است و نه دل اسرائیلی ها.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه افزود: درباره آنچه پمپئو گفت و من متن آن را در اختیار دارم پس از آنکه گفت: لبنان تحت فشار قرار دارد و اوضاع چگونه است می‌گوید "مسئولیت بر دوش ملت لبنان قرار دارد، یعنی مسئولیت چگونگی تشکیل دولت لبنان و بر عهده ملت لبنان است که حاکمیت لبنان و شکوفایی لبنان و آزادی آن را برابر نفوذ رژیم‌های خارجی مطالبه کند"​ طبعا غیر از آمریکا. (پمپئو می‌گوید) "سازمانی (در لبنان) داریم که در فهرست تروریسم قرار دارد و آن حزب الله است و می‌دانیم که ملت لبنان تهدیدی را که حزب الله علیه آزادی تشکیل می‌دهد می‌دانند"​ بر چه اساس می‌گویند ملت لبنان این خطر را درک می‌کند.
(پمپئو می‌گوید) "و این نظر آمریکا نیست بلکه اعتقاد ملت لبنان است" پمپئو به سخنگوی رسمی تبدیل شده و بیان کننده راستگو و امانتدار باور‌ها و اعتقادات ملت لبنان است؟! یعنی آیا آمریکایی‌ها در لبنان نظرسنجی برگزار کرده اند و فهمیده اند این اعتقاد و نظر مردم لبنان است یا همه پرسی برگزار کرده اند و از این نظر مردم لبنان آگاه شده اند؟ برای انتخاباتی که قانونی‌ترین انتخابات در تاریخ کشور لبنان بود و انتخاباتی سالم و آزاد بود و حدود دو سال پیش برگزار شد آیا پمپئو درباره آن نیز همین را گفت که این اعتقاد و نظر مردم لبنان است؟ در هر حال این نوعی دروغگویی و فریبکاری معمول آمریکایی است. (پمپئو می‌گوید) "ما برای کار‌هایی که جهان می‌تواند به منظور کمک به مردم لبنان برای اصلاح اقتصاد و دولت خود انجام دهد آمادگی داریم".
نکته اول در توضیح این اظهارات که می‌گوید حزب الله تهدیدی علیه ملت لبنان است، ببینید آمریکایی‌ها می‌خواهند مشکل خودشان را حل کنند نه مشکل مردم لبنان را. می‌خواهند مشکل اسرائیل را حل کنند نه مشکل ملت لبنان را. بله حزب الله با عزت و افتخار تهدیدی علیه اسرائیل و طمع ورزی‌ها و تهدیدات و طرح‌ها و سیطره و سلطه طلبی آن است و همه طمع ورزی‌های اسرائیل را به خاک و آب لبنان می‌دانند و درحال حاضر نفت و گاز هم به آن اضافه شده است. حزب الله تهدید است؟ بله یک تهدید واقعی است و تهدید اول است چرا که در کنار دیگر گروه‌های مقاومت لبنان، قدرت اصلی مقاومت است و آن‌ها این را می‌دانند. لبنان بدون در نظر گرفتن تاثیر مقاومت، با دشواری‌هایی مواجه است. همه می‌بینیم در مرز چه رخ می‌دهد، در مرز اسرائیل با وجود تصمیم شورای عالی دفاع لبنان که به اسرائیلی‌ها اجازه نمی‌دهد در مناطق مورد منازعه دیوار احداث کنند، اما اسرائیلی‌ها دیوار ساختند. چرا؟ چون مقاومت این مسئله را به دولت واگذار کرد و نگفتیم که مانع می‌شویم چرا که اگر می‌گفتیم مانع ساخت دیوار می‌شویم می‌دیدید که اسرائیل برای ساخت دیوار مسائل و ملاحظات زیادی را مدنظر قرار می‌داد و محاسبه می‌کرد.
درحال حاضر نیز کشتی‌ها و کشتی اکتشافی در آب‌های منطقه‌ای و اقتصادی لبنان وارد می‌شود و هنوز این مسئله بر عهده دولت است، اما اسرائیل می‌داند اگر مقاومت تصمیمی قاطع بگیرد (چه خواهد شد)، ما این مسئله را تا این لحظه به دولت واگذار کرده ایم هم در خصوص ساخت دیوار و هم در خصوص آب‌های لبنان و دست اندازی به نفت و گاز؛ بنابراین حزب الله تهدیدی علیه اسرائیل است. بله حزب الله تهدیدی علیه طرح‌های سلطه طلبانه آمریکا در لبنان و منطقه است. مسئله خاورمیانه جدید که کاندولیزا رایس به جا گذاشت. طرح‌های آن‌ها در منطقه، حضور حزب الله در بسیاری از میادین و این چیز پنهانی نیست و به آن افتخار می‌کنیم. آنچه در سوریه و در مناطق دیگر رخ داد؛ بنابراین حزب الله تهدیدی علیه منافع و طرح‌های آمریکا است نه علیه منافع و ملت لبنان. بلکه حزب الله مدافع و حامی ملت لبنان و آزادی و امنیت و کرامت و ثبات و آبروی آن است.
آمریکا و اسرائیل نتوانستند با این تهدید مقابله کنند حالا آمده اند که از اوضاع اقتصادی و مالی و معیشتی لبنان استفاده کنند و با این وسیله این تهدید را که مشکل آنهاست برطرف کنند. آمده اند که سوء استفاده کنند نه اینکه کمک کنند. (می گویند)‌ای مردم لبنان این تهدید وجود دارد و اگر می‌خواهید کمکتان کنیم این مشکل را حل کنید. می‌خواهند به لبنانی‌ها تحمیل کنند که آن را مشکل لبنانی‌ها بدانند در صورتی که مشکل لبنانی‌ها نیست بلکه مشکل اسرائیل و سلطه طلبی آمریکا و طرح‌های آمریکا در منطقه است. چرا آمده اند که حل این مشکل را به ملت لبنان تحمیل کنند؟ به این دلیل که آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها در طول دهه‌های گذشته نتوانسته اند این تهدید را که خطر می‌نامند برطرف کنند، یعنی مسئله مقاومت را. نه جنگ‌ها و نه اوضاع منطقه‌ای و نه ترور‌ها و نه تحریم‌ها و نه هزینه کردن میلیون‌ها دلار برای بدنام کردن و نه تحریک خاستگاه مقاومت علیه مقاومت - آنچه اخیرا رخ داد شکستی بزرگ برای آمریکایی‌ها نیز بود اگر چه خودشان تکذیب می‌کنند و نظرسنجی که انجام دادند نیز تایید می‌کند که در این مسئله شکست خوردند - بنابراین همه آنچه برای مقابله با مقاومت در لبنان مورد استفاده قرار دادند تا از آنچه آن را تهدید علیه طمع ورزی‌ها و طرح‌های خود می‌نامند رها شوند، نتوانستند و حالا می‌گویند مردم لبنان اگر می‌خواهید کمکتان کنیم این مشکل را حل کنید.
