• شهروند خبرنگار
  • شهروند خبرنگار آرشیو
امروز: -
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • علمی و فرهنگی
  • استانها
  • بین الملل
  • ورزشی
  • عکس
  • فیلم
  • شهروندخبرنگار
  • رویداد
پخش زنده
امروز: -
پخش زنده
نسخه اصلی
کد خبر: ۳۳۱۷۱۰۷
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۸:۳۵
علمی و فرهنگی » راديو تلويزيون

ناگفته‌های بازیگر نقش «الیزابت» در سریال پایتخت

به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سیما؛ نیلوفر رجایی‌فر اولین بار با سریال «پایتخت ۵» و نقش یکی از اعضای گروه تروریستی داعش، در تلویزیون دیده و به مخاطبان معرفی شد. تسلط او در صحبت به زبان انگلیسی و نقش این بازیگر بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و نام نیلوفر رجایی‌فر بر سر زبان‌ها افتاد.

ناگفته‌های بازیگر نقش «الیزابت» در سریال پایتخت

او به تازگی با سریال «موج اول» به تلویزیون بازگشت و با مجموعه کمدی «خوشنام» نیز در راه تلویزیون است. به بهانه سریال «موج اول» گفت‌وگویی با این بازیگر داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

چه دلایلی برای پذیرفتن نقش «نگار» در سریال «موج اول» داشتید؟

بعد از مسئله کرونا و اتفاقاتی که رخ داده، همه ما به پرستاران و دکتر‌ها احساس دین می‌کنیم، به همین دلیل دوست داشتم شرایطی را که برای کادر درمان پیش آمده بود، به تصویر بکشم و به بهترین شکل بازی کنم. قبل از این که به شغل «نگار» برسیم، داستان عاشقانه او، مسئله از ایران رفتن نامزدش، مخالفت این شخصیت با ترک ایران و زندگی او در اروپا در دوران کودکی مطرح شده بود و این تداعی‌کننده تجربه خودم بود.

ناگفته‌های بازیگر نقش «الیزابت» در سریال پایتخت

نیلوفر رجایی‌فر در صحنه‌ای از سریال «موج اول»

خیلی‌ها از من سوال می‌کنند چرا به ایران برگشتی؟ وقتی می‌گویم ایران را دوست دارم، من را مسخره می‌کنند و خیلی درک نمی‌کنند. دوست داشتم بتوانم حال‌ و هوای کسی را که می‌خواهد ایران بماند، به تصویر بکشم تا شاید برای آنها کمی قابل لمس‌تر شود. این موضوع هم برایم بسیار مهم بود.

پس به دلیل داشتن تجربه‌ای مشابه، ارتباط خوبی با نقش برقرار کردید؟

دقیقا همین طور است.

واقعا به دلیل علاقه‌تان به ایران، کشور را ترک نکردید؟

ایران را دوست دارم و علاوه بر این بعد از تجربه‌های مختلف و سخت، این جمله سرمشق زندگی من شده: داستان زندگی هرکسی با فرد دیگر متفاوت است و واقعا مختصات جغرافیایی، انرژی و فضای آن برای هر آدم فرق می‌کند. هرگز نمی‌توانی خودت را حتی با شبیه‌ترین فرد به خودت مقایسه کنی، مثلا ممکن است یک انگلیسی که اجداد او انگلیسی بودند، در یک منطقه استوایی بسیار خوشحال‌تر باشد، انرژی بهتری داشته باشد و فعالیت‌های مثبت‌تری انجام بدهد. این‌ها بستگی به شخص دارد. من با این که خانواده خیلی وسیعی ندارم و چنین تعلق خاطری وجود ندارد، اما این جا آرام‌ترم.

