پخش زنده
امروز: -
دبیر مجموعه «ایران ما» در انتشارات جهان کتاب در آیین رونمایی از سه مجلد تازه آن گفت: هرکدام از کتابهای این مجموعه میکوشند به این پرسش پاسخ دهند که چگونه میتوان ایرانی خوبی بود؟

به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، نشست رونمایی سه عنوان «تازهها از مجموعه ایران ما» شامل کتابهای «کودکستان در ایران، «نوجوان ایرانی» و «نوباوگان ایران» با حضور مهدی شعبانی، پیام شمس الدینی، فریدون عموزاده خلیلی، پیوند فرهادی و سید علی کاشفی خوانساری در سرای اهل قلم برگزار شد.
پیام شمس الدینی؛ دبیر مجموعه «ایران ما» در انتشارات جهان کتاب در این نشست گفت: این مجموعه نزدیک به ۱۰ سال پیش، به ابتکار نشریه و انتشارات جهان کتاب آغاز شد و در میانه مسیرش من دبیریاش را بر عهده گرفتم. ایده اصلی آن، واکنش به بحرانهای هویتی ایران ما در صد سال اخیر بود که دو انقلاب و چند اشغال و تحولات پرشتابی را از سر گذراند. هدف این بود که ببینیم پیشینیان ما در مواجهه با این بحرانها چگونه اندیشیدهاند. هر کتاب این مجموعه گردآورنده مقالاتی است که یا کمتر خوانده شدهاند یا آنقدر مهماند که باید دوباره خوانده شوند. تاکنون ۱۶ عنوان منتشر شده و چند عنوان دیگر نیز در دست آمادهسازی است.
وی افزود: در این مجموعه پرسشهای بنیادین درباره هویت ایرانی استخراج شدهاند. نخستین عنوان «ایرانیت، ملیت، قومیت» بود که به برخوردهای تاریخی ایرانیان با سلطه و استکبار میپرداخت. عنوان دیگر «زبان میانگان فارسی» بود که نشان میداد چگونه زبان فارسی طی بیش از هزار سال، رشته پیوند اقوام ایرانی بوده است. همکاران مختلفی از زوایای گوناگون به این مسئله پرداختهاند؛ از رضا آذری شهرضایی و مهران افشاری تا کاوه بیات، فیروز دیانت، مهدی شعبانی، اصغر شیرازی، شهرام صحرایی، سیدعلی کاشفی خوانساری، سیدمحسن مهرابی و کتایون مزداپور، هرکدام کوشیدهاند به این پرسش پاسخ دهند: چگونه میتوان ایرانی خوبی بود؟
شمسالدینی ادامه داد: یکی از محورهای مهم مجموعه توجه به نهاد کودکی در ایران است. در گذار از قوم به شهروند اندیشمندان دریافتند که پرورش کودک، شرط بنیادین ساختن جامعهای معاصر است. واژههایی، چون «کودکستان» و «باغچه اطفال» نشان از نهادهای نوپای تربیتی دارند. کتاب «خواندنیهای نوباوگان ایران» به کوشش کاشفی خوانساری با جستوجو در مطبوعات صد سال گذشته نشان میدهد که چگونه اندیشیدن به کودک و ادبیات کودک در ایران شکل گرفته است. از آگهیهای قدیمی تا نقد ترجمهها، این کتابها ردپای نظریهپردازی بومی را در حوزه کودک آشکار میکنند.
وی در توضیح دیگر مجلدات این مجموعه گفت: در همین راستا آثار شعبانی نیز به پرسشهای بنیادین آموزش و پرورش میپردازند: هدف تعلیم چیست؟ چه کسی را باید پرورش داد؟ آیا کودکان باید خطی متفاوت بیاموزند؟ شعر کهن خوب است یا شعر نو؟ حتی اسباببازیها و نوشتافزارها، که امروز هم مسئلهسازند، در این کتابها بررسی شدهاند. دغدغه ملینبودن تولیدات فرهنگی و دلالتهای ضمنی آنها، نشان میدهد که این پرسشها نهفقط امروز، بلکه از گذشتههای دور در اندیشه ایرانیان مطرح بودهاند.
شمسالدینی افزود: در مجموع مجموعه «ایران ما» کوشیده است با گردآوری مقالات و تحلیلهای متنوع، به بازخوانی اندیشهی ایرانی در مواجهه با بحرانهای تاریخی و فرهنگی بپردازد. این آثار، نهفقط اسناد پژوهشی، بلکه نشانههایی از تلاش برای بازیابی گفتوگوی نظری درونزا هستند، گفتوگویی که از کودک تا شهروند، از زبان تا هویت و از خاطره تا آینده را در بر میگیرد.