نام این کمک است یا باج خواهی؟ آیا آن‌ها دوستدار و عاشق لبنان و ملت لبنان و فقرا و نیازمندان در لبنان هستند که بیایند از نظر نوع دوستی و اخلاقی و حقوق بین الملل و حقوق بشر و رهبری جهان به آن‌ها کمک کنند یا اینکه باج خواهی است که دولت آمریکا و دولت اسرائیل علیه ملت لبنان انجام می‌دهند تا این مسئله را حل کنند؟ آمریکایی‌ها این معادله را مطرح می‌کنند که از قدرت خود و قدرت دفاعی خود و آنچه می‌تواند از حاکمیت و نفت و گاز و آب شما حفاظت کند صرف نظر کنید به این امید که به شما کمک کنیم؛ و دو گزینه مطرح می‌کنند گرسنگی شدید یا ایستادگی احتمالی. آن‌ها این را صادقانه می‌گویند " ایستادگی احتمالی". یعنی معلوم نیست که ایستادگی کنید، احتمالی است.
نکته دوم پیش از پرداختن به مسئله دولت، آیا به وعده‌های دولت آمریکا اعتماد دارید؟ من از شما می‌خواهم که اعتماد نکنید. به همپیمانان و دوستان آمریکا در جهان نگاه کنید که چگونه آن‌ها را کنار گذاشتند، چگونه آن‌ها را وسط بیابان در مرکز تهدیدات رها کردند، چگونه آن‌ها را گمراه کردند، چگونه از آن‌ها باج گرفتند، چگونه آن‌ها را دوشیدند، چگونه از آن‌ها سرقت کردند؟ آمریکا این است، ​ آیا به این آمریکا و به این دولت آمریکا اعتماد می‌کنید؟
و سوم اینکه، از کشور‌هایی که از آن‌ها نام نمی‌برم چرا که در بین آن‌ها کشور‌های عربی هستند که مشکلاتی را در لبنان به وجود آورده اند، درس بگیرید، کشور‌هایی که تسلیم شروط آمریکا شدند و نقش پیشگام و منطقه‌ای و تاثیرگذار خود را از دست دادند و به کشور‌هایی معمولی تبدیل شدند درحالی که کشور‌هایی بسیار مهم در منطقه و جهان بودند در مقابل دریافت کمکها. آیا بحران‌های اقتصادی و مالی و اجتماعی خود را پشت سر گذاشتند یا اینکه از بحرانی به بحران دیگر منتقل شدند؟ به آن‌ها نگاه کنید و از آن‌ها درس بگیرید و از تجربه دیگران با آمریکا و همچنین برخی از سازمان‌های بین المللی استفاده کنید. آنچه آن‌ها می‌خواهند این است که ما از قدرت خود صرف نظر کنیم و به قیمومیت برویم و استقلال خود را به عنوان یک کشور از دست بدهیم و کشور و تصمیم گیری سیاسی ما استقلال نداشته باشد. من از لبنانی‌ها می‌خواهم هوشیار باشند و تحت تاثیر این درخواست‌های فریبنده قرار نگیرند و به هیچ وجه تحریکات را نپذیرند چرا که آنچه آمریکایی‌ها انجام می‌دهند تحریک لبنانی‌ها علیه یکدیگر است تا به طرف فتنه یا هرج و مرج بروند.
من صادقانه به لبنانی‌ها می‌گویم اگر با یکدیگر همکاری کنید با توجه به عقل و منطق و توان شناختی که دارید و با توجه به اراده و توانمندی‌هایی که دارید می‌توانید از بحران و معضل موجود خارج شوید. لبنان به علت پراکندگی و اختلاف نظر شدید و نه به علت تنوع نظرات، به علت تعصبات قومی و منطقه‌ای و محاسبات حزبی و قومی و منطقه‌ای به این مشکل گرفتار شده است، اما اگر همه طرف‌ها دور هم بنشینیم و بگوییم لبنان در وضعیت اضطراری قرار دارد و بیایید عقل‌ها و مشت‌ها و دستهایمان را روی هم بگذاریم مطمئنا ما در لبنان با توانمندی‌های ملی و لبنانی خود می‌توانیم از آن خارج شویم و کشورمان را از بحران مالی و اقتصادی موجود نجات دهیم.
پیش از آنکه مبحث نخست را به پایان برسانم می‌خواهم توجه شما را به یک مسئله مهم جلب کنم. همیشه و به ویژه در دوره اخیر برخی طرف‌های خارجی و عربی و خلیج فارسي تلاش می‌کنند اظهارات مسئولان ایرانی را جعل یا تحریف کنند. جعل به این معنا که می‌گویند فلانی چنین گفت، فلان مسئول، وزیر، نماینده، رئیس، فرمانده سپاه و ارتش و .. چنین گفت، در صورتی که اصلا چنین چیزی را نگفته است و آن‌ها این سخن را به دروغ بیان می‌کنند. یا اینکه گفته است، اما آن را تحریف می‌کنند. طبعا هدف آن‌ها تحریک برخی لبنانی‌ها است که به سرعت تحت تاثیر قرار می‌گیرند حتی پیش از آنکه تحقیق کنند و بپرسند گفته است یا نه. مثلا بیشتر آن‌ها صحبت‌های پمپئو را گوش می‌کنند و انگلیسی می‌فهمند و نیازی به ترجمه ندارند و اشتباهی در ترجمه صورت نمی‌گیرد و صحبت‌های ولتمن را گوش می‌کنند تحت تاثیر قرار نمی‌گیرند و گویی با صحبت‌های آن‌ها حاکمیتشان آسیب نمی‌بیند، اما به محض اینکه در یک شبکه اجتماعی یا خبرگزاری که ممکن است دشمن ایران باشد اظهاراتی می‌بینند تحت تاثیر قرار می‌گیرند و به نوشتن مقاله و نشان دادن واکنش و درخواست از رئیس جمهور میشل عون و مسئولان برای موضع گیری اقدام می‌کنند.