ممکن است تصمیم «نگار» برای ماندن در ایران برای عده‌ای از مخاطبان باورپذیر نباشد، درباره این موضوع نگرانی نداشتید؟

نه به هیچ وجه. نمی‌دانم چرا، شاید، چون آدم همه چیز را از زاویه نگاه خودش می‌بیند. من حتی یک لحظه هم روی این مسئله که برای مخاطب باورپذیر است یا نیست، تامل نکردم، اما روز اول تصویربرداری، سکانس‌های من که سکانس کافی‌شاپ را گرفتیم، همان جا ناگهان به ذهنم رسید و به کارگردان گفتم می‌شود از زندگی خودم وام بگیرم و بگویم من در کودکی خارج از ایران زندگی کردم و نمی‌خواهم بروم؟ این را از زندگی خودم اضافه کردم.

آن جا بود که وقتی در سکانس و در آن موقعیت قرار گرفتم با خودم گفتم این که من هستم! قبل از این، هیچ فکر و گاردی نداشتم یا حس نکردم که چون این مسئله خیلی روال نیست، با یک سری آدم به مشکل برمی‌خورم.

پیش آمد که برای نزدیک شدن به نقش‌تان با پرستار‌ها ملاقات و گفتگو داشته باشید؟

برای مشاهده کار، شاید حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در محیط بیمارستان بودم، اما، چون پیک کرونای دلتا بود، مردم عزادار با لباس‌های مشکی جلوی بیمارستان بودند و جَو در بخش کرونایی بسیار عجیب و غریب بود،

راستش ترسیدم و به همین دلیل مدت زیادی در آن جا نماندم. نه به خاطر خودم، من از ابتدا ترس زیادی از کرونا نداشتم، به خاطر گروه و عقب افتادن دو کاری که مشغول بازی در آن‌ها بودم و مسئولیتی که داشتم نگران بودم.

سر سریال «خوشنام»، آقای لولایی کرونا گرفتند، به همین دلیل ما را به بیمارستان بردند تا تست بگیرند، آن جا، چون می‌دانستم قرار است این نقش را بازی کنم، توجه ویژه‌ای به محیط کردم. غیر از این دو بار، در محیط خارج از بیمارستان با دکتر و پرستار‌ها صحبت کردم و با دکتر مشاور سریال هم صحبت‌های زیادی داشتم.

در اینستاگرام‌تان نوشته‌اید که هنوز پیام‌های فراوانی درباره شخصیت «الیزابت» در «پایتخت ۵» دارید، پس این شخصیت هنوز برای مردم زنده است.

بله، «الیزابت» روی پیشانی من چسبیده است و دیگر هم برداشته نمی‌شود (می‌خندد.) در خیلی از دایرکت‌ها و پیام‌هایی که می‌گیرم نوشته‌اند منتظریم با تانک از وسط فلان اتفاق بیرون بیایی یا انتظار داشتم با تفنگ بیایی! «الیزابت» هنوز در ذهن همه هست و برایم جالب است.

دوست دارید این تصویر از شما جدا شود و با شخصیت دیگری در ذهن مخاطب ماندگار شوید؟

برای من یک سنجش توانایی و چالش شده است که اگر کارت را خیلی بلد هستی، نقش‌های دیگر را طوری زنده می‌کنی که مردم آن‌ها را هم به اندازه «الیزابت» بپذیرند. برایم اذیت‌کننده نیست، چون ما هر کاری انجام می‌دهیم، برای مردم است.

پس با این اوصاف حضور در «پایتخت»، تاثیر عجیب و غریبی در ادامه مسیر شما داشته؟

بله تجربه بسیار جالبی بود. روز اول فیلم برداری وقتی در اتوبوسی که ما را به شهرک دفاع مقدس می‌برد، نشسته بودیم، هوا بی‌نهایت گرم بود، چند لایه لباس به تن داشتم و ظل آفتاب بود. داشتند سکانس دیگری را می‌گرفتند که من پیاده شدم تا ببینم و تمرین کنم، چون یکی دو روز اصلا از من فیلم‌برداری نکردند و فقط می‌رفتم سر صحنه و با گروه و کار آشنا می‌شدم.

