پخش زنده
امروز: -
ترامپ فقط یک گزینه دارد آن هم خارج کردن نظامیان امریکایی از منطقه
تهدید نظامی و فشار حداکثری امریکا علیه ایران شکست خورده و تنها راه پیش روی ترامپ خارج کردن نظامیان و ناوهایش از منطقه و خلیج فارس است.
پس از تحرکات غیرحرفه ای ناوهای امریکایی در خلیج فارس و هشدار قایق های تندرو سپاه پاسداران به آنها که نزدیک آبهای سرزمینی ایران نشوند. ترامپ رئیس جمهور امریکا چند توئیت تهدید آمیز منتشر کرد مبنی بر اینکه به ناوهای امریکایی فرمان داده شده است که در صورت مزاحمت قایق های تندرو سپاه, آنها را هدف قرار دهند. البته پنتاگون در پیام های متناقضی اعلام کرد که دستور جدیدی دریافت نکرده و همه چیز مانند گذشته است.
صرف نظر از اینکه رجزخوانی تازه ترامپ برای سرپوش گذاشتن بر چالش های داخلی امریکاست که این روزها با گسترش ویروس کرونا, ناتوانی او را در کنترل اوضاع به نمایش گذاشت و روشن کرد که آنچه درباره ابرقدرتی امریکا گفته می شود چیزی جز بزرگنمایی نیست, تعجب آور است اگر باور کنیم که ناوهای امریکایی پیش از این چنین اجازه ای را نداشته اند و حالا این اجازه را گرفته اند. تردیدی نیست که اگر ارزیابی ارتش امریکا چیزی جز این بود که نمی توان با ایران درگیر شد حتما تا کنون بارها به ایران حمله کرده بودند. اما واقعیت اینجاست که مقام های نظامی امریکا ارزیابی دقیقی از قدرت و توانمندی های نظامی ایران دارند وهرگز خو درا در باتلاقی وارد نمی کنند که معلوم نیست بتوانند از آن خارج شوند.
البته پیش از این هم روشن شده بود که امریکا در مقابله با بحران ها در کمال ناباوری بسیار ضعیف تر از آنچه تصور می شود است. در این باره به آتش سوزی گسترده در اراضی جنگلی کالیفرنیا اشاره می شود که تابستان گذشته آغاز شد و هفته ها ادامه داشت بطوریکه طی آن آتش سوزی دهها نفر کشته شدند و علاوه بر از بین رفتن هزاران سازه مسکونی و تجاری, بیش از ۹۳۰۰۰ هکتار از اراضی جنگلی در آتش سوخت.
دقیقا در آن مقطع هم ترامپ با اتخاذ سیاست فرار به جلو شکست خود در مدیریت بحران ومهار آتش سوزی را به مدیریت افتضاح جنگل ها نسبت داد و تهدید کرد بودجه فدرال کالیفرنیا را در بخش مدیریت جنگل ها قطع خواهد کرد.
ترامپ پس از شیوع ویروس کرونا نیز با اتخاذ سیاست فرار به جلو در ابتدا کرونا را ویروس چینی نام نهاد سپس کمک به سازمان بهداشت جهانی را قطع کرد و اکنون با تهدیدهای توخالی قصد دارد توجه افکار عمومی را به موضوعی جلب کند که پیش از این بارها این ادبیان ت مورد استفاده مقام های امریکایی قرار گرفته است.
تهدیدهای ترامپ لاف زنی هایی است که بیش از آنکه قابلیت عملی شدن داشته باشد قدرت و پرستیژ ابرقدرتی امریکا را با تهدید روبرو می کند. اگر نیروهای سیاسی درامریکا از چنین ادبیاتی استفاده می کنند مقام های پنتاگون به خوبی می دانند که ورود به هر گونه در گیری با ایران هیچ دستاوردی برای آنها نخواهد داشت و هر بار که ترامپ از تهدید نظامی سخن می گوید آنها با معمولی دانستن اوضاع, شرایط را عادی جلوه می دهند.
تجارب گذشته در لشکرکشی امریکا به عراق و افغانستان آن هم در حالیکه هیچ کدام از این دو کشور قابل مقایسه با ایران امروزی نبوده اند و در آخر هم امریکا مجبور شد که از هر دو کشور پس از هزینه به قول ترامپ 8 تریلیون دلاری بدون هیچ دستاوردی خارج و با طالبان وارد مذاکره شود, هم پیش روی مقام های نظامی و هم مقام های سیاسی امریکاست و آنها به خوبی می دانند که هر گونه درگیری نظامی با ایران می تواند به عواقب وخیمی برای آنها در منطقه و جغرافیای گسترده جهان منجر شود.