همین مسئله چند روز پیش رخ داد زمانی که اظهارات یکی از برادران از فرماندهان سپاه تحریف شد. خوب من به سادگی تماس گرفتم و من زمانی که این اظهارات را دیدم مطمئن بودم که منطقی نیست و ممکن نیست که یکی از برادران ما در سپاه بیاید و با این لحن سخن بگوید. زمانی که به متن فارسی مراجعه کردم - خوب من فارسی می‌دانم - حتی یک کلمه از لبنان در این اظهارات وجود نداشت و "اگر اسرائیل به ایران حمله کند اسرائیل را از لبنان نابود خواهیم کرد"​ اصلا در کل صحبت‌های آن "از لبنان" وجود نداشت. کلمه "از لبنان"​ را به آن اضافه کرده بودند. من با برادران در ایران تماس گرفتم و آن‌ها گفتند درست نیست و چنین چیزی نگفته است و این متن کامل موجود است و آن‌ها حتی در خصوص واکنش وزیر دفاع لبنان محترمانه برخورد کردند. برخی برای جعل یا تحریف اظهارات مسئولان ایرانی به منظور تحریک برخی لبنانی‌ها و در تنگنا قرار دادن ریاست جمهوری و برخی در دولت لبنان و در تنگنا قرار دادن حزب الله و دوستان و همپیمانان حزب الله و ایران اصرار و پافشاری می‌کنند. این عامدانه است و بخشی از جنگ رسانه‌ای و روانی است که درحال حاضر وجود دارد. برای همین من این درخواست را دارم که کسی تحت تاثیر قرار نگیرد و تحریک نشود و منتظر شود و ببیند اگر این اظهارات از مسئولان ایرانی بوده و اگر اظهارات اشتباه و نادرست بوده است مطمئنا نه برادران در ایران و نه ما آن را نمی‌پذیریم.
در این مسئله نکته‌ای وجود دارد با استفاده از اظهاراتی که نقل شد، برای اینکه اطلاعات و پیامی بدهم، برخی تصور می‌کنند اگر به ایران حمله شود ایران برای پاسخ دادن به همپیمانان خود تکیه خواهد کرد. می‌خواهم اصلاح کنم و اطلاعات دقیق بدهم به آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها و همه. اگر کسی به ایران حمله کند ایران خودش به آن پاسخ خواهد داد، جمهوری اسلامی ایران حتی از نظر روحی و اعتباری نمی‌پذیرد که ساکت بماند و به همپیمانان و دوستان خود تکیه کند تا آن‌ها پاسخ بدهند. اینکه همپیمانان و دوستان ایران اگر به این کشور حمله صورت بگیرد چگونه واکنش نشان خواهند داد و اقدام خواهند کرد این به خودشان مربوط است، اما در ارتباط با خود جمهوری اسلامی چنین نیست و اگر اسرائیلی‌ها به ایران حمله کنند جمهوری اسلامی خودش به اسرائیلی‌ها پاسخ خواهد داد. اگر آمریکایی‌ها به ایران حمله کنند جمهوری اسلامی خودش به آمریکایی‌ها پاسخ خواهد داد. برای همین این اظهاراتی که به مسئولان ایرانی نسبت داده می‌شود اساسا مغایر با اصول و سیاست‌ها و تصمیمات و روشی است که رهبری ایران دارد.
بخش اول را با این جمله پایان می‌دهم مانند آنچه از روز اول گفتم آنچه در لبنان و همچنین در عراق و سوریه و دیگر مناطق در جریان است همه کسانی که مشکلاتی دارند و تظاهرات و اعتراض می‌کنند و حتی مبارزه می‌کنند نباید به آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها اجازه دهند از جنبش‌ها و تظاهرات و مواضع و اعتراضات آن‌ها در جهت منافع آمریکا و اسرائیل بهره برداری کنند.
سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنان خود به موضوع تشکیل دولت پرداخت و گفت: در خصوص تشکیل دولت به وضوح گفتم با استعفای دولت موافق نیستیم و علت آن را هم گفتم. یکی از علل این بود که اگر دولت استعفا کند تشکیل مجدد دولت در لبنان کار دشواری خواهد بود و به زمان زیادی نیاز دارد و این به نفع کشور نیست. اوضاع مالی و اقتصادی کشور تاب تحمل ایجاد خلأ را ندارد. وضع زندگی مردم تحمل ایجاد خلأ را ندارد. تظاهرات روز هفدهم آغاز شد و من روز نوزدهم یعنی (اولین) شنبه این را گفتم. چند روز بعد نخست وزیر استعفا کرد و به تبع آن دولت نیز استعفا کرد و تا امروز که حدود دو ماه از آن زمان گذشته است و مشکل ادامه دارد. واقعیت اوضاع همین است. امیدواریم شخصی که بیشترین مقبولیت را دارد مامور تشکیل کابینه شود، ولی موضوع تشکيل دولت نیز کار ساده‌ای نخواهد بود.
به نظر ما و همانگونه که قبلا هم بار‌ها گفتیم بهتر آن بود که دولت همچنان به کار خود ادامه دهد و اعتراضات و تظاهرات در میادین هم ادامه پیدا کند. من از همان روز‌های اول گفتم به شما (تظاهرکنندگان) ملحق نمی‌شویم، ولی گفتم در میادین بمانید و روز جمعه از طرفداران مقاومت خواستم میادین را ترک کنند و علت آن را هم گفتم. بهتر بود دولت به کار خود ادامه می‌داد و تظاهرات هم ادامه پیدا می‌کرد، زیرا این شرایط باعث اعمال فشار بر دولت می‌شد تا اصلاحاتی انجام دهد و اقدامات فوری چه در دولت یا پارلمان انجام شود و اقدامات زیادی به نفع مردم لبنان چه در موضوع اصلاحات یا موضوعات اقتصادی و مالی صورت گیرد.
