به بهانه سالروز کودتای ۲۸ مرداد؛
کودتای ۲۸ مرداد، کودتایی کاملاً آمریکایی علیه ملت ایران
در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، دولت ملی دکتر مصدق با کودتایی طراحیشده توسط سازمان سیا و همکاری عوامل داخلی سرنگون شد.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از سیاهترین صفحات تاریخ معاصر ایران است که با دخالت مستقیم آمریکا و همکاری شبکههای داخلی به ثمر رسید.
این کودتا تنها یک تغییر حکومت نبود، بلکه ضربهای سهمگین به نهضت ملی شدن نفت و حاکمیت مردمی ایران وارد کرد.
بررسی عملکرد دکتر مصدق نشان میدهد که برخی تصمیمات نادرست او نیز در تسهیل این شکست نقش داشت.
نخستین اشتباه مصدق اعتماد بیپایه به آمریکا؛
مصدق با این تصور نادرست که آمریکا حامی استقلال ایران است و برای مبارزه با استعمارپیر باید به سمت آمریکا رفت، از توطئههای پشت پرده این کشور غافل ماند. در حالی که اسناد منتشرشده سازمان سیا ثابت میکند آمریکا از همان ابتدا در کنار انگلیس برای سرنگونی او برنامهریزی میکرد.
تاریخ آمریکا نشان میدهد این کشور همیشه یک کشور غیرقابل اعتماد بوده و با شکل دوستی و مذاکره وارد میشود ولی از پشت خنجر میزند.
دومین اشتباه مصدق، روحیه فردگرایانه و عدم تحمل مشورت بود؛
مصدق که در خانوادهای اشرافی پرورش یافته بود، با وجود صداقت و روحیه آزادیخواهی، روحیه کار جمعی و پیوند با تودههای مردم را چندان درک نمیکرد و با انحلال مجلس بر خلاف شعار مشروطه، نوعی روحیه تمامیت خواهی را دنبال میکرد.
سومین اشتباه مصدق، فاصله گرفتن از نیروهای مذهبی و مردمی بود؛
دکتر مصدق به جای تقویت اتحاد با چهرههایی مانند آیتالله کاشانی، با انحلال مجلس و اختیارات گسترده، پایههای مردمی حکومت خود را تضعیف کرد و در جواب دلسوزیهای آیت الله کاشانی وی را طرد کرد.
چهارمین اشتباه مصدق، ناتوانی در مدیریت اقتصادی دوران تحریم بود؛
ملی شدن نفت هرچند افتخارآفرین بود، اما بدون برنامهریزی برای عبور از تحریمهای انگلیس، اقتصاد ایران را دچار بحران ساخت.
پنجمین اشتباه مصدق، سستی در روزهای حساس کودتا بود؛
مصدق در ۲۸ مرداد میتوانست با سخنرانیهای آتشین در رادیو و سازماندهی تودهها، از مشروعیت مردمی خود دفاع کند، اما غافلگیری و انفعال، میدان را به کودتاچیان واگذار کرد و در نهایت، آمریکا با هزینه میلیونها دلار و استفاده از اراذلی مانند شعبان بیمخها، دولت ملی مصدق را ساقط کرد و محمرضا شاه فراری با حمایت سازمان سیا به کشور بازگشت و دستگاه سرکوب ساواک را تأسیس کرد.
از مهمترین علل وقوع کودتای ۲۸ مرداد، پیروزی نهضت ملی نفت و کوتاه شدن دست انگلستان از بزرگترین پایگاه نفت خود در ایران بود.
این کشور با وجود اقدامات دیپلماتیک، فشار اقتصادی و حتی شکایت به سازمانهای بینالمللی، نتیجهٔ مساعدی به دست نیاورد و به این نتیجه رسید که سقوط دولت مصدق تنها راه برونرفت از این مشکل است.
با پیروزی آیزنهاور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۱۹۵۲م نیز چرخشی در سیاست آمریکا صورت گرفت و سیاست «سد نفوذ ترومن» در حمایت از مصدق، جای خود را به راهبرد امنیتی خصمانه «انتقام گسترده» داد.
چرخش مذکور به اتخاذ سیاست نفتی و مقابله با حکومت ملی مصدق در ایران کمک کرد و آمریکا پس از مخالفت مصدق با طرح نفتی کشورش، در پیامی به انگلستان، در بهمن ۱۳۳۱شمسی موافقت خود را برای اجرای نقشهٔ کودتا و براندازی مصدق اعلام کرد.
علل داخلی پیروزی کودتا؛
تیرگی روابط مصدق هم با مجلس و هم با شاه از طرفی و اختلافات داخلی بین رهبران نهضت و بیاعتنایی مصدق به حامیان خود از جمله آیتالله کاشانی از دلایل دیگری بود که موجب پیروزی طرح کودتا شمرده میشود.
محمدرضا پهلوی که به دلیل رویارویی با مصدق بر سر مسائل سیاسی از جمله کشمکش بر سر قضیهٔ نفت، به خصوص پس از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ به تدریج محبوبیت و قدرت خود را از دست میداد، با طرح کودتا موافقت کرد..
اجرای کودتا؛
آمریکا و انگلستان پس از قانع کردن شاه برای کودتا و تأمین مالی آن از سوی آمریکا، طرح کودتا را به کمک ارتش ایران و جمعی از مخالفان مصدق اجرا کردند و از مطبوعات و گروهی از اراذل و اوباش نیز کمک گرفتند.
