هوا دلپذیر شد، گل از خاک بردمید
پرستو به بازگشت زد نغمهٔ امید
به جوش آمدست خون درون رگ گیاه
بهار خجستهفال خرامان رسد ز راه
بهار خجستهفال خرامان رسد ز راه
به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا
به مردان تیزخشم که پیکار میکنند
به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار میکنند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد
و این بند بندگی، و این بار فقر و جهل
به سرتاسر جهان، به هر صورتی که هست
نگون و گسسته باد، نگون و گسسته باد
به خویشان، به دوستان، به یاران آشنا
به مردان تیزخشم که پیکار میکنند
به آنان که با قلم، تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار میکنند
بهاران خجسته باد، بهاران خجسته باد
پايگاه خبري مشرق، اطلاعات جالبی در مورد سرود معروف «بهاران خجسته باد» را منتشر کرده است که بخشهایی از آن را در ادامه میبینید:
این سرود به عنوان لوگوی انقلاب اسلامی در بین بسیاری از مردم شناخته شده است. سالها پس از آن کرامت الله دانشیان (از فعالان سیاسی ضد رژیم پهلوی) با چند بیت از این شعر سرودی ساخت که خود آنرا میخواند و حتی به بچههای مدرسه روستای سلیران در شهرستان مسجد سلیمان هم آن را آموخته بود و آنها صبحها سر صف مدرسه، به جای سرود شاهنشاهی این سرود را میخواندند.
زمانیکه «دانشیان» بار اول بهخاطر فعالیتهای سیاسیاش به زندان افتاد، این سرود را به همراه دیگر رفقا در زندان میخواندند. بعدها با اوجگیری قیام مردمی و آزادی زندانیان سیاسی، این سرود نیز توسط زندانیانی که آنرا میشناختند به میان مردم آمد و در یک هفته فاصله بین انقلاب بیست و دوم بهمن ۵۷ و سالروز اعدام دانشیان و گلسرخی، رفقای کرامت دانشیان که خود را آماده برگزاری بزرگداشت این سالروز مینمودند به پیشنهاد پدرام اکبری، تصمیم به اجرای آن سرود که به «بهاران خجسته باد» در بین آنان معروف شده بود میگیرند.
وظیفه نوشتن نت این سرود به «اسفندیار منفردزاده» آهنگساز دهه ۵۰ که خود نیز در رابطه با پرونده گلسرخی توسط ساواک دستگیر و مدتی زندانی بود، سپرده میشود و او به دلیل نبودن امکانات کافی و دسترسی نداشتن به ارکستر، خود به تنهایی تمام سازها را ابتدا تک تک مینوازد و بعد همه را با هم میکس میکند. خوانندگان سرود «علی برفچی»، «عبدالله» و «ابوالفضل قهرمانی»، «فرهاد مافی»، «حسن فخار» «پدرام اکبری» بودند.
سرانجام، هنگامی که مراسم یادبود و بزرگداشت «کرامت» و «خسرو» در مدرسه عالی تلویزیون در حال برگزار شدن بود، نوار ضبط شده و آماده «بهاران خجسته باد » را مستقیما از استودیو به سالن برگزاری مراسم میآورند و برای نخستین بار این سرود پخش میشود.منفردزاده خود درباره سابقه اجرای این سرود بعدها چنین میگوید: «.. سرود «بهاران خجستهباد» با شتاب و با سازهایی در حد اسباب بازی، با وسائل ضبط زیر متوسط سال انقلاب – یعنی بسیار ابتدائی امروز – با صداهایی کاملا غیر حرفهای در منزل و نه در استودیو، ضبط شده است... اگر سرود «بهاران خجستهباد» بدون کمک امتیازات ویژه با چنین اقبالی ماندگار میشود، عشق و ایثار انسانی بزرگ و عاشق، نیروی پرتوان ماندگاری آن بوده است، نه موسیقی و اجرا ...»
بسیاری سراینده، شعر سرود «بهاران خجستهباد!» را «کرامت دانشیان» میپندارند؛ که شاید دلیلش این باشد که این سرود را اولین بار از زبان او شنیدهاند. حتی در نشریات مختلفی که در سال نخست پس از انقلاب منتشر شد، بر بالای متن چاپ شده ابیات این سروده، نوشته میشد: «سرودهای از کرامت دانشیان»؛ و چه بسا این باور و برداشت از مطالعه همان نشریات سرچشمه گرفته باشد.