در همان زمان دیدیم یکی از سریع‌ترین دستاورد‌هایی که حاصل شد تصویب بودجه بدون مالیات و عوارض بود. اگر دولت به کار خود ادامه داده بود و همین مسیر ادامه پیدا می‌کرد و مردم با حضور در خیابان‌ها به اعتراضات و اصرار بر خواسته‌های خود ادامه می‌دادند، دولت هم آماده بود با جدیت کار کند و اصلاحات را اجرا کند؛ اما با استعفای دولت دیگر کسی نیست که به خواسته‌های مردم پاسخ دهد و دیگر کسی نیست اصلاحات را اجرا کند. دیگر کسی نیست تدابیری اتخاذ کند. وقتی نخست وزیر استعفا کرد، برخی از شرکت کنندگان در اعتراضات آن را نوعی پیروزی برای تحرکات خود دانستند، اما در واقع استعفای نخست وزیر و به تبع آن دولت باعث شد در درجه اول فرصت از دست برود و مسیر گم شود و پس از آن جلوی فعالیت پارلمان هم گرفته شود و نهاد‌هایی هم که باید اصلاحات را اجرا کنند و به حرف مردم و مشکلات آنها گوش کنند، تعطیل شوند.
به نظر من اوضاع بدتر هم شد. ببینیم از آن زمان تا کنون چه اتفاقاتی برای ما افتاده است؛ قیمت‌ها افزایش پیدا کرد، بسیاری از کالا‌ها در بازار کمیاب شد، مردم در موضوع بنزین با تهدید روبرو شدند، در خصوص نان و دارو و بیمارستان‌ها هم مشکلاتی به وجود آمد. اعتصاب‌ها آغاز شد، کارگران اخراج شدند، شرکت‌ها ورشکسته شدند، بیکاری افزایش یافت، با بحران بانک‌ها و سپرده‌ها و سپرده گذاران روبرو شدیم و اوضاع امنیتی هم دچار مشکل شد. سرقت‌ها و بستن راه‌ها و برخورد‌های خیابانی افزایش یافت. اما اگر دولت به کار خود ادامه می‌داد و مردم هم در خیابان می‌ماندند و دولت را به شکل مسالمت آمیز و بدون اقدامات نامناسب و ناشایست تحت فشار قرار می‌دادند کار ما به اینجا که اکنون هست نمی‌کشید.
ما یک طرف مشخص را مسئول این اوضاع نمی‌دانیم بلکه همه آنچه اوضاع کشور را به اینجا رسانده است مسئول است. همچنین وقتی دولت استعفا کرد دیگر موضوع اصلی کشور دارو و گرسنگی و فرصت‌های شغلی و اوضاع مالی و اقتصادی نبود بلکه موضوع اصلی این شد که چه کسی رئیس کابینه شود، دولت تکنوکرات باشد یا سیاسی یا متشکل از فن سالار‌ها و سیاستمداران، آمریکا چه می‌خواهد، اروپا چه می‌خواهد، شروط فلانی چیست و فلانی قبول می‌کند و فلانی قبول نمی‌کند. به طور کلی مسیر تغییر کرد و به کلی از آنچه مردم به سبب آن تظاهرات کرده بودند منحرف شد. نظر و ارزیابی ما از اوضاع این است، شاید برخی این را نپذیرند و قبول نداشته باشند، اما به هر حال نظر ما این است.
به هر حال پس از استعفای نخست وزیر با شرایط جدیدی روبرو شدیم. با کشوری که نیاز به دولت دارد. نیاز کشور به دولت به این معناست که گروه‌های سیاسی و به طور خاص نمایندگان اکثریت وظیفه جدیدی به نام تشکیل دولت پیش رو دارند. چرا می‌گویم نمایندگان اکثریت که اکنون ما هم جزء آن هستیم؟ به این علت که نمایندگان اکثریت مسئولیت تشکیل دولت را بر عهده دارند، زیرا هر دولتی به رای اعتماد نمایندگان اکثریت در پارلمان نیاز دارد و این عده احساس مسئولیت خاصی دارند و از این گذشته ریاست جمهوری نیز نقش مهمی در این اکثریت دارد. می‌خواهم در این باره با لبنانی‌ها شفاف صحبت کنم، زیرا این موضوع به سرنوشت و حال و آینده شما مربوط می‌شود.
چند راهکار داریم، راهکار اول تشکیل دولتی است که در لبنان به آن دولت تک حزبی می‌گویند. یعنی جریان آزاد ملی، حزب الله، جنبش امل، مجمع مشورتی، جریان المرده و... بیایند و دولتی تک حزبی تشکیل دهند. بگویند شما در پارلمان اکثریت را در اختیار دارید، رئیس کابینه را با اکثریت آراء انتخاب کنید تا دولت را تشکیل دهد و مسئولیت به آن واگذار شود. در جناح سیاسی ما دو نظر وجود دارد؛ یک نظر این است که می‌گوید این کار را انجام دهید و نظر دیگر با این کار مخالف است. تردیدی نیست که انجام چنین کاری به شجاعت زیادی نیاز دارد و در جناح سیاسی ما نیز افراد شجاع زیاد است. همه شجاع هستند. وقتی برخی از ما با تشکیل دولت تک حزبی مخالفت می‌کنند به این علت نیست که ترسو هستند. مسئله به تشخیص خطرات و مصلحت کشور بخصوص در این دوره حساس مربوط است.
وقتی این مسئله را بررسی می‌کنیم، حزب الله با تشکیل دولت تک حزبی مخالف است. جنبش امل نیز موضع مشابهی دارد. برخی می‌گویند براساس پیمان همزیستی نباید دولت تک حزبی تشکیل شود و همچنین گفته می‌شود از برخی مواد قانون اساسی برمی آید که نباید چنین دولتی تشکیل داد که طوایف اصلی یا گروه‌های اصلی این طوایف در آن حضور نداشته باشند. اینجا نمی‌خواهم درباره پیمان همزیستی یا برداشت‌های موجود از مواد قانون اساسی بحث کنم. این‌ها را کنار بگذاریم؛ بلکه می‌خواهم درباره منافع ملی و منافع کشور و خطراتی که آن را تهدید می‌کنم سخن بگویم. قبل از هر چیز باید یادآوری کنم در پارلمان قبلی اکثریت در اختیار گروه مقابل بود، ولی ما و جناح سیاسی ما از گروه مقابل می‌خواستیم دولت وحدت ملی تشکیل دهد، زیرا منافع ملی و عالی لبنان ایجاب می‌کند دولت نماینده همه گروه‌ها و طوایف و گروه‌های اصلی در کشور باشد. وقتی اکثریت در اختیار آن‌ها بود نمی‌پذیرفتیم دولت تک حزبی تشکیل دهند و از آن‌ها می‌خواستیم دولت وحدت ملی تشکیل دهند و زمانی که اکثریت در اختیار ماست باید سر موضع سابق خودمان باشیم و نباید دولت تک حزبی تشکیل دهیم و به آنچه از گروه مقابل در خصوص تشکیل دولت وحدت ملی درخواست کردیم پایبند باشیم.