ارتش امریکا پیش از این در اقدام نابخردانه سردار سلیمانی را ترور کرد و دید که ایران در انتقام گیری و دفاع از منافع و اتباع خود جدی است و پایگاه عین الاسد بر سر آنها ویران شد. بدون اینکه جرات داشته باشد به پاسخ موشکی ایران واکنش نشان دهد.
در چنین شرایطی آزمودن ایران با تهدید نظامی اگر از روی بی عقلی ونادانی نباشد چیزی جز برای مصرف داخلی معنا نخواهد داشت. و این یعنی اینکه دیگر تهدید نظامی علیه ایران فایده ندارد. از سویی فشار حداکثری و تحریم های سنگین یکجانبه علیه ایران هم دیگر شکست خورده است چرا که در چنین شرایطی, سپاه توانست نخستین ماهواره نظامی را با موفقیت در مدار زمین قرار دهد و توان فن آوری و رشد علمی و نظامی خود را به رخ بکشد.
از این گذشته همین فشارهای حداکثری به فرصتی برای ایران تبدیل شد تا با فاصله گرفتن از بودجه نفتی به اقتصاد مقاومتی با محوریت تولید داخلی تکیه کند و همین گام سبب شد تا متغیرهای اقتصادی در ایران درمسیرمثبت شدن حرکت کند و کشور را از تکانه های شدید وضعیت فعلی که قیمت نفت به شدت سقوط کرده و کشورهای نفتی را با بحران روبروساخته است مصون دارد.
به نظر می رسد در چنین شرایطی فقط یک راه پیش روی ترامپ وجود دارد و آن اینکه با دست برداشتن از تهدید نظامی و توسل به فشار حداکثری, تنها را ه باقیمانده در پیش روی خود را امتحان کند و با بازگشت به دیپلماسی و عمل کردن به وعده انتخاباتی خود, نظامیان امریکایی را از منطقه غرب آسیا خارج کند وبا بازگشت به برجام بخت پیروزی خود را در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری امریکا با تنش زدایی امتحان نماید.
البته این واقعیت مورد توجه نشریه امریکایی نیوزویک نیز بوده و این نشریه در یادداشتی آورده است، رویکرد تغییر رژیم و فشار حداکثری علیه ایران باید کنار گذاشته شود و در مقابل واشنگتن به اتخاذ دیپلماسی و خروج نیروهایش از غرب آسیا بپردازد.
----------------------------------------------------
رضا محمدمراد
صرف نظر از اینکه رجزخوانی تازه ترامپ برای سرپوش گذاشتن بر چالش های داخلی امریکاست که این روزها با گسترش ویروس کرونا, ناتوانی او را در کنترل اوضاع به نمایش گذاشت و روشن کرد که آنچه درباره ابرقدرتی امریکا گفته می شود چیزی جز بزرگنمایی نیست, تعجب آور است اگر باور کنیم که ناوهای امریکایی پیش از این چنین اجازه ای را نداشته اند و حالا این اجازه را گرفته اند. تردیدی نیست که اگر ارزیابی ارتش امریکا چیزی جز این بود که نمی توان با ایران درگیر شد حتما تا کنون بارها به ایران حمله کرده بودند. اما واقعیت اینجاست که مقام های نظامی امریکا ارزیابی دقیقی از قدرت و توانمندی های نظامی ایران دارند وهرگز خو درا در باتلاقی وارد نمی کنند که معلوم نیست بتوانند از آن خارج شوند.
البته پیش از این هم روشن شده بود که امریکا در مقابله با بحران ها در کمال ناباوری بسیار ضعیف تر از آنچه تصور می شود است. در این باره به آتش سوزی گسترده در اراضی جنگلی کالیفرنیا اشاره می شود که تابستان گذشته آغاز شد و هفته ها ادامه داشت بطوریکه طی آن آتش سوزی دهها نفر کشته شدند و علاوه بر از بین رفتن هزاران سازه مسکونی و تجاری, بیش از ۹۳۰۰۰ هکتار از اراضی جنگلی در آتش سوخت.