پیوند فرهادی نیز در این برنامه گفت: مجموعهای که گردآوری کردهام، شامل مقالههایی است دربارهی هر موضوعی که به کودکان خردسال، یعنی پیشدبستانیها، مربوط میشود. مخاطبان این مجموعه، نهفقط مربیان و مدیران مهدکودکها که نویسندگان و شاعران حوزه کودک و نوجوان و حتی والدین را هم دربر میگیرد. هدف این بود که بدانیم نخستین کودکستانها چگونه شکل گرفتند و چگونه از مراکز نگهداری صرف کودکان به نهادهای آموزشی با هویت مستقل رسیدند.
وی افزود: ورود من به حوزه سرودن شعر خردسال، برخلاف مسیر رایج دانشجویان ادبیات، از دل تجربه زیسته با کودکان آغاز شد. باور دارم که شعر خردسال، بیش از آنکه متکی به نوشتار باشد، به اجرا وابسته است. این شعر باید در ارتباط مستقیم با کودک شکل بگیرد، در فضای کودکستان و در لحظه تعامل با آنها. شاعر برای خردسال، کسی است که باید مدام با کودکان در تماس باشد و اثرش را در عمل بیازماید.
فرهادی اظهار داشت: برخی تصور میکنند شعر امری هنری است و ربطی به آموزش ندارد. اما در شعر خردسال این تفکیک ممکن نیست. شعر باید هم شعریت داشته باشد و هم به نیازهای آموزشی کودک پاسخ دهد. با واژگان اندک باید به مخاطبی با درک و حوصله محدود مفاهیم را منتقل کرد، بیآنکه کودک حس کند در حال آموزش است. شعر، ترانه، بازی و سرگرمی، همه ابزارهاییاند برای این انتقال. این پیوند میان آموزش و شعر، هنوز جای کار بسیار دارد و ما نویسندگان کودک باید آن را مستحکمتر کنیم.
وی با اشاره به بازه زمانی مقالات بازنشر شده در کتاب خود گفت: در این مجموعه بازهای بیش از یک قرن بررسی شده است. منابع اصلی مقالات و نشریات تخصصی مانند «تعلیم و تربیت» بودهاند. مقاله پایانی، دربارهی پیدایش و گسترش کودکستانها پس از ۱۳۰۰، بهدلیل اطلاعات ارزشمندش در کتاب گنجانده شده است. این مقاله نشان میدهد که نخستین کودکستانها چگونه شکل گرفتند، چه کسانی آنها را بنیان نهادند و چه تحولاتی در ساختار و هدف آنها رخ داد. این سیر تاریخی، نهفقط برای پژوهشگران، بلکه برای همه فعالان حوزه کودک، حرفی برای گفتن دارد.
فرهادی اضافه کرد: در نهایت هدف این مجموعه آن بود که نشان دهد اندیشیدن به کودک، در ایران سابقهای دیرینه دارد، نهفقط در ترجمهها و تأثیرپذیری از غرب، بلکه در تجربههای بومی، در مطبوعات، در نهادهای آموزشی و در شعر و ادبیات هم این موضوع وجود داشته است. این مجموعه تلاشی است برای بازخوانی آن تجربهها، برای پیوند دوباره آموزش و هنر، برای ساختن نسلی که از همان آغاز با اندیشه و زیبایی پرورش یابد.
مهدی شعبانی نیز در این نشست گفت: کار من در این مجموعه با کتاب «آموزش زبان فارسی و نوجوان ایرانی» که شامل گردآوری ۱۶ مقاله بود، آغاز شد. در ادامه متوجه شدم که آموزش زبان فارسی را نمیتوان از خود زبان فارسی جدا کرد. سپس به مقالاتی برخوردم که به تربیت و تعلیم مربوط بودند. این شد که مجموعه دوم را با عنوان «نوجوان ایرانی و تعلیم و تربیت» شکل دادم؛ شامل ۲۰ مقاله از میان صدها متن که احساس کردم ارزش بازخوانی دارند. هدفم این بود که معلمان امروز، در میان انبوه منابع به متونی دست یابند که هنوز کاربردیاند.
وی افزود: مقالات این مجموعه از سال ۱۲۹۸ تا ۱۳۵۸ را در بر میگیرند. از مقاله «حس ملیت و وطنخواهی» تا «گسترش فعالیتهای فوقبرنامه در مدارس» هرکدام دغدغهای را بازتاب میدهند که هنوز در کلاسهای درس جاری است. مقاله «تعلیم و تربیت در ایران قدیم» از رشید یاسمی، نشان میدهد که آموزش نظامی در مدارس هزار سال پیش، بخشی از تربیت بوده است. مقاله «زبان فارسی، بنیان فکر و فرهنگ ما» از غلامحسین یوسفی، زبان را بهعنوان ستون هویت ایرانی معرفی میکند. مقاله «تربیت و اقتصاد» از محمود صناعی، به این نکته میپردازد که وقتی معیشت دغدغه اصلی است، آموزش نمیتواند در خلأ اتفاق بیفتد.