نکته دیگر این که کشور اکنون در شدیدترین بحران اقتصادی و مالی تاریخ خود قرار دارد. هر دولتی که بخواهد این بحران مالی و اقتصادی را حل کند به ثبات و آرامش داخلی نیاز دارد، اما اگر دولت تک حزبی تشکیل شود با توجه به تنش‌های موجود که شدت هم پیدا خواهد کرد، دولت تک حزبی چگونه می‌خواهد مشکلات کشور را حل کند؟ همچنین حل بحران به همکاری و هماهنگی همه نیاز دارد. هیچ کس نباید از مسئولیت اوضاعی که در لبنان به وجود آمده است فرار کند. این مسئله هم با تشکیل دولت تک حزبی تناسبی ندارد، زیرا هر دولت نجات (ملی) که تشکیل شود ناچار به اتخاذ تصمیماتی خواهد بود که به مذاق مردم خوش نمی‌آید. اگر دولت تک حزبی تشکیل شود و کسانی که در خارج دولت هستند در کمین آن نشسته باشند، در آن شرایط دچار تنش خواهیم شد.
علاوه بر این تشکیل دولت تک حزبی خطرات خارجی را به دنبال خواهد داشت. وقتی حضور اندکی در دولت داشتیم می‌گفتند این دولت، دولت حزب الله است حال آن که اینگونه نبود، حالا اگر دولت تک حزبی تشکیل شود بیش از هر زمان دیگری می‌گویند دولت، دولت حزب الله است. آیا در این شرایط چنین چیزی به نفع لبنان است؟ بدون شک نیست. اگر بخواهیم مسائل حزبی و طایفه‌ای را در نظر بگیریم قوی‌ترین و موثرترین حضور را در آن خواهیم داشت، اما این به نفع کشور و ملت لبنان نیست. حالا دولتی تک حزبی را در نظر بگیریم که طرف مقابل آن را تشکیل دهد. یعنی حزب الله، جنبش امل، جریان آزاد ملی و بقیه متحدان آن‌ها اعلام کنند نمی‌خواهیم در دولت مشارکت داشته باشیم و به جریان المستقبل و بقیه گروه‌های متحد آن بگویند شما دولت تشکیل دهید و مسئولیت آن را بر عهده بگیرید. چنین دیدگاهی هم وجود دارد و مطرح است که می‌گوید بگذارید مسئولیت به گردن آن‌ها بیفتد. ما به خاطر منافع و مصلحت کشور با چنین طرحی هم موافق نیستیم. آیا وضع کشور تحمل چنین چیزی را دارد؟ الآن مهم نجات کشور است یا این که می‌خواهیم بدانیم اگر کشور سقوط کرد چه کسی مسئول آن است؟ آیا مسئولیت پذیری ملی چنین چیزی را ایجاب می‌کند یا اینکه ایجاب می‌کند همه مسئولیت پذیر باشند و همه مشارکت کنند و همه به خاطر همکاری برای نجات کشور امتیاز بدهند و کوتاه بیایند؟ نکته دیگر این که اگر به گروه مقابل بگوییم دولت تک حزبی تشکیل دهد چگونه می‌خواهند در پارلمان رای اعتماد بگیرند، زیرا اکثریت در پارلمان در دست ماست. اگر به آن‌ها رای اعتماد بدهیم یعنی ما هم مسئول هستیم و اگر به آن‌ها رای اعتماد ندهیم یعنی خلأ همچنان ادامه دارد. چنین چیزی منطقی نیست به همین سبب نظر ما این است که تشکیل دولت تک حزبی راهکار مناسبی نیست چه ما آن را تشکیل دهیم و چه گروه مقابل این کار را انجام دهد. این کار به نفع کشور نیست.
راهکار‌های سوم و چهارم مبتنی بر تشکیل دولت مشارکتی است که تا حد امکان نماینده طیف وسیع تری باشد. نمی‌خواهم از واژه ”دولت وحدت ملی“ استفاده کنم، زیرا حتی دولت قبلی که استعفا کرد نیز دولت وحدت ملی نبود، زیرا برخی گروه‌های سیاسی کشور که قابل احترام هم هستند در دولت حضور نداشتند. بهتر است از واژه دولت مشارکت ملی و دولتی با مشارکت وسیع‌ترین طیف ممکن استفاده کنیم. برخی گفتند جنبش مردمی هم در دولت شرکت کند ما هم گفتیم مشکلی با این مسئله نداریم، ولی مشکل این است که جنبش مردمی می‌گوید ما ”رهبری“ نداریم و هیئتی برای گفتگو با رئیس جمهور تشکیل نداد و نتوانسته است سخنگو‌هایی رسمی برای خود انتخاب کند بنابراین فردا چگونه می‌خواهد وزرایی معرفی کند که نمایندگان جنبش مردمی لبنان باشند.
به هر حال ما طرفدار تشکیل دولت مشارکت ملی هستیم که نه با پیمان همزیستی تعارض دارد و نه با برداشت‌های مربوط به پیمان طائف، بلکه مبتنی بر انسجام همگانی و مسئولیت پذیری جمعی و تامین ثبات داخلی و آرام کردن مردم و انجام فعالیت‌های مسئولانه است. تفاوت راهکار سوم و چهارم در رئیس کابینه است. راهکار سوم این است که ریاست آن را سعد الحریری بر عهده داشته باشد و از روز اول هم گفتیم مشکلی با این راهکار نداریم، اما این که در رسانه‌ها گفته می‌شود ما بر این راهکار اصرار می‌کنیم و راهکار‌های دیگر را نمی‌پذیریم درست نیست و نشانه آن هم راهکار چهارم است. راهکار سوم تحقق نیافت، زیرا سعد الحریری شروطی را مطرح کرد که بیشتر یا همه جناح سیاسی ما آن‌ها یا برخی از آن‌ها را نامناسب یا نادرست دانستند و همین مسئله باعث شد به سراغ راهکار چهارم برویم.
