پخش زنده
امروز: -
ایران بعد از پیروزی انقلاب به علت آزادی خواهی و استکبارستیزی، همواره هدف توطئههای نظام سلطه بوده و هست
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ نگاهی به تاریخ ۴۰ ساله انقلاب اسلامی نشان میدهد که نظام سلطه برای سیطره مجدد بر ایران از هر ترفندی استفاده کرده است از تحریم اقتصادی و تحمیل جنگ هشت ساله گرفته تا سنگ اندازی در مسیر توسعه و پیشرفت اقتصادی و حالا ایران در آستانه دهه پنجم انقلاب با اتکای به توان داخلی و جوانانش به قدرتی فرامنطقهای تبدیل شده است که نظام سلطه تاب تحمل آنرا ندارد و تلاش میکند تا با شبیه سازی سناریوهای موفق براندازی دستگاههای اطلاعاتی و جاسوسی خویش در دیگر کشورها ایران را مهار کند. از سناریو انقلابهای رنگی در بلوک شرق تا شبیه سازی طرح براندازی نظام لیبی.
در این گزارش نگاهی تطبیقی به طرح مقابله با توان هستهای و موشکی لیبی شده است طرحی که آمریکاییها تلاش میکنند مو به مو آنرا برای ایران اجرایی کنند غافل از اینکه نظام ایران تفاوتهای ساختاری و ایدئولوژیکی عمیقی با نظام فاسد قذافی دارد.
لیبی، کشوری که با نام معمر قذافی آمیخته شده است ازآن زمان که وی بر این کشورآفریقایی ثروتمند حاکم و رفتارهای خارج از عرفش مورد توجه رسانهها بود تا داستان تلاش او برای دستیابی به دانش هستهای و اختلافاتش با آمریکا و سرانجام سرنگونی اش؛ همه و همه به نوعی نام قذافی را با لیبی پیوند زده است.
آغاز حکومت قذافی
قذافی که درکشورهای اسلامی به عنوان متهم ردیف اول ربایش امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان شهرت بیشتری دارد از سال ۱۹۶۹ با کودتای نظامی بر لیبی حاکم شد؛ کشوری با ۴۷ میلیارد بشکه ذخایر اثبات شده و دارنده رتبه دهم دارندگان ذخایر عظیم انرژی دنیا و یکی از با ثباتترین مناطق شمال افریقا در آن ایام.
اصلاحات قذافی
لغو امتیاز نفتی شرکتهای خارجی از جمله شرکت اسرائیلی «آنی»، حرکت به سمت توسعه فناوری هسته ای، توسعه رشته فیزیک هستهای در دانشگاهها و تلاش برای توسعه توانمندی موشکی از جمله اقدامات قذافی در دوران حکمرانی ۴۲ ساله اش بر لیبی بود.
خیز به سوی هستهای شدن
او در سال ۱۹۷۰ نخستین راکتور تحقیقی ۱۰ مگاواتی را برای نیروگاه تاجورا از شوروی خریداری کرد. سه سال بعد تلاش کرد تا از طریق پاکستان نخستین گام را برای ساخت بمب اتمی اسلامی بردارد اقدامی که البته به سرانجام نرسید.
این شکست قذافی را برآن داشت تا دو سال بعد از دانشمندان عرب بخواهد با ترک آمریکا و کشورهای غربی به لیبی مهاجرت کنند و این کشور را در ارتقای توان هستهای یاری دهند؛ رویکردی که سرانجام امریکاییها را برآن داشت تا در سال ۱۹۸۲ لیبی را در فهرست ۶۳ کشور فعال در عرصه هستهای قرار دهند و همکاریهای علمی دانشگاههای این کشور با لیبی را ممنوع کنند. تصمیمی که به اخراج ۲۰۰ دانشجوی لیبیایی از دانشگاههای امریکا منجر شد که در رشته فناوری هستهای مشغول تحصیل بودند.
قذافی در مسیر هستهای کردن لیبی با اتکا به درآمدهای سرشار نفتی موفق شد تا فناوری مورد نیاز خود را از طریق پاکستان، اتحاد جماهیرشوروی، فرانسه و حتی آمریکا تامین کند.