سايت مرکز موسيقي و سرود صدا وسيما اطلاعات جالبي از ناگفته هاي اين سرود منتشرکرده (برگرفته از مقاله سرود و انقلاب حسين دي پير)
از ابتدای پیروزی انقلاب چنین گفته میشد که این سرود از ساختههای کرامت دانشیان است تا همین اواخر که یک کتاب از خاطرات زندان عباس سماکار به چاپ رسید اطلاعات واضح و روشنی درباره شخص نداشتم، ولی الان میدانم این شخص یکی از دوازده نفری بود که در دی و بهمن مسال ۱۳۵۲ در دادگاه نظامی رژيم پهلوي به جرم داشتن نیت سوء قصد به شاه و گروگان گیری ولیعهد و فرح محاکمه شدند (در حالی که ارتباط او با گروهی که این قصد و نیت را داشت بسیار ضعیف بود.) او در شهریور ماه در شهر شیراز دستگیر شد و به تهران منتقل گردید در تهران هم گروهی دیگر دستگیر شده بودند که یک جمع سه نفری کارمند روزنامه کیهان هم جزء آنان بودند آنها نیز هیچ ارتباط خاصی با این گروه سوء قصدکننده نداشتند و از ان جمع هم خسرو گلسرخی محاکمه و به اعدام محکوم شد. از بین دوازده نفر که چند عضو اصلی و تصمیم گیرنده بودند هیچ کدام اعدام نشدند، ولی کرامت دانشیان و خسرو گلسرخی که شاید بتوان گفت هیچ ارتباطی با این پروژه نداشتند اعدام شدند. در همین ایامی که دانشیان در زندان به سر می برد، نویسنده کتاب می گوید:«کرامت غیر از همان دو روزی که با من در سلول سر کرد مانند خسرو گلسرخی بقیه مدت را همواره در سلول انفرادی به سر برد و تنها چند روزی پیش از اعدام، با خسرو در یک سلول قرار گرفت. در واقع طرح ساواک این بود که تا آنجاکه ممکن است کرامت و خسرو را از دیگران جدا نگه دارند تا آنها از توطئههایی که علیه شان به اجرا درآمده بود خبردار نشوند.» نویسنده می گوید آن روز کرامت با او خیلی حرف زد از جمله اینکه روش ارسال پیام به سلول بغلی شان کرد که از قضا از آن سلول هم جواب داده میشود. آنها متوجه می شوند که یکی از رهبران گروه فلسطین شکر الله پاک نژاد در سلول بغلی است. نویسنده میگوید: «آنها به این ترتیب کلی با هم صحبت کردند و ناگهان کرامت به یاد گذشتهها شروع کرد به خواندن سرود «بهاران خجسته باد» و پاک نژاد هم از سلول بغلی با او هم صدا شد. من هم که این سرود را بلد بودم با آنها خواندم. هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید...» آنها آنقدر مشغول خواندن بودند که متوجه نشدند که با چه صدای بلندی مشغول خواندن هستند. زندانبانان آمدند و آنها را جداجدا برای کتک و شکنجه بردند.
او در ادامه میگوید: خیلیها گمان میکنند که شعر این ترانه را او سروده است، ولی واقعیت این است که چنین نیست. این شعر در اصل سرودۀ (بهزادی) است. اما اینکه چرا سرودن آن را به کرامت منتسب کرده اند ماجرایش به این صورت است که در یکی از روزهای نزدیک به عید سال ۴۷ وقتی من با کرامت دانشیان از سر کلاس مدرسۀ سینما و تلویزیون برگشتیم در خیابان نادری (جمهوری فعلی) بادیدن بساط ماهی فروشهای شب عید و تنگهای بلور و ماهیهای قرمز کوچک، سبزه و چراغ زنبوریهای روشن، حال خوشی یافتیم و در آنجا تحت تأثیر همان فضا من همین شعر «بهاران خجسته باد» و یک شعر دیگر را که در مجله سپید و سیاه چاپ شده بود و در دفترچۀ بغلی ام یادداشت کرده بودم برای او خواندم. دانشیان هم که از این شعر خوشش آمده بود فوراً دفترچه اش را از جیب درآورد و این شعرها را در آن یادداشت کرد.
اجراي سرود بهاران خجسته باد برای کودکان
اجراي سرود بهاران خجسته باد کودکان مدرسه اي / صوتي
موسيقي بي کلام سرودسرود بهاران خجسته باد
اینها یه دنیا خاطره هستند