پخش زنده
امروز: -
نشست پژوهشی «آسیبشناسی ترانههای عنوانبندی در مجموعههای تلویزیونی» این هفته با حضور پژوهشگران و کارشناسان حوزه زبان و ادبیات فارسی برگزار شد و در آن، چالشها و آسیبهای موجود در ترانههای تیتراژ سریالهای تلویزیونی، بهویژه در سالهای اخیر، مورد بررسی و نقد قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، دکتر محمدجواد عظیمی، مدرس و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی و از سخنرانان این نشست، با حضور در استودیوی شبکه خبر، ترانه عنوانبندی را به «جلد یک کتاب» تشبیه کرد و گفت: ترانه تیتراژ یک زیست دوگانه دارد؛ از یکسو همراه مجموعه تلویزیونی پخش میشود و از سوی دیگر، باید بتواند پس از پایان سریال نیز بهعنوان اثری مستقل، در ذهن و زبان مردم باقی بماند. اگر ترانهای خوب و متناسب انتخاب شده باشد، پایان مجموعه تلویزیونی نباید به معنای پایان حیات آن ترانه باشد.
وی با اشاره به رواج گسترده ترانههای پاپ در تیتراژ مجموعههای تلویزیونی از اوایل دهه ۱۳۸۰، افزود: در سالهای اخیر، با هجوم ترانههای پاپ به ویژه در عنوانبندیها مواجه هستیم و گاهی تصور میشود هر مجموعه تلویزیونی الزاماً باید دارای ترانه باشد، در حالی که این موضوع در برخی موارد به افراط و افت کیفی منجر شده است.
عظیمی با تشریح آسیبهای محتوایی ترانههای سریالهای تلویزیونی افزود: بخشی از این ترانهها دارای مضامین ضعیف، ناتمام، ناسازگار یا سیاهنما هستند؛ مضامینی که احساس درماندگی، یأس یا تناقضهای منطقی را به مخاطب القا میکنند و تکرار مداوم آنها در طول پخش یک مجموعه چندده قسمتی، اثر منفی روانی بر مخاطب میگذارد.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی با تأکید بر اهمیت تناسب زبان ترانه با مخاطب عام گفت: ترانه، برخلاف شعر، باید ساده، روان و قابلفهم باشد.
استفاده افراطی از تصاویر پیچیده، سورئال یا پارادوکسیکال، اگرچه ممکن است در شعر قابل دفاع باشد، اما در ترانه که مخاطب آن عموم مردم هستند، اغلب باعث گسست ارتباطی و انتقال نادرست معنا میشود.
وی همچنین به وجود اشکالات زبانی و دستوری در برخی ترانههای عنوانبندی اشاره کرد و افزود: در تعدادی از ترانهها، خطاهای دستوری، نحو نادرست، کاربرد ناصحیح واژگان و حتی حذف قرینههای معنایی دیده میشود؛ اشکالاتی که گاه با شهرت خواننده پوشانده میشود، در حالی که نام یک خواننده مطرح نمیتواند ضعف ساختاری و محتوایی ترانه را جبران کند.
عظیمی با تأکید بر دشواری حرفه ترانهسرایی گفت: ترانهگویی کاری ساده نیست و نیازمند تسلط همزمان بر زبان، موسیقی، تصویرسازی، مضمونپردازی و روانی کلام است.
ترانه عنوانبندی بهطور خاص، به دلیل ارتباط مستقیم با هویت اثر نمایشی، نیازمند تأمل و دقت دوچندان است.
وی در ادامه، با اشاره به نمونههای موفق ترانههای عنوانبندی در تلویزیون، گفت: ما در گونههای مختلف از جمله ترانههای حماسی، بومی و تأملی، الگوهای موفقی داشتهایم که از نظر ایجاز، سادگی، صحت زبانی و تناسب با مضمون اثر، شایسته توجه و الگوگیری هستند.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی در پایان تأکید کرد: معیارهای اصلی ترانه عنوانبندی شامل صحت و درستی زبانی، روانی، ایجاز، تناسب مضمون با فضای مجموعه و احترام به شعور مخاطب است.
در صورت رعایت این اصول، ترانه میتواند نهتنها به هویتبخشی اثر نمایشی کمک کند، بلکه بهعنوان بخشی ماندگار از حافظه فرهنگی جامعه باقی بماند.