پخش زنده
امروز: -
تلاقی منافع و نیازهای متقابل ایران و عربستان در کنار میانجیگری چین و اعتماد هر دو کشور به پکن عامل اصلی در آشتی دو کشور بوده است.
نقش سیاست خارجی دولت سیزدهم در توافق تهران- ریاض
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما؛ دولت سیزدهم از زمان روی کار امدن دو موضوع را به طور جدی در سیاست خارجی در دستور کار قرار دارد که هر دو در ازسرگیری روابط دیپلماتیک و بازگشایی سفارتخانهها با عربستان با وساطت چین موثر بوده است:
نخست در اولویت قرار دادن روابط با همسایگان است که به طور روزمره دنبال شده است. از این دید تهران با جدیت هرچه تمام چه چه به صورت دوجانبه و چه در عرصه منطقه بهبود روابط با ریاض را دردستور کار قرار داد ضمن اینکه به نظر میرسد ریاض نیز نخواست از این قافله عقب بماند.
دوم اینکه ایران ضمن حفظ تعامل با غرب رویکرد نگاه به شرق را با جدیت دنبال کرد و با پیگیری اجرایی و عملیاتی شدن قرار همکاریهای ۲۵ ساله با چین اطمینان و اعتماد طرف چینی را به خود جلب کرد.
در دهههای گذشته ایران متحدی قابل اعتماد برای چین در حوزه خلیج فارس بوده است؛ جمهوری اسلامی ایران بیشترین ثبات را در سیاست خارجی خود در قبال غرب نشان داد و به کشوری دارای گفتمان مستقل در امور بینالملل شهره شده است. قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین به عنوان سند راهبردی دراز مدت، نقطه عطف روابط دوجانبه در چند دهه گذشته به حساب میآید.
در عین حال تبدیل شدن عضویت ناظر ایران به عضویت دائم در پیمان شانگهای، افق پیش روی همکاریهای چین، روسیه و ایران را در کنار کشورهایی مانند هند، پاکستان و چند کشور آسیای میانه برای تغییر هندسه جهانی و جابهجایی قدرت از غرب به شرق مثبت نشان میدهد.
ازدیگر سو در عرصه داخلی نیز پس از روی کارآمدن دولت سیزدهم در ایران، پرونده مذاکرات با عربستان از وزارت امور خارجه به شورای عالی امنیت ملی منتقل شد و از مرجع بالاتر این مساله دنبال شد که به نظر میرسد این مسئله نیز در جلب اعتماد طرف سعودی موثر بوده است.
دلایل و انگیزههای عربستان از برقراری مجدد مناسبات دیپلماتیک با ایران
چند عامل را میتوان در انگیزه عربستان برای ازسرگیری مناسبات دیپلماتیک با ایران موثر دانست:
نخست اینکه عربستان طی سالهای گذشته به ناکامی تلاشهای خود برای براندازی دولت و نظام ایران که با هدایت و تحریک رژیم صهیونیستی صورت میگرفت پی برد که اخرین آن اغتشاشات اخیر بود که رسانههای سعودی فعال مایشاء بودند.
دوم اینکه عربستان برای پیشبرد طرحهای بلندپروازانه داخلی همچون طرح نئوم به ثبات داخلی و منطقهای نیاز دارد. ولی عهد جوان سعودی طرح و آرزوهای بلند مدتی در سر دارد که برای برآورده کردن آنها نیازمند آسودگی خاطر از جانب ایران است. دراین راستا روزنامه فرانسوی لوفیگارو به نقل از خبرنگار خود «جورجی مالبرونت» نوشت: محمد بن سلمان، ولی عهد سعودی "سمت و طرف خود" را گرفت و به این نتیجه رسید که توسعه زیرساختها و شهرها نیازمند صلح با ایران است.
سوم اینکه عربستان با ناکامی در تحقق اهداف تجاوزگرانه دریمن برای برون رفت از باتلاق یمن به کمک ایران نیاز دارد اگر بن سلمان وارد جنگ یمن نیز شد، به این خاطر بود که گمان میکرد در عرض دو هفته کار را تمام خواهد کرد. به نوشته روزنامه اماراتی العرب چاپ لندن توافق بین عربستان سعودی و ایران مقدمه تمدید آتش بس در یمن خواهد بود و به دنبال این توافق، تمدید آتش بس سازمان ملل در یمن اعلام خواهد شد و دور جدیدی از گفتگوهای سیاسی بین انصارالله و دولت مستعفی آغاز خواهد شد و این مسئله یکی از نتایج تفاهمات فرعی جهت کاهش تنش در گفتگوهای عربستان و ایران به میزبانی عمان بوده است. نشریه گاردین نیزدر گزارشی نوشت که توافق میان ایران و عربستان سعودی نشانگر عزم جدید ریاض برای اتخاذ سیاست خارجی مستقل از غرب است. در این گزارش که به قلم «پتریک وینتور» دبیر سیاسی گاردین نوشته شده، آمده است که توافق یادشده، بهطور بالقوه پیامدهای گستردهای برای برجام و پایان دادن به جنگ یمن دارد.
چهارم اینکه عربستان برخلاف دهههای پیشین از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در امریکا برای بقای خود سلب اعتماد کرده است. بی تردید مقامات سعودی از جمله «محمد بن سلمان» در مسیری که به توافق با تهران منتهی شده، ابتدا از تأمین امنیت خویش به دست آمریکا نا امید شدهاند. عربستان سعودی، از ۷۸ سال پیش امنیت خود را به آمریکا گره زده و اکنون میبیند که دیگر چنین سیاستی جواب نمیدهد. تجربه همکاری کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با آمریکا نشان داد به جز بحرانآفرینی، استثمار و غارت منابع منفعت دیگری در این اتحاد راهبردی برای اعراب رقم نخواهد خورد. سابقه خیانت آمریکا به کشورهایی مانند افغانستان و رها کردن متحدان دیرین خود همانند حسنی مبارک در مصر، ریاض را به این اطمینان رساند تکیه کردن تمام عیار به آمریکا برای امنیت ملی اعراب بسیار تهدیدآمیز خواهد بود.
پنجم اینکه عربستان هم مانند ایران به دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی سیاست نگاه به شرق را در عین حفظ تعامل با غرب در دستورکار خود قرار داده است. درسالهای اخیر حجم تعاملات چین با کشورهای عرب به رقم قابل توجهی رسیده است و دو کشور امارات و بویژه عربستان در تامین امنیت انرژی چین نقش برجسته دارند. موضعگیری سال گذشته مدیر کل آرامکو که گفته بود که ما تا ۵۰ سال آینده برای تامین امنیت انرژی چین برنامهریزی میکنیم، چراکه میخواهیم شریک این کشور در حوزه نفت باشیم در همین راستا قابل تامل است. احمد کاظم زاده