پخش زنده
امروز: -
گروهی ۲۰ نفره در ترکیب گروههای فرازنوردان ایران زمین و عاشقان طبیعت تشکیل شد که قصد صعود به قله کاسونکِ ۳۶۸۰ متری را داشتند.
فشم در منطقه رودبار قصران در نزدیکی شمال شرق تهران واقع شده است در این منطقه که بخش شرقی البرز مرکزی محسوب میشود قلههای مختلف و متعددی وجود دارد که از آنها میتوان به قله خلنو، برج، خرسنگ و سرکچالها اشاره کرد البته در برخی موارد ارتفاع این قلهها به بالای ۴ هزار متر از سطح دریا میرسد.
در ترکیب دو گروه فرازنوردان ایران زمین و عاشقان طبیعت، گروهی ۲۰ نفره تشکیل شد که قصد صعود به قله کاسونک به ارتفاع ۳۶۸۰ متر را داشتند من هم به واسطه دوستی با چند نفر از اعضای گروه با آنها همراه شدم، قرارمان ساعت ۴ صبح در غرب تهران بود بنابراین برای رسیدن به مبدا صعود باید ابتدا اتوبان صدر را به سمت شرق میرفتیم پس از آن از پل استخر به سمت گردنه قوچک، پس از طی مسیر به میدان زردبند رسیدیم و بعد به میدان فشم و به سمت گرمابدر برای رسیدن به گرمابدر از میدان فشم به ترتیب روته، لالان و آبنیک را پشت سر بگذارید و حالا انتهای روستای گرمابدر دروازه محیط بانی که طرف آن باز است ۳ یا ۴ کیلومتر جاده خاکی و باز هم یک دروازه که دیگر برای عبور ماشین بسته است پس اینجا مبدا صعود به قله است.
از ماشین پیاده شدم کفشهای یک پوش سه فصل را با جوراب زمستانی به پا کردم کوله پشتی ۶۵ لیتری که در آن وسایل پخت و پز سبک کپسول گاز پروپان، سرشعله، دو گوجه فرنگی، ۶ تخم مرغ، خرما، کشمش، دو سه حبه سیر، فلفل دلمهای، نان، فلاسک آبگرم، دو لباس خشک بیس، بطری آب یک و نیم لیتری، شارژر تلفن همراه، چراغ قوه، باند کشی، وسایل ضدعفونی کننده، یک کاپشن گورتکس داخل پلار، عینک آفتابی و کرم ضدآفتاب بود، به دوش گرفتم دو عدد اسکارف را یکی بر روی گردن و دیگری را روی سرم قرار دادم دمای محیط که حالا کم کم در حال روشن شدن بود منفی ۴ درجه بود و لایه برف نازکی روی زمین نشسته بود که نشان میداد شب گذشته در منطقه برف باریده است.
پس از آماده شدن همه گروه که تعدادشان با من به ۲۰ نفر میرسید دور هم جمع شدند و سرپرست گروه پس از صحبت کوتاهی از حاضران خواست تا خود را معرفی کنند و پس از آن یکی دیگر از اعضای گروه نرمش دادن را شروع کرد و حالا گروه در یک خط صعود را آغاز کرد مسیر پاکوب پهنی بود که ادامه مسیر خاکی بود همینطور که پیش میرفتیم به ابرناکی آسمان اضافه میشد به اولین گردنه که رسیدیم هوا مه آلود و برفی شد ارتفاع برف تازه آمده بیشتر شد و غلظت مه به حدی بود که هیچ پاکوبی روی زمین دیده نمیشد سرپرست با تعدادی از با تجربههای گروه تلاش کردن با نرم افزارهای تلفن همراه مسیریابی کنند که این موضوع موجب شد در ادامه شیبی تند برابر گروه قرار بگیرد حالا بارش برف بسیار سنگینتر شده بود و گروه بدون دید کافی فقط پشت رهبر گروه حرکت میکرد پس از رسیدن به بالای شیب در برف شدید تصمیم گرفته شد پس از کمی استراحت و میل کردن صبحانهای سبک و مایعات دوباره به سمت بالا حرکت کنیم.
حالا شیب ملایمی پیش رو بود، اما ارتفاع برف به زانو میرسید گروه که حرکت میکرد برف کمی کوبیده میشد و مسیر برای افرادی که در انتهای گروه حرکت میکردند بهتر میشد در ادامه برای مدتی ابرها کنار رفت و توانستیم قله را ببینیم که در انتهای یک شیب بسیار تند و پوشیده از برف دیده میشد.
پس از ۴۵ دقیقه باز هم آسمان به شدت ابری شد و برف باریدن گرفت حالا گروه به سختی حرکت میکند شیب بسیار تند مسیر بسیار لغزنده و در صورت نداشتن وسایل مورد نیاز زمستانی حرکت بسیار کند و در برخی مواقع ممکن نبود من جزو سه چهار نفر آخر گروه حرکت میکردم از باتون یکی از دوستان برای بالا رفتن از آن شیب تند و برفی استفاده میکردم فکر میکنم یک ساعت و نیم طول کشید تا به قله رسیدم تعدادی از اعضای گروه برای رسیدن به قله ۳۶۸۰ متری خدا را شکر میکردند و تعداد دیگری در حال انداختن عکس یادگاری. من هم پس از رسیدن به قله کمی استراحت کردم عکس گروهی گرفتیم و یک ویدئو ضبط کردم کمی مایعات و تنقلات و بازگشت به سمت مبدا صعود، هوا هر چه میگذشت بدتر و بدتر میشد کولاک شدید برف با شدت به سمت راست صورت و بدنمان برخورد میکرد برودت هوا به حدی بود که اشک چشم روی گونه یخ میزد پس از گذراندن مسیر ساعت ۱۶:۵۷ به خودرو رسیدیم و مسیر خانه را در پیش گرفتیم.