راهکار چهارم این است که سعد الحریری و جریان المستقبل کسی را که نماینده طایفه محترم سنی باشد برای ریاست کابینه پیشنهاد یا با آن موافقت کنند و اکثریت پارلمان نیز با آن موافقت کند، زیرا اکثریت است که می‌خواهد به آن رای اعتماد بدهد در نتیجه طبیعی است که با فرد پیشنهاد شده موافقت کند. این راهکار را پذیرفتیم و اسامی برخی افراد هم مطرح شد. نفر اول صفدی بود که به ما پیشنهاد شد و آن را پذیرفتیم و گفتیم مشکلی با آن نداریم. پس از آن ابهاماتی پیش آمد و این گزینه منتفی شد. پس از آن نام بهیج طباره مطرح شد و گفتیم مشکلی نداریم، ولی این گزینه هم بعدا منتفی شد سپس سمیر الخطیب سومین نفری بود که برای ریاست کابینه مطرح شد. هیچ یک از این سه نفر را ما معرفی نکردیم، ولی وقتی به ما پیشنهاد شدند گفتیم با آن‌ها مشکلی نداریم. گفتیم اگر سعد الحریری و جریان المستقبل این افراد را قبول دارند این مسئله کمک می‌کند که مشارکت و پیمان همزیستی تحقق پیدا کند. گفتیم آن‌ها (الحریری و المستقبل) باید موافق باشند و در دولت هم مشارکت داشته باشند. در خصوص استاد سمیر الخطیب درباره شخص وی و اصول اساسی کابینه و کرسی‌ها و... توافق حاصل شد، اما در لحظات پایانی قبل از آغاز رایزنی‌ها مسئله منتفی شد و نمی‌خواهم وارد جزئیات مسئله شوم.
رئیس جمهور هم رایزنی‌ها را به درخواست بیشتر فراکسیون‌های اصلی پارلمانی به تعویق انداخت؛ بنابراین راهکار سوم مطرح بوده و همچنان هم مطرح است، ولی سعد الحریری شرط و شروطی دارد. راهکار چهارم هم هنوز مطرح است و هر زمان درباره شخصی حتی برای مرحله انتقالی به توافق برسند ما هم استقبال می‌کنیم و مشکلی نداریم. نظر ما این است که راهکار سوم و چهارم می‌توان اوضاع کنونی را حل و فصل کرد. گروه حمایت بین المللی یا هر اسم دیگری که دارد می‌گوید دولت اصلاحات می‌خواهیم، در این خصوص هم مشکلی نیست. دولت اصلاحات لزوما به معنای دولت فن سالار یا دولت سیاسی یا دولت متشکل از افراد فن سالار و سیاستمداران نیست. دولت اصلاحات به این معناست که بتواند اصلاحات لازم و مناسب را اجرا کند و دولت نجات از وضع کنونی باشد.
دولت اصلاحات یا دولت نجات به مشارکت همه نیاز دارد. همانگونه که دولت تک حزبی را رد کردیم و گفتیم جریان المستقبل باید در دولت شرکت کنید بر مشارکت جریان ملی آزاد در دولت اصرار می‌کنیم. هیچ یک از طرف‌های سیاسی مهم که می‌تواند به نجات کشور کمک کند نباید کنار گذاشته شود.
قرار است رایزنی‌ها روز دوشنبه آغاز شود. هنوز درباره شخصی توافق نشده است. ممکن است روز دوشنبه گروه‌ها و فراکسیون‌های مختلف اسامی مورد نظر خود را بدون توافق‌های قبلی مطرح کنند. فراکسیون وفاداری به مقاومت نیز روز دوشنبه مواضع خود را اعلام می‌کند. امیدواریم روز دوشنبه کسی که آراء لازم را کسب می‌کند معرفی شود و پس از آن درباره دولت و تشکیل کابینه حرف می‌زنیم و با کسی که مامور تشکیل کابینه می‌شود گفتگو می‌کنیم و می‌کوشیم برای تشکیل کابینه در سریع‌ترین زمان ممکن همکاری کنیم. مسئله‌ای که فعلا مطرح است همین است مگر این که تا دوشنبه اتفاق دیگری بیفتد.
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی خود افزود: در خصوص مسئله امنیتی، طبعا من از بسیاری از مردم در مناطق مختلف لبنان تشکر می‌کنم، در واقع نه فقط در برخی مناطق بلکه در سراسر لبنان، صبر کردند و همچنان برابر اقدامات در خصوص بستن راه‌ها صبر می‌کنند. بستن راه‌ها مسئله‌ای است که همه ما مشکلات و خطرات و فجایعی را که برای مردم به وجود می‌آورد می‌دانیم و حتی افرادی به علت بسته شدن راه‌ها جان خود را از دست دادند. مردمی که صبر و تحمل کردند و با هوشیاری به مسئولیت خود عمل کردند.
مطمئنا در برخی مناطق برخی به دنبال ایجاد هرج و مرج و درگیری بودند با اقداماتی مانند شایعه پراکنی و مطرح کردن دغدغه‌ها و مشکلات جدید و قدیمی. این‌ها اقداماتی است که صورت گرفته و در برخی مناطق موجب تنش شده است. مردم صبر و تحمل کردند و من امروز از آن‌ها درخواست می‌کنم باز هم صبر کنند. انشاالله ما به اواخر این وضعیت رسیده ایم و انشاالله به راه حل نزدیک می‌شویم و برای همین کسانی که به بستن راه‌ها اقدام کردند به هر دلیلی که باشد این عوامل برطرف شده است، اما تا آن زمان باید بیشتر صبر و تحمل کرد و بیشتر هوشیار بود. تا این لحظه مردم توانسته اند به طرف درگیری و رویارویی خطرناک کشیده نشوند.
