پخش زنده
امروز: -
به قلم چهاردولی و نامآور
کتاب «مدیریت راهبردی از منظر سیره شهدا» منتشر شد
کتاب «مدیریت راهبردی از منظر سیره شهدا» به قلم «عباس چهاردولی» و «داوود نامآور» منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، نویسندگان در پیشگفتار به این مطالب اشاره میکنند که دانشگاه عالی دفاع ملی در راستای تحقق تدبیر داهیانه رهبر معظم انقلاب اسلامی درخصوص لزوم تحول در علوم انسانی، اقدام به انجام سلسله تحقیقات در حوزه مدیریت اصیل اسلامی نموده و در همین راستا کتاب حاضر را در سه حوزه بینش، منش، کنش (تفکر، اخلاق و رفتار) بر اساس مطالعه اسنادی و جستوجوی کتابخانهای از کلام و سیره عملی شهدا و نظرخواهی از صاحبنظران این عرصه تدوین کردهاند.
قسمتی از متن کتاب:
«شهدا در مدیریت پیشرو، که شاید بتوان آن را نوعی ابداع در سبک مدیریتی آنان دانست، فوقالعاده بودند. هیچ امری از دید تیزبین آنان پنهان نمیماند. از مسائل حفاظتی گرفته تا مخابرات، از تسلیحات گرفته تا تغذیه نیروها، توپخانه، گردانهای عملیاتی، ادوات، اطلاعات، تخریب، آموزش و... همگی را ماهرانه زیر نظر داشتند، بهگونهای که هیچ ردهای احساس نمیکرد که در حوزه کاری او دخالت میشود.
اما همه احساس میکردند که از نظافت دستشوییها گرفته تا نظم استقرار چادرها، استحکام سنگرها، فعال بودن پدافند و دقت در کمینها بایستی پاسخگو باشند.
همه فرماندهان میدانستند که در قبال حراست از بیتالمال بایستی پاسخگوی فرمانده لشکر باشند. با هر نارسایی جزئی برخورد میکردند، فوراً تذکر میدادند و یا توضیح میخواستند. نمونههای بسیاری از این سبک مدیریتی در بین فرماندهان دفاع مقدس وجود دارد.
در جوامع غربی، به علت بافت مادی صرف و نگاه غیر الهی به علوم انسانی، غالباً ارزشگذاریها بر پدیدههای حیات انسانی، مبتنی بر یک سلسله مفاهیم و معانی اومانیستی است و انسانشناسان اومانیست در نظریههای خود، به دلیل بیبهرگی از مکتب وحی، تصویرگر انسانی هستند که هالهای از توهمهای بشری، پیرامون او را گرفته است؛ گاه او را موجودی بدذات و گاه او را موجودی خوشذات و... معرفی مینمایند و، چون در این تئوریهای انسانشناسی، انسان همچنان موجودی است مجهول، لذا دیده میشود که جوامع مغرب زمین گرفتار نسبیت در مفاهیم ارزشی گشتهاند یعنی: تحلیلهای آنها در تعیین میزان و نوع ارزش «پدیدهها» تابعی از وضعیت زمان و مکان موجود است و آشکار است که نقش اصلی را در این رابطه قدرتهای غیر الهی مسلط بر این جوامع دارند.»
«مدیریت راهبردی از منظر سیره شهدا» به قلم «عباس چهاردولی» و «داوود نامآور» به نگارش درآمده و توسط مرکز انتشارات دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی در ۲۶۴ صفحه منتشر شده است.
قسمتی از متن کتاب:
«شهدا در مدیریت پیشرو، که شاید بتوان آن را نوعی ابداع در سبک مدیریتی آنان دانست، فوقالعاده بودند. هیچ امری از دید تیزبین آنان پنهان نمیماند. از مسائل حفاظتی گرفته تا مخابرات، از تسلیحات گرفته تا تغذیه نیروها، توپخانه، گردانهای عملیاتی، ادوات، اطلاعات، تخریب، آموزش و... همگی را ماهرانه زیر نظر داشتند، بهگونهای که هیچ ردهای احساس نمیکرد که در حوزه کاری او دخالت میشود.
اما همه احساس میکردند که از نظافت دستشوییها گرفته تا نظم استقرار چادرها، استحکام سنگرها، فعال بودن پدافند و دقت در کمینها بایستی پاسخگو باشند.
همه فرماندهان میدانستند که در قبال حراست از بیتالمال بایستی پاسخگوی فرمانده لشکر باشند. با هر نارسایی جزئی برخورد میکردند، فوراً تذکر میدادند و یا توضیح میخواستند. نمونههای بسیاری از این سبک مدیریتی در بین فرماندهان دفاع مقدس وجود دارد.
در جوامع غربی، به علت بافت مادی صرف و نگاه غیر الهی به علوم انسانی، غالباً ارزشگذاریها بر پدیدههای حیات انسانی، مبتنی بر یک سلسله مفاهیم و معانی اومانیستی است و انسانشناسان اومانیست در نظریههای خود، به دلیل بیبهرگی از مکتب وحی، تصویرگر انسانی هستند که هالهای از توهمهای بشری، پیرامون او را گرفته است؛ گاه او را موجودی بدذات و گاه او را موجودی خوشذات و... معرفی مینمایند و، چون در این تئوریهای انسانشناسی، انسان همچنان موجودی است مجهول، لذا دیده میشود که جوامع مغرب زمین گرفتار نسبیت در مفاهیم ارزشی گشتهاند یعنی: تحلیلهای آنها در تعیین میزان و نوع ارزش «پدیدهها» تابعی از وضعیت زمان و مکان موجود است و آشکار است که نقش اصلی را در این رابطه قدرتهای غیر الهی مسلط بر این جوامع دارند.»
«مدیریت راهبردی از منظر سیره شهدا» به قلم «عباس چهاردولی» و «داوود نامآور» به نگارش درآمده و توسط مرکز انتشارات دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی در ۲۶۴ صفحه منتشر شده است.
نظر شما