به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما مرکز قم؛ از روزهایی که دایره واژگان ما هنوز با واژه ریزگرد آشنا نشده بود، سالیان زیادی نمیگذرد، این واژه، اما سالهاست که با گوش اهالی استانهای جنوبی کشور مانوس شده، جایی که در آن خشکسالیهای پی در پی نفس زمین را به شماره انداخته و تداوم این شرایط جانکاه، وقوع طوفانهای ریزگرد را به یکی از رویدادهای طبیعی استانهای شمالیتر نیز تبدیل کرده، حالا دیگر تقریبا کمتر جایی در کشور میتوان سراغ داشت که چتر ریزگردها بر سرشان نباشد، از سیستان و خوزستان گرفته تا سمنان و قم و تهران، هر جا که حق آبهای نباشد، ریزگردها میهمان گاه و بی گاه مردمان آن خطه اند.
کاهش ۵۰ درصدی بارندگی در سال گذشته روزهای خاکستری قم را بیش از پیش افزایش داده. کاهش کیفیت زندگی را میتوان مهمترین اثر بروز گرد و غبار دانست.
قم زیر چتر خاکبارانهای مناسب بهاری دو سالی بود که مانع ورود مهمان پر دردسر و ریز به شهر قم شده بود که امسال با نباریدن آسمان دوباره سر و کله اش پیدا شد، کم نبودند روزهایی که ریزگردها فراتر از قبل به داخل خانهها هم رسیده بودند به طوریکه حتی اگر تمام در و پنجرهها هم بسته بودند باز ردی از آنها روی وسایل خانه دیده میشد.
قرار مصاحبه با مدیرکل محیط زیست را داشتم کفشهای خاک گرفته ام را به پا کردم انگار سالهاست پشت در مانده بودند. سنگهای سفید کف حیاط هم کاملا خاکی شده بود، هوا خاکستری بود و با اولین نفس کلی گرد و خاک را وارد ریه هایم کردم.
در مسیرم به ایستگاه تاکسی نگاهی هم به اوضاع کسب و کار اهالی محل انداختم، آقای عباسی فروشنده لباس مردانه با ناراحتی میگفت: کرونا کم بود گرد و خاک هم اضافه شد، اوضاع کسب و کارمان حسابی بهم ریخته صبحها دو ساعت اول باید گرد وخاک اجناس را بگیریم، فقط کافیه یک لحظه در فروشگاه باز باشد خاک است که داخل میشود.
خیابان خلوت بود، در این هوا مردم رغبتی برای بیرون آمدن نداشتند.
به سرعت سوار اولین تاکسی شدم هوا بسیار گرم بود و شیشههای خودرو هم پایین، از راننده خواستم کولر را روشن کند، هنوز حرفم تمام نشده با لحن اعتراضی گفت: خانم انگار حواستون به هوا نیست گرد و خاک پدر ماشین رو درآورده، اوضاع کسب و کارمونم که خوب نیست تو این گرونی کولر روشن کنم، بعد پیاده شدن شما باید برم تعمیرگاه یه عالمه خرج ماشین کنم، استهلاک ماشین تو این هوا بالاست یا تحمل کنید یا ناراحتید پیاده بشید.
به ساعتم نگاه کردم وقت مجادله نداشتم نگاهمو به آسمون رنگ و رو رفته دوختم و گفتم تو اگه باریده بودی حال مردم شهر هم خوب بود.
دو برابر شدن روزهای آلودهبه ساختمان کوچک محیط زیست رسیدم، طبقه سوم آقای موسوی مشکینی منتظرم بود
نگاهی به برگههای هواشناسی کرد و گفت: در سال گذشته با وجود نزولات جوی بهتر، باز هم یک چهارم سال هوای شهر قم در وضعیت ناسالم قرار داشت، امسال اوضاع بدتر شده، متأسفانه از ابتدای سال جاری تا کنون در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، تعداد روزهای ناسالم قم دو برابر شده و به ۱۳ روز رسیده است.
او میگفت: کانونهای گرد و غبار و ریزگرد در اطراف قم فعال است و در فصل تابستان جهت وزش بادهای غربی و شرقی این ریزگردها را به سمت شهر قم روانه میکند، از طرفی عدم تخصیص حقابهها از عوامل مهم در افزایش کانونهای گرد و خاک و ریزگرد نمکی در استان و بحرانیتر شدن این پدیده زیست محیطی شده است.
توجه مرا به نقشه استان قم روی دیوار جلب کرد و ادامه داد: کانونهای گرد و غباری که امروز در بیش از ۱۰۵ هزار هکتار از اراضی ناپایدار بیابانی در قم شکل گرفته است، در سالیان نه چندان دور مزارع آباد و انبار غله ایران بوده که در نبود آب و قطع حقابههای قانونی کشاورزان به حال خود رها شده اند. سرزمین فراموش شده مسیله و دیگر مناطق خشک و بایر قم، در حال زایش بیش از ۴۰۰ هزار هکتار بیابان مستعد القاء ریزگردها هستند.