مسئله دوم، همچنین می‌خواهیم خویشتن دار باشند یعنی برخی رویارویی‌هایی که رخ داد و تنش‌هایی که از نقطه‌ای به نقطه دیگر کشیده شد، البته طبعا برخی رسانه‌های داخلی و برخی رسانه‌های خلیج فارسی و غربی همه آن‌ها می‌گویند طرفداران حزب الله و جنبش امل و نیرو‌های حزب الله و جنبش امل حمله کردند و زدند و تعرض کردند که این درست نیست. حزب الله و جنبش امل به هیچ وجه هیچ تصمیمی از این دست اتخاذ نکرده اند بلکه تلاش کردند و کمیته‌هایی برای کنترل مردم تشکیل دادند و در سطح مردمی در وضعیتی بسیار تحریک آمیز قرار داشتند که بسیاری این را می‌دانند و کسانی هم که به چنین اقدامات تحریک آمیز دست می‌زدند نیز این را می‌دانند.
ما حزب الله و جنبش امل فشار زیادی بر طرفداران خود وارد کردیم، بله در برخی موارد، خشم و اقدامات انفعالی خارج از کنترل بود، اما با این حال بار دیگر برای به کنترل در آوردن آن تلاش کردیم. در هر حال، همه جوانان و اشخاص که تحت تاثیر قرار گرفتند و به تنش کشیده شدند در واقع اقدامات تحریک آمیز زیادی وجود دارد، اما باید با هوشیاری و خویشتن داری با آن مقابله کرد. من بار دیگر از آن‌ها می‌خواهم خویشتن داری کنند و خودشان را کنترل کنند و صبر و تحمل داشته باشند. این مسئله‌ای است که چه من و چه جناب رئیس مجلس نبیه بری و یا رهبران حزب الله و جنبش امل، همه ما اتفاق نظر داریم که باید آرامش خود را حفظ کنیم و به هیچ مشکل و تنشی کشیده نشویم و این به نفع کشور نیست و به نفع خودمان هم نیست. به ویژه برخی شعار‌ها یا برخی اقداماتی که به این مردم و این طرفداران تعلق ندارد نباید صورت بگیرد و اقدامات انفعالی باید مهار شود و در سطح بالایی از خویشتن داری قرار داشته باشیم و نه به دشمنان و نه به رقبا و نه به کسانی که در کمین ما هستند خوراکی برای اهانت یا استفاده نادرست از آن را بدهیم.
حزب الله هیچ تصمیمی از این دست اتخاذ نکرده است و نه جنبش امل. حزب الله و جنبش امل و دیگر همپیمانان اگر تصمیمی برای حضور در خیابان‌ها اتخاذ کنند اعلام می‌کنند که به خیابان بیایید و شعار بدهید چرا که حرکت آن‌ها هدفمند و مشخص و متمرکز خواهد بود. روشن است که ارتش لبنان و نیرو‌های امنیتی با جدیت برای گشایش راه‌ها تلاش می‌کنند و درخواستی که از ارتش و فرماندهی ارتش و دستگاه‌های امنیتی وجود دارد این است که به اقدامات برای باز کردن راه‌ها سرعت ببخشند و مشخص است که کسانی که راه‌ها را می‌بندند از هیچ پوششی برخوردار نیستند نه پوشش سیاسی و نه پوشش حزبی و نه پوشش مردمی.
ما می‌شنویم که حتی برخی از کسانی که خودشان را رهبر جنبش معرفی می‌کنند می‌گویند با این قبیل اقدامات موافق نیستند. همچنین نباید در خصوص اخلال در وضعیت امنیتی مسامحه کاری کرد، سرقت‌ها و آدم ربایی‌هایی صورت گرفته است که دستگاه امنیتی لبنان باید اقدام کند و مانع آن‌ها شود. مردم لبنان تا این لحظه تا سطح بسیار خوبی به مسئولیت خود عمل کرده اند و از آن‌ها می‌خواهیم باز هم به همین روش ادامه دهند و انشاالله به پایان این وضعیت نزدیک می‌شویم.
نکته پایانی درباره اوضاع معیشتی. طبعا تا تشکیل دولت، از دولت پیشبرد امور می‌خواهیم به مسئولیت‌های خود عمل کند. یعنی نه نخست وزیر و وزیران نباید بگویند ما مسئولیتی نداریم بلکه شما برابر مردم و خدا در دنیا و آخرت مسئول هستید، به اندازه‌ای که قانون اختیاراتی به عنوان دولت پیشبرد امور در اختیار شما قرار داده است شما مسئول هستید و باید به وظایف خود عمل کنید به ویژه اگر تشکیل دولت طول بکشد لازم است دولت پیشبرد امور به وظایف خود در مسائل مالی و اقتصادی و معیشتی عمل کند. اما تا آن زمان مردم نیز باید به مسئولیت اجتماعی خود عمل کنند. ما آن را همبستگی اجتماعی می‌نامیم به این معنا که امروز در صحبت‌های بسیاری در کشور از تلاش برخی برای گرفتن بهای چیزی که ارائه می‌کنند سخن به میان می‌آید و گفته می‌شود برخی تلاش می‌کنند از وضعیت کنونی کشور برای بالا بردن قیمت‌ها استفاده کنند. باید به آن‌ها گفت و از آن‌ها درخواست کرد که الان وضعیت به گونه‌ای نیست که قیمت‌ها را بالا برد. برخی تلاش می‌کنند سود خود را بالا ببرند و در گذشته مثلا پنجاه درصد سود می‌گرفتند الان تلاش می‌کنند شصت درصد یا صد در صد سود بگیرند. درحال حاضر وضعیت به گونه‌ای است که نیاز به همراهی همه دارد. همواره گفته ایم که اگر وضعیت اقتصادی کشور از هم بپاشد بر سر همه فرو خواهد ریخت و کل کشور و همه مردم و همه مناطق به شدت تحت تاثیر این فروپاشی قرار خواهند گرفت؛ بنابراین ما به همبستگی و همکاری نیاز داریم.