برنامهٔ اولیهٔ کودتا که در ۲۴ مرداد با فرمان عزل مصدق از نخستوزیری و نصب اردشیر زاهدی با امضای شاه کلید خورد، با هوشیاری و اقدام به موقع مصدق با شکست مواجه شد.
اردشیر زاهدی به همراه شاه مخفیانه از ایران خارج شد. اما روز ۲۸ مرداد تجمع جمعی از اوباش و حمله به مراکز دولتی، و سکوت و بیتصمیمی حامیان مصدق، موجب پیروزی کودتا علیه مصدق و دستگیری و تبعید او شد.
پیامدهای کودتای ۲۸ مرداد؛
محمدرضا پهلوی که به کمک آمریکا توانست دولت مصدق را سرنگون کند، به شرط تأمین منافع نفتی آمریکا و انگلیس به قدرت بازگشت و توانست ادارهٔ امور کشور را از مصدق پس بگیرد.
همین عوامل موجب شد شاه بیش از گذشته به آمریکا وابسته شود و پس از کودتای ۲۸ مرداد، اقدامات پهلوی با اندک تفاوتهایی، از جهات گوناگون عملاً استمرار روش رضاشاه بود.
حاکمیت دوبارهٔ استبداد، آزادیهای سیاسی و فعالیت احزاب را به شدت محدود کرد.
با پیروزی کودتای ۲۸ مرداد، ایالات متحده و انگلیس به اهداف کوتاه مدت خود رسیدند و با براندازی حکومت دکتر مصدق و بازگردانیدن محمدرضا شاه سلطه خود را در ایران تحکیم کردند، اما به هدف دراز مدت خود هرگز نرسیدند.
[کودتای ۲۸ مرداد نتوانست دستاورد جنبش ملی را از ملت ایران باز پس گیرد، برعکس سبب توسعه و تکامل مبارزه ضد استعماری به «ضد استبدادی» بود.
کودتای ۲۸ مرداد سبب شد که یک تحول کیفی در فرآیند رو به رشد حرکت ملی در ایران به وجود آید و اینبار مبارزه علیه استبداد داخلی محور اصلی گردید، در نهایت وقتی استبداد داخلی از بین رفت، استیلای خارجی خود به خود شکسته شد و این را میتوان از پیامدهای این کودتا محسوب کرد.
امامخمینی و کودتای ۲۸ مرداد؛
امامخمینی در آستانهٔ پیروزی نهضت اسلامی و سالهای ابتدایی پس از آن، در مواردی با اشاره به کودتای ۲۸ مرداد آن را کودتای محمدرضا پهلوی نامیده است.
ایشان همچنین معتقد بود آمریکا با کودتای ۲۸ مرداد شاه را به ملت ایران تحمیل کرد؛ و به باور ایشان شکست نهضت ملی نفت، به دلیل تکیه بر توان سیاسی و دوری از معنویت بود.
در حالی که مخالفان شاه، در همان زمان فرار سه روزهٔ او از کشور، میتوانستند با اتکا به اصول سهگانهٔ اسلامی (عدالت، آزادی، استقلال)، وی را از حکومت برکنار کنند.
در آن صورت کار به سلطهٔ دوبارهٔ شاه و جنایات او نمیکشید؛ جنایاتی که روی مغولان و چنگیزها را سفید کردهاست.
امامخمینی همچنین یکی از بزرگترین اشتباهات محمد مصدق را انحلال مجلس شورای ملی دانست که بهانهٔ قانونی برای انتخاب نخستوزیر به دست شاه داد و موجب شد شاه ضعیف برود و شاهی قلدرتر از رضاخان برگردد.
امامخمینی در بهمن ۱۳۵۷ پس از انتشار شایعاتی مبنی بر وقوع کودتا، با اشاره به کودتای رضاخان و کودتای محمدرضا در ۱۳۳۲، تأکید کرد که ما به این کودتاها عادت داریم و هیچ ترسی از آن نداریم.
همچنین در ۲۷ مرداد ۱۳۵۸، شایعات مربوط به بازگشت شاه به ایران را شبیه شایعات مرداد ۱۳۳۲ دانست که ورود عنقریب شاه را وعده میدادند و نیز از استقبال و انتظار خود از این تصمیم شاه گفت.
حضرت امام در سخنرانی ۲۷ بهمن ۱۳۵۹ نیز در مقایسه بین نیروهای قبل و بعد از انقلاب، به نام [نادر]باتمانقلیچ، از مهرههای اصلی کودتای ۲۸ مرداد اشاره و تأکید کرد که حتی نیروهای نظامی ما با نیروهای نظامی قبل از انقلاب تفاوت فراوانی دارند. اینطور نیست که فقط اسمی را عوض کرده باشیم و یک باتمانقلیچ را برداشته، باتمانقلیچ دیگری گذاشته باشیم.
کودتای ۲۸ مرداد به ملت ایران آموخت که اتکا به قدرتهای خارجی، هرچند با شعارهای ملیگرایانه، محکوم به شکست است.
این تجربه تاریخی راه را برای انقلاب ۵۷ هموار کرد، زمانی که امام خمینی (ره) با تکیه بر "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" و شعار "نه شرقی نه غربی"، پیروزی نهایی را رقم زد.
امروز نیز دشمنی آمریکا با ایران ادامه دارد، اما عبرتهای ۲۸ مرداد به ما میآموزد که تنها با وحدت ملی و اتکا به ظرفیتهای داخلی میتوان در برابر توطئههای استکبار ایستادگی کرد.