پخش زنده
امروز: -
استاد زبان وادبیات فارسی گفت: سهراب سپهری هنرمندی است که در آثارش پیوندی ژرف میان شعر، نقاشی و زندگی برقرار کرده و به ما آموخته که ادبیات، زبان دل است.

محمدجعفر محمدزاده در گفتگو با خبرنگار صداوسیما با اشاره به پانزدهم مهر روز بزرگداشت سهراب سپهری گفت: سپهری، شاعر و نقاش نامدار ایرانی، با طبیعتگرایی، توصیفهای ساده و نقاشیوار و جستجوی خدا و راز انسان در دل طبیعت و شعرهایی که به حرف دل مردم نزدیک بود، از چهرههای شاخص شعر فارسی شد.
آقای محمدزاده با بیان اینکه سهراب، با نگاه معنوی و طبیعتگرایانهاش، سبک ویژهای در شعر معاصر ایران پدید آورد، گفت: سپهری از هنرمندانی بود که مرز میان هنرها را شکست و در آثارش نقاشی، شعر و فلسفه در هم میآمیزند و نوعی مکاشفه درونی و بیرونی شکل میگیرد.
استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: سپهری در کنار هنرمندان بزرگی چون نیما یوشیج، هوشنگ ابتهاج، مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو رشد کرد، اما خیلی زود مسیر مستقل خود را در شعر یافت.
وی گفت: نخستین مجموعه شعر او با عنوان «آوار آفتاب» در سال ۱۳۴۰ منتشر و از همان زمان نبوغ شاعرانهاش آشکار شد.
محمدزاده گفت: سپهری با الهام از طبیعت، عرفان و فلسفه اشراق، جهانی شاعرانه خلق کرد که در آن، انسان و هستی در گفتگویی همیشگیاند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: او در آثار بعدی خود، بهویژه در مجموعههای «صدای پای آب» و «مسافر»، زبان شخصیاش را به اوج رساند و شعرهایش بیش از پیش به مردم نزدیک میشود؛ زیرا دغدغههای انسانی، اخلاقی و اجتماعی در آنها پررنگتر بود.
آقای محمدزاده افزود: سپهری شاعری بود که در عین لطافت روح، نگاهی مسئولانه به جهان داشت؛ چنانکه در شعر معروف خود میگوید:
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار، کفتری می خورد آب.
یا که در بیشۀ دور،
سیرهای پَرمیشوید.
یا در آبادی کوزهای پر میگردد.
آب را گل نکنیم
شاید این آبِ روان،
میرود پای سپیداری،
تا فروشوید اندوهِ دلی.
وی افزود: کارشناسان ادبی معتقدند سپهری در طول عمر کوتاه خود، شاعری جستجوگر و اهل مکاشفه بود که هم در سیر درونی و هم در سفرهای بیرونی به دنبال «گمشده انسان» میگشت. هرچند مرگ زودهنگامش در ۵۲ سالگی مانع از ادامه این جستجو شد، اما آثار و اندیشههایش جاودانه ماند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: امروز، پس از گذشت بیش از چهار دهه از درگذشت او، اهالی ادب بر این باورند که اگر ادبیات فارسی سهراب سپهری را نداشت، بیتردید چیزی کم داشت؛ چرا که او صدایی یکتا در شعر معاصر بود، صدایی که همچنان در گوش جان دوستداران شعر ایرانی طنینانداز است.سهراب در نخستین روز اردیبهشت ۱۳۵۹ پس از مبارزه با بیماری سرطان خون در تهران درگذشت.