فشار بیش از حد بر منابع طبیعیعباس جعفری کارشناس محیط زیست نفر بعدی بود که با او قرار مصاحبه داشتم با او راهی دشت مسیله، بزرگترین کانون ریزگرد قم شدم، تا چشم کار میکرد همه چیز به رنگ خاک بود، خورشید در وسط آسمان، انگار در حال باریدن آتش بر سر عابران این دشت بود، از چند روستای سوت و کور گذشتیم، انگار اهالیشان بهانهای برای از خانه بیرون آمدن نداشتند، با چند آه بلند شروع به حرف زدن کرد، میگفت: تا حالا ۱۱ روستای قم به دلیل خشکسالی خالی از سکنه شده است، در این منطقه به دلیل قطع حق آبه، روستاها خالی شده اند و در مناطق دیگر به دلیل فشارهای محیط زیستی بر منابع طبیعی هر روز به وسعت بیابانها افزوده میشود.
توسعه اقتصادی و کشاورزی بی ضابطه، فعالیتهای معدنی، وجود کورههای آجر پزی و خاکبرداریهای صورت گرفته در کنار برداشت از منابع آبی زیر زمینی و کسری تجمعی مخازن سفرههای آبی، نشست زمین و در نتیجه تخریب بافت و ساختمان خاک همه و همه در ایجاد این وضعیت دخیل هستند.
دکتر جعفری که سالهاست در حوزه محیط زیست تحقیق میکند میگفت: اجرای طرحهای کنترل و پیشگیری از بروز پدیده ریزگرد، در مجموع نیاز به حدود ۲۱۳ میلیون متر مکعب آب دارد عملا هیچ آب قابل دسترسی برای احیاء این منطقه وجود ندارد و ورودی روان آبها تقریبا به صفر رسیده است. تنها امید جهت احیاء منطقه طرح پخش سیلابی بر روی رودخانه شور در منطقه بند مُره بود که با توجه به طرحهای انتقال آب در بالا دست حوضه جهت تامین آب شرب تهران عملا این رودخانه به طور کامل برای همیشه خشک خواهد شد و فقط فاضلاب شهرهای پایین دست ممکن است در آن جریان داشته باشد.
باد شروع به وزیدن کرد هنوز چند ثانیه نگذشته بود که چند متر آن طرفتر گرد باد کوچکی ایجاد شد و خاکها را به هوا برد..
سرعت احیا مناطق بیابانی کمتر از گسترش بیابانهادر چند سال گذشته اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان فعالیتهای خوبی در جهت بیابان زدایی انجام داده، تصمیم گرفتم همراه آقای داوودی معاون فنی منابع طبیعی و ابخیزداری به مناطقی بروم که با کاشت نهال یا بذر مجدد احیا شده بودند. قسمتی از منطقهی کوه سفید در شهرستان جعفر آباد یکی از این مناطق بود. نقطهای سبز کنار جادهای بیابانی از دور جلب توجه میکرد. به سمتش رفتیم. از ماشین پیاده نشده خنکای هوا به صورتم میخورد. بعد از تجربه گرد باد و آفتاب سوزان دلم میخواست لحظهای کنار تاغها بنشینم و هوای خاکستری را فراموش کنم.
آقای داوودی که خوشحالی مرا دید گفت: در دو سال گذشته ۲۲۵۰ هکتار نهالکاری و ۱۰۵۰ هکتار بذر کاری در مناطق بیابانی استان انجام داده ایم که با فعالیتهای چند سال گدشته روی هم رفته ۱۳ هزار و ۱۳۰ هکتار عملیات توسعه پوشش گیاهی میشود که شامل درختان تاغ و اسفناج و غرداق بوده که البته این مقدار اصلا کافی نیست.
چند قدمی کنار درختان تاغ برداشت و گفت: این درختان ریشههای بلندی دارند و خاک را در هنگام وزش باد محکم نگه میدارند و نمیگذارند وارد ریههای مردم شهر شود، اما این همه فعالیت ما تنها ۱۲ درصد از کل بیابانهای موجود ما را احیا کرده و ۷۸ درصد باقی مانده اعتبارات دولتی میخواهد که البته کم است و اعتبارات استانی هم که چیزی نیست، ما مانده ایم و این بیابانها که هر روز به وسعتشان اضافه میشود.
او میگفت: اوضاع بارشها را که میبینید، یکسال میبارد و چند سال نمیبارد، تا حق آبهها به استان ما برنگردد اوضاع بهتر نمیشود، باید آبی باشد تا زمین دوباره سبز شود. تا ما با سرعت بیشتری فعالیت کنیم، مشکل اصلی نبود حق آبههای دشت مسیله است که انگار کسی قرار نیست پیگیرش شود، البته اگر آبی مانده باشد، چرا که وضعیت خشکسالی در استانهای هم جوار هم دست کمی از قم ندارد.
همینطور که به حرف هایش گوش میدادم با خودم گفتم مدیریت غلط منابع آبی این اوضاع را بر سرمان آورده است.
سوار ماشین میشوم و به سمت خانه بر میگردم، رادیو روشن است، کارشناس محیط زیست میگوید: امروز هم هوا ناسالم است، ریزگردهای نمکی، حالا کم کم به فلزات سنگین هم آغشته میشوند، بی توجهی به این معضلات زیست بومی نه تنها قم، بلکه حالا پایتخت نشینان را هم تهدید میکند، قم به همراه استانهای همجوارش، ۲۵ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند و حالا هر روز که میگذرد بیشتر در معرض مخاطرات این مهمانان ناخوانده اند.
بیادی _ خبرگزاری صدا و سیما_ قم