به هیچ وجه بالا بردن قیمت‌ها و تلاش برای بالا بردن سود جایز نیست. حتی فراتر از آن، من از آن‌ها می‌خواهم سود خود را کاهش دهند. نمی‌گوییم مردم سود نکنند، اما می‌گوییم آن را کاهش دهند و اگر یکدیگر را تحمل کنیم و به فکر هم باشیم می‌توانیم از امنیت اجتماعی و کشورمان حفاظت کنیم. اما برخی به دنبال بالا بردن سود و احتکار و پنهان کردن کالا‌ها هستند که این کار به هیچ وجه جایز نیست و جرم است چه از نظر شرعی، چه از نظر قانونی و اخلاقی و انسانی. حتی در برخی اتحادیه‌ها اعتصاب‌ها را مطرح می‌کنند. در مسئله بنزین نباید بگویند جایگاه‌های توزیع بنزین را ببندید به دنبال راه دیگری برای اعتراض و مقابله با فشار باشید. تظاهرات کنید، اعتراض کنید، تحصن کنید و اعتصاب غذا کنید، اما می‌دانید بستن پمپ‌های بنزین چه بر سر امنیت کشور می‌آورد؟ یا بستن نانوایی‌ها و خودداری از توزیع نان. همه چیز‌هایی که به مردم ارتباط دارد مانند بنزین، گازوئیل، نان، دارو، بیمارستان، نباید اقدامی در این‌ها صورت بگیرد و نباید مورد سوء استفاده قرار بگیرد به دنبال راه‌های دیگری برای فشار باشید؛ بنابراین کالا‌های اساسی که به زندگی مردم مرتبط است به هر دلیلی که باشد نباید برای فشار یا مقابله با فشار مورد استفاده قرار بگیرد.
ما به این همبستگی و همراهی و همکاری برای پشت سر گذاشتن این مرحله بسیار خطرناک نیاز داریم. در پایان امیدواریم رایزنی‌ها نتیجه دهد و هر کسی که انتخاب می‌شود و رئیس جمهور او را مامور تشکیل دولت می‌کند بتواند گفتگو‌های مفیدتر و جدیتری برگزار کند. از خدا می‌خواهیم به همه کمک کند و بلاء را از همه دور کند و به همه کمک کند تا به مسئولیت‌های تاریخی و ملی خود در این مرحله برای نجات کشورشان و حفظ امنیت و صلح داخلی و ثبات داخلی و نجات آن از بحران‌های متنوع عمل کنند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
گزارش خطا
Bookmark and Share
X Share
Telegram Google Plus Linkdin
ایتا سروش
عضویت در خبرنامه
نظر شما
آخرین اخبار
داستان یک نردبان
صعود نیما زاهدی به جدول اصلی جام جهانی شمشیربازی
عجیب، اما واقعی، صف‌های طولانی غذای رایگان در آمریکا
غرب پشت اعتراضات صربستان
آغاز ساخت زیر گذر شهدا در بوکان
خبر‌هایی از بررسی مشکلات بهداشت و درمان دامغان
بسته هنر و سینما ۱۴۰۴/۰۸/۱۵
اختصاص ۲۵ همت اعتبار برای زیرساخت‌های عمرانی و آموزشی کردستان
افزایش قابل توجه اخراج‌ها در آمریکا
دومین پیروزی پیاپی تیم ملی والیبال مردان ایران
سفر رئیس جمهور به کردستان با حاشیه‌های شنیدنی
برادران خدایاری، شانه‌به‌شانه تا جاودانگی
برد چوکا در برابر شایان دیزل در تالش
مصاف تیم والیبال شهید املاکی لنگرود در برابر افق قم
گلایه اهالی شهر جعفریه قم از آسفالت نبودن مسیر مدرسه شهید سلیمانی
شورای حل اختلاف ظرفیتی برای کاهش پرونده‌های قضایی
احداث اولین زمین والیبال ساحلی در شهرکرد
روایت همدلی در دفاع ۱۲ روزه با اولین رویداد رسانه‌اى «هما»
ابلاغ ترخیص ۱۰۰ درصدی چای وارداتی
تساوی ملوان مقابل شمس آذر در بندرانزلی در خانه
  • پربازدیدها
  • پر بحث ترین ها
حقوق کارکنان باید مستقیم به حسابشان واریز شود
والیبال ایران عزادار شد؛ صابر کاظمی درگذشت
واکنش چین به تهدید نظامی آمریکا علیه نیجریه
خبر خوش برای کارگرانی که بیمه آنها قطع شده است
فاصله قیمت زعفران از تولید تا مصرف
کشف ۱۵۶ دستگاه خودروی لوکس قاچاق به ارزش ۸۸۵ میلیارد تومان
استعفا در شرایط حساس
آغاز دهمین سوگواره نمایش آیینی «نگین شکسته» در مشهد
پاسخ اعضای دولت به پرسش خبرنگاران
عملکرد دستگاه‌ها در صدور مجوز‌های کسب و کار
زهران ممدانی، اولین شهردار مسلمان نیویورک شد
روزنامه‌های فردای ۱۳ آبان
وزیر خارجه ارمنستان: روابط ما با ایران راهبردی است
هدف از جنگ ۱۲ روزه براندازی نظام جمهوری اسلامی بود
ایروانی: اظهارات ترامپ تهدید علیه صلح‌وامنیت بین‌المللی است
تعطیلی مدارس برخی مناطق هرمزگان  (۳ نظر)
نتایج قرعه کشی طرح عادی ایران خودرو اعلام شد  (۲ نظر)
سه نفر با اهدای عضو مرحومه مبینا حمصیان به زندگی بازگشتند  (۲ نظر)
تقویت نظام مدیریت زمین برای مقابله با زمین‌خواری و تخریب محیط زیست  (۲ نظر)
آغاز همکاری سازمان راهداری و پلیس‌راه برای شناسایی هزار نقطه پرخطر  (۲ نظر)
تأکید چین بر گسترش مناسبات اقتصادی با روسیه  (۲ نظر)
حقوق کارکنان باید مستقیم به حسابشان واریز شود  (۱ نظر)
با قاطعیت از حاکمیت خود دفاع می‌کنیم  (۱ نظر)
به جزایر ایران حمله شود همانجا پاسخ کوبنده می‌دهیم  (۱ نظر)
ارتش رژیم اشغالگر محور «فیلادلفیا» را بست  (۱ نظر)
والیبال ایران عزادار شد؛ صابر کاظمی درگذشت  (۱ نظر)
بازتاب گسترده بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های آمریکای لاتین  (۱ نظر)
برگزاری راهپیمایی ۱۳ آبان در مشهد، متمرکز در میدان شهدا  (۱ نظر)
لزوم اجرای روش‌های نوین در دامداری‌های کردستان  (۱ نظر)
شرایط دریافت مجدد وام اشتغالزایی و مشاغل خانگی اعلام شد  (۱ نظر)