مقابله با اسرائیل
دردسر قذافی از زمانی آغاز شد که او در سخنانی در سال ۱۹۸۷ گفت::"عربها باید بتوانند بمب اتم بسازند تا فلسطین را آزاد کنند و زمانی که اسرائیلیها به سلاح اتمی دست یافته اند، عربها هم کاری جز این ندارند که شب و روز تلاش کنند تا آنها نیز با دستیابی به این فناوری از خود محافظت کنند. "به این ترتیب جنگ رسانهای و تبلیغاتی گستردهای علیه توانمندی هستهای لیبی با محوریت رسانههای غربی کلید خورد و کارشناسان و جاسوسان امریکایی و اسرائیلی با تمرکز براین توانمندی لیبی، صحنه گردان این جنگ روانی بودند.
حذف فیزیکی دانشمندان
درکنار این جنگ رسانهای "سیا" و " موساد" با تمرکز بر دانشمندان فعال در صنعت هستهای لیبی طرح حذف فیزیکی و تخلیه اطلاعاتی آنان را کلید زدند که ترور "مؤمد حسن ناجی ال جا نابی" مهندس هستهای عراقی از جمله اقدامات این تیم بود. "ناجی" قرار بود از طریق اردن با روادید لیبی برای احراز سمت مهمی در زمینه هستهای به لیبی برود که پیش از رسیدن به طرابلس هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
تعامل با غرب
هرچند قذافی با تشدید فشارهای بین المللی رسما اعلام کرد توان هستهای لیبی هیچگاه علیه اسرائیل استفاده نخواهد شد و همزمان معاهده منع گسترش آزمایشهای هستهای را امضا کرد، اما در عین حال خواستار خلع سلاح هستهای اسرائیل هم شد؛ رویکردی که به تشدید موضع صهیونیستها در قبال توان هستهای لیبی منتهی و اتهامات جدیدی همچون تلاش برای دستیابی به موشکهای با قابلیت حل کلاهک هستهای به فهرست اتهامات قذافی اضافه شد.
حمله به توان موشکی
پازل بعدی فشار بر لیبی بر توانمندی موشکی این کشور متمرکز شد، اساس توانمندی موشکی لیبی با خرید موشکهای اسکاد بی و اسکاد سی و راکتهای فراگ- ۷ از شوروی از دهه ۷۰ میلادی آغاز شد به طوری که به یکی از قدرتهای بالستیک در جهان سوم تبدیل شد. مستشاران خارجی فعال در صنعت موشکی لیبی مدعی بودند قذافی به دنبال ساخت موشکهایی با برد بالای ۲۵۰۰ کیلومتر بود.
آغاز مذاکره
قذافی برای خلاصی از این فشار همه جانبه سرانجام تن به مذاکره داد. نتیجه مذاکرات محرمانه ۹ ماهه میان انگلیس، امریکا و لیبی به توقف کامل فعالیتهای هستهای و کاهش فعالیتهای موشکی این کشور منتهی شد و بازرسان بینالمللی اجازه یافتند تا از مراکز دلخواه بازدید کنند. روندی که به لغو تحریمهای هستهای آمریکا علیه لیبی منجر شد، اما تحریمهای مرتبط با موضوع تروریسم همچنان پابرجا ماند.
وعده آمریکا به مردم لیبی؛ زندگی بهتر
آمریکا با این بسته تشویقی در قبال اقدامات لیبی نوید اقتصاد مرفه را به لیبیاییها دادند و"جرج بوش" رییس جمهور وقت آمریکا به مردم لیبی قول کمک میداد و میگفت: «اگر لیبی در پی اصلاحات داخلی باشد، کشوری آزادتر و مرفهتر میسازد».
اتهام حمایت از تروریسم
وقوع زنجیرهای از حملات تروریستی در اروپا و آغاز سناریوی حمایت لیبی از تروریسم، بهانهای برای تشدید تحریمها علیه لیبی شد. اوج این حملات اتهام نقش لیبی در سقوط هواپیمای خطوط هوایی «پان آمریکن» بر فراز «لاکربی» اسکاتلند بود.
در پی این سانحه، سه قطعنامه تحریمی برضد لیبی در شورای امنیت سازمان ملل صادر شد. قطعنامههایی که به لیبی تکلیف میکرد تا علاوه بر تحویل متهمان این سانحه به دادگاه بینالمللی، تحریمهای اقتصادی را نیز بپذیرد.