شعبانی ادامه داد: در ادامه مقالههایی درباره زبان علم جهانی، فعالیتهای فوقبرنامه و امکانات آموزشی آمدهاند. مقاله «چگونه وسایل تعلیم و تربیت را در ایران باید ایجاد کرد» با قدمتی صدساله هنوز پرسشهایی را مطرح میکند که در مدارس امروز بیپاسخ ماندهاند. یکی از مباحث مهم مجموعه، تمایز میان آموزش و شبهآموزش است. آموزش باید ملموس باشد، با امکانات واقعی. وقتی دانشآموز روش تحقیق میآموزد، باید کتابخانهای باشد که در آن تحقیق کند. وقتی از تکنولوژی آموزشی سخن میگوییم، نباید همچنان با گچ و تخته تدریس کنیم. این تناقضها، دغدغه شخصی من بودند و انتخاب مقالات، پاسخی به آنها.
فریدون عموزاده خلیلی در این نشست با اشاره به خاطرات خدمت خود در آموزش و پرورش گفت: بیش از سی سال در دفتر تعلیم، مسئول آموزش پیشدبستانی بودم. کار ما این بود که تمام مواد آموزشی رایج را بررسی کنیم و آنچه برای کودکان نامناسب بود، کنار بگذاریم. سالها به نقاط مختلف ایران رفتم و با مربیان و کودکان در ارتباط بودم. در دورهای که آموزش جدی گرفته میشد، مربیان بدون شناخت مراحل رشد کودک، اجازهی ورود به مراکز را نداشتند. اما بعدها با تغییرات مدیریتی، این نظام فروپاشید. آموزشوپرورش تصمیم گرفت تولید محتوا را به خود مربیان بسپارد، بی آنکه آموزش یا تجربهای داشته باشند. جشنوارهای برگزار شد که در آن، شعرهایی بهعنوان تولیدات جدید ارائه شدند، اما بسیاری از آنها سرقت ادبی بودند، از جعفر ابراهیمی، مصطفی رحماندوست، شکوه قاسمنیا و حتی از آثار خود من.
وی افزود: تجربه ما نشان داد که آموزش پیشدبستانی نیازمند تخصص است. فراتر از آموزش، مسئله فرهنگ و زبان مطرح است. من معتقدم که کودکان باید ابتدا زبان فارسی را بیاموزند، سپس به سراغ زبانهای دیگر بروند. در فرهنگستان زبان فارسی، پیشنهاد دادم که دستور زبان عربی از کتابهای ابتدایی حذف شود تا یادگیری زبان فارسی آسانتر شود. این پیشنهاد نه از تعصب بلکه از تجربه زیسته با کودکان و دغدغه آموزش بود.
عموزاده خلیلی ادامه داد: زبان فارسی زبان ملی ماست، یعنی زبان پیوند دهنده اقوام ایرانی. من با زبان مادری ترکی، ابتدا عربی را در مکتبخانه آموختم، سپس فارسی را در مدرسه و بعدها زبانهای دیگر را. اما تجربه نشان داد که اگر کودک در سالهای نخست نتواند فارسی را بیاموزد، در مسیر آموزش دچار گسست میشود. واژههایی مانند «پرسش» بهمراتب سادهتر و ملموستر از «سؤال»اند. وقتی زبان رسمی با واژگان عربی آمیخته میشود، کودک دچار سردرگمی میشود. این نه مخالفت با زبان عربی، بلکه دفاع از زبان فارسی در جایگاه نخستین آموزش است.
سید علی کاشفی خوانساری نیز در این نشست گفت: چیزی که در کتاب نیامده، مربوط به کسانی است که اهل نوشتن نیستند. ما بیشتر اهل نوشتنیم و ترجیح میدهیم حرف را بنویسیم تا بماند، نه اینکه شفاهی صحبت کنیم. بر اساس مستندات علمی جدید، نهتنها با تاریخخوانی میتوان آینده را شکل داد، بلکه با گذشتهپژوهی نیز میتوان گذشته را بازخوانی و حتی بازسازی کرد. گذشته امری ثابت و غیرقابل تغییر نیست؛ میتوان تفسیر تازهای از آن ارائه داد که بر امروز و فردای ما اثر بگذارد. به همین دلیل مطالعات تاریخی را در همه حوزهها، بهویژه در ادبیات کودک و نوجوان ضروری میدانم.
وی افزود: خوشحالم که نزدیک به سی سال از انتشار نخستین مقالهام در حوزه تاریخ ادبیات کودک میگذرد. فکر میکنم اولین کتابم با رویکرد تاریخی در سال ۱۳۷۵ منتشر شد. تاکنون کتابهای متعددی چاپ کردهام که از میانشان آن مجلداتی را که جنبه پژوهشی دارند، بیشتر دوست میدارم. از مجموعه «ایران ما» و «جهان کتاب» سپاسگزارم که فرصت پرداختن به این موضوع را دادند.