اولین سکانسی که از من گرفتند، همان فریاد اول با اسلحه بود. من آن قدر گرمم بود که نه می‌فهمیدم کجا هستم، نه می‌دانستم باید چه کنم، چون اصلا نمی‌توانم گرما را تحمل کنم. وقتی آمدیم دوباره در اتوبوس نشستیم تا در گرما نباشیم،

آقای تنابنده گفتند: نیلوفر متوجه هستی که کجایی دیگر؟ می‌دانی که قرار بود این نقش را به یک بازیگر چهره بدهیم، اما، چون دوست داشتیم که شناخته نشود و مردم فکر کنند خارجی است و تسلط تو را هم دیدیم، تصمیم گرفتیم با تو همکاری کنیم، وگرنه قرار نبود با غیر چهره کار کنیم. گفتم چطور؟ گفتند، چون انگار اصلا برایت مهم نیست کجایی و چه می‌کنی!

من کلا زیاد اتفاقات را در ذهنم بزرگ نمی‌کنم، وارد جریان یک اتفاق می‌شوم، با آن همراه می‌شوم، کیف می‌کنم و لذت می‌برم، به همین دلیل در جریان «پایتخت» هم که بودم فکر نمی‌کردم چیز عجیب و غریبی برایم پیش بیاید. وقتی پخش شد و بازخورد‌ها را دیدم، واقعا تا چند شب خوابم نمی‌برد.

انرژی مردم و تعداد دنبال‌کنندگان اینستاگرامم که در سه روز از ۵۰۰ نفر به ۱۰۰ هزار نفر رسید، این قدر عجیب بود و تاثیرش زیاد بود که اصلا نمی‌توانستم بخوابم! ۲۴ ساعته دلم می‌خواست حرف مردم را بخوانم، انگار یک گروه دوست جدید پیدا کرده بودم که از ذوق داشتم برایشان می‌مُردم.

چرا بعد از «پایتخت»، تا پیش از «موج اول» و «خوشنام» در سریال تلویزیونی دیگری بازی نکردید؟

در مدیوم‌های دیگر فعالیت کردم. در سریال نمایش خانگی «ممنوعه»، «هشتگ خاله سوسکه» و یک فیلم سینمایی که هنوز اکران نشده، بازی کردم. دوست داشتم مدیوم‌های دیگر را تجربه کنم، شاید برای این تصمیم کمی زود بود، چون الان که دوباره به تلویزیون برگشتم، می‌بینم چقدر انرژی‌اش را دوست دارم.

بعد از این ۵-۴ سال، فرصت این که هنر را راحت در دسترس مردم قرار بدهم، برایم خیلی جذاب شده. پیشنهاد‌هایی وجود داشت و بعضی پیشنهاد‌ها، خوب و سریال‌های بنام بودند. می‌توانم بگویم تمام سریال‌های بنامی که مانند «پایتخت» خوش درخشیدند، برای نقش‌های کوچک و بزرگ با من تماس گرفتند، ولی یا تکراری بودند یا خیلی راضی‌کننده نبودند. طول نقش برایم مهم نیست، اما عرضش زیاد نبود و جای کار نداشت.