بدعهدی آمریکا و اروپا
هنوز روشن نیست چرا اروپا و آمریکا اقدام به تهاجم نظامی علیه لیبی کردند، اما به محض آغاز درگیریها در ژانویه سال ۲۰۱۱، آمریکا با وجود مقاومت اولیه سرانجام با اصرار فرانسه و انگلیس، لابی صهیونیسم در سنا و همراهی روسیه زمینه را برای آغاز عملیات "طلوع اودیسه"و سرنگونی قذافی مهیا کرد.
"کارل فون کلاوزویتس" اندیشمند شهیر آلمانی در خصوص دیپلماسی اینگونه حکم کرده که "جنگ ادامه سیاست با وسایل دیگری است. "
رفتار آمریکا با لیبی از مذاکرات محرمانه سال ۲۰۰۳ برای رفع تحریمهای لیبی تا عملیات نظامی «طلوع اودیسه» در سال ۲۰۱۱ وکشته شدن معمر قذافی به دست مخالفان لیبیایی مصداق عینی این نظریه است.
هدف از مصالحه لیبی با آمریکا و بریتانیا و تحویل کامل برنامه هستهای این کشور، رفع تحریمها و رونق اقتصادی این کشور بود، اما در عمل لیبی با در اختیار داشتن توان موشکی و هستهای بالا و بیشترین منابع نفتی قاره آفریقا امروز به ویرانه تبدیل شده است.
با مقایسه برخورد امریکا با توانمندی هستهای ایران، کره شمالی و لیبی این واقعیت مشخص میشود که امریکا با هدف محدود کردن توانمندی هستهای این کشورها رویکرد تهدید و تحریم را همزمان به کار گرفت، اما هر یک از این کشورها رویکردهای متفاوتی در قبال سیاستهای امریکا اتخاذ کردند.
کره شمالی بی توجه به تهدید و تحریمهای امریکا آزمایشهای تسلیحاتی خود را بی محابا ادامه داد و بعد از آنکه سراسر خاک امریکا در تیررس موشکهای این کشور قرار گرفت حاضر به مذاکره با آمریکا شد.
اما در مورد لیبی به عنوان یکی دیگر از کشور غیر همسو با امریکا و دارنده توانمندی ابتدا با تهدید به حمله نظامی لیبی را وادار کردند تا تمامی تجهیزات هستهای خود را سوار بر کشتی تحویل امریکاییها دهد و پس از آن به بهانه مبارزه با تروریسم با همراهی ناتو قذافی را سرنگون کردند.
امریکاییها در مقابله با توان هستهای ایران دو راهکار تهدید و تحریم را همزمان به کار گرفتند، اما موضع ایران در قبال فشارهای امریکا با دو تجربه قبلی یعنی کره شمالی و لیبی متفاوت بود. چراکه ایران ضمن پافشاری بر حقوق هستهای خود رسما اعلام کرد به هیچ عنوان به دنبال تسلیحات هستهای نیست و حرکت در این جهت را مخالف اعتقادات دینی و شرع میداند و مقام معظم رهبری نیز در این زمینه فتوای شرعی دادند.
ایران در کنار این موضع قاطع توان موشکی خود را برای دفاع از این حقوق گسترش داد و در کنار این توان دفاعی با جامعه جهانی تعامل کرد به گونهای که نه مثل لیبی خود را تسلیم کرد و نه همچون کره شمالی به سمت سلاح هستهای حرکت کرد، بلکه با مذاکرات هستهای ضمن تثبیت حقوق هستهای خود حمایت آژانس بین المللی انرژی اتمی و افکار عمومی جهان را جلب کرد.
با این شرح میتوان ارزیابی دقیق تری از علت فشارهای اخیر امریکا و اروپا در قبال توان موشکی ایران داشت، چراکه با به چالش کشیدن توان موشکی و توان بازدارندگی عملا میتوانند در گام بعدی توان هستهای را هدف قرار دهند و اصرار ایران بر غیر قابل مذاکره بودن توان موشکی در همین چارچوب است.
در مجموع با مقایسه عملکرد ایران، کره شمالی و لیبی در قبال فشارهای غربیها بر توان هستهای مشاهده میشود که مواضع ایران عقلانی و حکیمانه بوده است. موضعی که توان مقابله با ایران را از امریکا سلب کرده است.
نویسنده: محمدرضا طلاجوران