دقیقا در آن مقطع هم ترامپ با اتخاذ سیاست فرار به جلو شکست خود در مدیریت بحران ومهار آتش سوزی را به مدیریت افتضاح جنگل ها نسبت داد و تهدید کرد بودجه فدرال کالیفرنیا را در بخش مدیریت جنگل ها قطع خواهد کرد.
ترامپ پس از شیوع ویروس کرونا نیز با اتخاذ سیاست فرار به جلو در ابتدا کرونا را ویروس چینی نام نهاد سپس کمک به سازمان بهداشت جهانی را قطع کرد و اکنون با تهدیدهای توخالی قصد دارد توجه افکار عمومی را به موضوعی جلب کند که پیش از این بارها این ادبیان ت مورد استفاده مقام های امریکایی قرار گرفته است.
تهدیدهای ترامپ لاف زنی هایی است که بیش از آنکه قابلیت عملی شدن داشته باشد قدرت و پرستیژ ابرقدرتی امریکا را با تهدید روبرو می کند. اگر نیروهای سیاسی درامریکا از چنین ادبیاتی استفاده می کنند مقام های پنتاگون به خوبی می دانند که ورود به هر گونه در گیری با ایران هیچ دستاوردی برای آنها نخواهد داشت و هر بار که ترامپ از تهدید نظامی سخن می گوید آنها با معمولی دانستن اوضاع, شرایط را عادی جلوه می دهند.
تجارب گذشته در لشکرکشی امریکا به عراق و افغانستان آن هم در حالیکه هیچ کدام از این دو کشور قابل مقایسه با ایران امروزی نبوده اند و در آخر هم امریکا مجبور شد که از هر دو کشور پس از هزینه به قول ترامپ 8 تریلیون دلاری بدون هیچ دستاوردی خارج و با طالبان وارد مذاکره شود, هم پیش روی مقام های نظامی و هم مقام های سیاسی امریکاست و آنها به خوبی می دانند که هر گونه درگیری نظامی با ایران می تواند به عواقب وخیمی برای آنها در منطقه و جغرافیای گسترده جهان منجر شود.
ارتش امریکا پیش از این در اقدام نابخردانه سردار سلیمانی را ترور کرد و دید که ایران در انتقام گیری و دفاع از منافع و اتباع خود جدی است و پایگاه عین الاسد بر سر آنها ویران شد. بدون اینکه جرات داشته باشد به پاسخ موشکی ایران واکنش نشان دهد.
در چنین شرایطی آزمودن ایران با تهدید نظامی اگر از روی بی عقلی ونادانی نباشد چیزی جز برای مصرف داخلی معنا نخواهد داشت. و این یعنی اینکه دیگر تهدید نظامی علیه ایران فایده ندارد. از سویی فشار حداکثری و تحریم های سنگین یکجانبه علیه ایران هم دیگر شکست خورده است چرا که در چنین شرایطی, سپاه توانست نخستین ماهواره نظامی را با موفقیت در مدار زمین قرار دهد و توان فن آوری و رشد علمی و نظامی خود را به رخ بکشد.
از این گذشته همین فشارهای حداکثری به فرصتی برای ایران تبدیل شد تا با فاصله گرفتن از بودجه نفتی به اقتصاد مقاومتی با محوریت تولید داخلی تکیه کند و همین گام سبب شد تا متغیرهای اقتصادی در ایران درمسیرمثبت شدن حرکت کند و کشور را از تکانه های شدید وضعیت فعلی که قیمت نفت به شدت سقوط کرده و کشورهای نفتی را با بحران روبروساخته است مصون دارد.
به نظر می رسد در چنین شرایطی فقط یک راه پیش روی ترامپ وجود دارد و آن اینکه با دست برداشتن از تهدید نظامی و توسل به فشار حداکثری, تنها را ه باقیمانده در پیش روی خود را امتحان کند و با بازگشت به دیپلماسی و عمل کردن به وعده انتخاباتی خود, نظامیان امریکایی را از منطقه غرب آسیا خارج کند وبا بازگشت به برجام بخت پیروزی خود را در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری امریکا با تنش زدایی امتحان نماید.
البته این واقعیت مورد توجه نشریه امریکایی نیوزویک نیز بوده و این نشریه در یادداشتی آورده است، رویکرد تغییر رژیم و فشار حداکثری علیه ایران باید کنار گذاشته شود و در مقابل واشنگتن به اتخاذ دیپلماسی و خروج نیروهایش از غرب آسیا بپردازد.
----------------------------------------------------
رضا محمدمراد
نظر شما