منبع: خراسان

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
گزارش خطا
Bookmark and Share
X Share
Telegram Google Plus Linkdin
ایتا سروش
عضویت در خبرنامه
نظر شما
آخرین اخبار
نجات یک فرد گورکن گرفتار در استخر آب کشاورزی در روستای کریم آباد چهارمحال و بختیاری
بررسی طرح‌های آبرسانی روستایی آذربایجان غربی با مشارکت قرارگاه امام حسن مجتبی (ع)
پنج نشان کشوری بر گردن بانوان روشندل فارس
خودرو‌های شوتی و هنجارشکن زیر ذره بین پلیس کرمان
اعلام جزئیات ثبت‌نام کارت رفاهی ازدواج
آماده باش نیرو‌های عراقی برای تأمین امنیت انتخابات
ثبت ۸ هزار واقعه ولادت در خراسان جنوبی
آبرسانی پایدار به بیش از ۱۳۰ روستای لرستان
ورچشمه مینودشت ، روستایی‌ با جریان آب و آرامش
میانگین تحق برنامه هفتم در سال نخست ۳۵ درصد بوده است
۲۱۶ تن برنج احتکاری توقیف و شرکت متخلف جریمه شد
جاودانگی پس از مرگ
بهره مندی ۹۰ هزار نفر از بیمه رایگان سلامت در تایباد
پیام سردار رادان برای ۱۳ آبان و روز دانش‌آموز
بازداشت گوشی‌قاپان خیابان خیام
تدوین تقویم رویداد‌های گردشگری استان یزد
پیگیری ویژه طرح‌های عمرانی کرمان در وزارت راه و شهرسازی
پروانه رایگان برای بازسازی سرای حاج یوسف اردبیل
همکاری دانشگاه‌های صنعتی ایران و عراق در زمینه پژوهش و فناوری
خبرهای داغ نمایندگان برای حوزه های انتخابیه
  • پربازدیدها
  • پر بحث ترین ها
ایران به دنبال صلح در سودان؛ غرب و صهیونیسم در پی تجزیه
تصادف مرگبار در محور فرعی دهگلان - قروچای
هفته نهم سوپرلیگ یونان؛‌ پیروزی المپیاکوس با گلزنی طارمی
نیم صفحه نخست روزنامه‌های ورزشی ۱۱ آبان
پیگیری مشکلات نوبت دهی در درمانگاه‌های بیمارستان‌ها
بازار روز شهید عراقی آمل؛ نگین ۳۴ ساله گردشگری مازندران
افشای هویت جانیان صهیونی به دست گروه سایبری حنظله
اختلال در واردات و تامین نهاده‌های دامی
عکس‌های منتخب خبری جهان / ۱۱ آبان
ضوابط فعالیت سکو‌های خارجی
آخرین وضع مصدومان سپاهان
قانون کاهش مصرف کیسه‌های پلاستیکی در انتظار اجرا
کرملین: مسکو از نزدیک تحولات ونزوئلا را زیر نظر دارد
لاریجانی: «خواسته‌های دشمن ته ندارد»
سخنگوی سپاه: ما غافلگیر نشدیم و آرایش سپاه جنگی بود
کرملین: مسکو از نزدیک تحولات ونزوئلا را زیر نظر دارد  (۲ نظر)
پیش ثبت نام ۷۳۰ نفر برای تشرف به حج تمتع ۱۴۰۵  (۱ نظر)
تصادف در اتوبان تهران کرج با ۱۱ مصدوم و ۳ فوتی  (۱ نظر)
قطع درختان صنوبر در چمستان قانونی بود  (۱ نظر)
پیام تسلیت رئیس مجلس در پی درگذشت مادر شهیدان عاکفی  (۱ نظر)
بازی‌های آسیایی جوانان؛ ایران در رده چهارم آسیا قرار گرفت  (۱ نظر)
یادواره شهدای سلامت در خرم‌آباد  (۱ نظر)
کشور فلسطین ظرف ۵ سال تشکیل می‌شود  (۱ نظر)
قصه آموزش در تنها مدرسه روستای نرگس‌زمین ساری  (۱ نظر)
افشای هویت جانیان صهیونی به دست گروه سایبری حنظله  (۱ نظر)
تظاهرات مخالفان رئیس جمهور صربستان  (۱ نظر)
قهرمانی تیم رباتیک دانش آموزی ایران در آسیا  (۱ نظر)
دیدار عراقچی با پدر زندانی ایرانی در ترکیه  (۱ نظر)
بلیت فروشی دیدار تراکتور_الشرطه  (۱ نظر)
انتقاد افغانستان از نقض حریم هوایی این کشور از سوی آمریکا  (۱ نظر)